printlogo


کد خبر: 190179تاریخ: 1396/12/23 00:00
نگاهی به کتاب «از سنادباد شعر» اثر حسین قرایی
فتح باب در روایت شاعرانه تاریخ

حسام آبنوس: تاریخ شفاهی یکی از شیوه‌های پژوهش در تاریخ است که به شرح رویدادها و حوادث تاریخی بر اساس دیدگاه‌ها، شنیده‌ها و عملکرد شاهدان، ناظران و فعالان آن ماجرا می‌پردازد. تاریخ شفاهی حتی در صورت مکتوب شدن، خصلتی گفتاری دارد.  در فرآیند مصاحبه تاریخ شفاهی 2 عامل مصاحبه‌کننده و راوی، ارتباطی تنگاتنگ یافته و مصاحبه‌کننده به عنوان شنونده‌ای فعال، نقشی اساسی ایفا می‌کند تا مصاحبه‌شونده (راوی) در فضایی آرام و بی‌دغدغه به شرح و بسط دیدگاه‌ها و شنیده‌های خود بپردازد.  بدیهی است نقش مصاحبه‌گر در این میان، نقشی فعال و پویاست و گفت‌وگوی متقابل مصاحبه‌گر و راوی با به‌کارگیری شیوه‌های اصولی و استاندارد مصاحبه تاریخ شفاهی به آشکار‌شدن زوایای پنهان تاریخ و بازسازی دوباره آن منجر می‌شود.  این رشته از تاریخ، چند سالی است در کشور ما در حال بسط و گسترش است. «حسین قرایی» از فعالان حوزه ادبیات، چند سالی است با دست‌گذاشتن بر این موضوع در حال تدوین و‌ آماده‌سازی تاریخ شفاهی شعر پس از انقلاب است. او تاکنون یک کتاب مستقل پیرامون زمانه و زندگی «مصطفی محدثی‌خراسانی» با عنوان «از سناباد شعر» را روانه بازار کتاب کرده‌ است.  او با شناختن اهمیت این موضوع در عرصه تاریخ ادبیات سراغ چهره‌های شاخص شعر پس از انقلاب رفته و پیرامون شعر و شاعرانگی در عصر انقلاب اسلامی مصاحبه‌هایی‌ ترتیب داده که حاصل آنها در کتاب‌هایی با محوریت شخصیت‌های ادبی منتشر می‌شود. او در این کتاب سراغ یکی از چهره‌های شاخص و مؤثر در شعر دانش‌آموزی رفته و پای صحبت‌های او نشسته است.  البته باید همین‌جا یادآوری کرد این اتفاق هرچند دیر در عرصه شعر پس از انقلاب در حال رقم خوردن است و چهره‌هایی نظیر سیدحسن حسینی، قیصر ‌امین‌‌پور، طاهره صفارزاده، حمید سبزواری، مشفق کاشانی، احمد عزیزی، مهرداد اوستا و ...  دیگر در بین ما نیستند، به تعبیری «ماهی را هر زمان از آب بگیری تازه است» و این اتفاق یعنی تدوین تاریخ ‌شفاهی شعر پس از انقلاب را باید اتفاقی خجسته و مبارک دانست. حسین قرایی در این عرصه پیش‌قدم شده و توانسته با وجود موانع بسیار بر سر راه، گام‌هایی بردارد. «از سناباد شعر؛ زمانه و زندگی مصطفی محدثی‌خراسانی» در نظر دارد تصویری از زمانه شاعر را برای خواننده‌ ترسیم کند و او را در موقعیت روزگار شاعر در سال‌های دور قرار دهد و علاوه بر این ناگفته‌هایی از تاریخ را برای خواننده بیان کند. کتاب از دوران کودکی شاعر آغاز می‌شود و پیش می‌رود. از این ‌حیث این روال منطقی در روایت اتفاقات، مقبول است.  از آنجا که در تاریخ‌ شفاهی، حضور پویا و فعال مصاحبه‌کننده در مسیر گفت‌وگو مؤثر است، قرایی نیز در بخش‌هایی ورود می‌کند و برای تکمیل گفت‌وگو سؤالاتی می‌پرسد اما این تمام ماجرا نیست و هرقدر کتاب جلو می‌رود، ورود‌های بعضاً نابجای قرایی در خلال گفت‌وگو افزایش یافته و همین سبب‌ می‌شود خواننده از این ورودهای نابجا دچار ملال شود.  البته قرایی شاید به این نیت در متن گفت‌وگو ورود می‌کند که بتواند اطلاعات تکمیلی به مصاحبه اضافه کند ولی گاهی این موجب پاره ‌شدن نخ صحبت‌های مصاحبه‌شونده شده و شاید عاملی برای برهم ریختن ذهن او باشد.  زمانی‌که مصاحبه‌شونده در حال بازگو کردن اتفاقات یک دوره تاریخی است، بی‌شک ذهن او در حال مرتب‌سازی و فراخوانی اطلاعات مرتبط است ولی برای مثال قرایی با طرح پرسش پیرامون شخصیتی که نامش از زبان محدثی‌خراسانی عنوان شده، مسیر مصاحبه را عوض می‌کند و این یعنی تمام شدن رشته خاطرات قبلی و باز شدن دفتری جدید از روایت تاریخ.  در صورتی که مصاحبه‌کننده می‌تواند اجازه‌ دهد سخنان فرد مصاحبه‌شونده تمام شود و سپس نکته‌ای را که در خلال مصاحبه به ذهنش رسیده، طرح کند. نکته دیگر درباره «از سناباد شعر» که نخستین کتاب از کارهای تاریخ شفاهی حسین قرایی است، تبدیل شدن مصاحبه‌های تاریخ شفاهی به نوعی خاطره‌بازی و گاهی مصاحبه ژورنالیستی است.  این آفتی است که درباره این مصاحبه‌ها می‌توان به آن ‌اشاره کرد و در جای‌جای این کتاب مشهود است.  به‌این‌معنا که در این‌کتاب روایت منسجمی از تاریخ ارائه نمی‌شود، بلکه بیشتر تعدادی مصاحبه به‌هم چسبیده ژورنالیستی است که خواننده گاهی نمی‌تواند تصویر شفافی از اتفاقات مرتبط با شعر در سال‌های دفاع‌مقدس ببیند. نقب زدن‌های بسیار در دل گفت‌وگو سبب این مساله می‌شود و زمانی که محدثی‌خراسانی می‌خواهد از شعر دفاع‌مقدس یا تأثیر یک چهره بر شعر جوانان پس از انقلاب بگوید، ناگهان می‌بینیم موضوعی فرعی در دل بحث باز می‌شود و اصل موضوع به فراموشی سپرده می‌شود.  از این منظر شاید بهتر بود پیش از انتشار «از سناباد شعر» از نظر روایی و تطبیق مباحث از نظر زمانی، ویرایشی روی کتاب صورت می‌گرفت تا انسجام نکات مطرح‌شده در کتاب بیشتر می‌شد.  این کار می‌توانست بر جایگاه تاریخی کتاب بیفزاید.  یکی از ویژگی‌های این کتاب که مؤلف از آن غافل نبوده «فهرست اعلام» است که در انتهای کتاب درج شده است. فهرستی که به خواننده کمک می‌کند بهتر بتواند به مباحث مرتبط با شخصیت‌ها دسترسی پیدا کند و این یک ‌امتیاز مثبت برای کتاب است،  در حالی‌که بسیاری از نمونه‌های مشابه فاقد این فهرست هستند و خواننده اگر بخواهد به صورت موردی به کتاب رجوع کند باید تمام کتاب را تورق کند تا بتواند موضوع خاصی را پیدا کند.  یکی دیگر از نکاتی که درباره این کتاب باید مورد ‌اشاره قرار داد مربوط به فصل‌های دوم و سوم آن است.  در فصل دوم پس از پایان گفت‌وگو،  با عنوان «نمونه ‌اشعار» حدود ۳۰ صفحه ‌اشعار این شاعر منتشر شده که به نظر می‌رسد‌ آمدن آن در انتهای بحث ضرورتی نداشته و کسی که بخواهد ‌اشعار مصطفی محدثی‌خراسانی را بخواند بی‌شک به کتب شعر این شاعر رجوع می‌کند و طبیعتاً ضرورت ندارد ‌اشعار او در انتهای بخش خاطرات منتشر شود. در مجموع انتشار کتاب «از سناباد شعر؛ زمانه و زندگی مصطفی محدثی خراسانی» تدوین حسین قرایی را باید فتح بابی درخور توجه دانست و می‌توان آن را از مصادیق حرکت خودجوش فرهنگی یا همان «آتش به اختیار» دانست که قرایی بدون پشتیبانی مالی از نهادهای فرهنگی دست به آن ‌زده است. اقدامی که در عرصه ادبیات انقلاب اسلامی یک فتح باب به‌شمار می‌رود و قرایی در نخستین گام کاری کرده که از نهادهای بزرگ فرهنگی انتظار آن می‌رفت و او یک‌تنه این حرکت را به ثمر رسانده است.  کتاب «از سناباد شعر» را دفتر نشر معارف در ۳۰۰ صفحه با قیمت ۱۳ هزار تومان روانه بازار کتاب کرده است.


Page Generated in 0/0238 sec