printlogo


کد خبر: 190314تاریخ: 1396/12/26 00:00
2 بال برای پرواز -9

فرهاد ملاامینی: آنچه در نوشتار پیشین به آن پرداخته شد مساله صفات پروردگار متعال بود. عرض شد خداوند صفاتی ذاتی و فعلی دارد که آنها نیز به سلبی و ایجابی تقسیم شد هرچند می‌شود تقسیماتی مانند: «صفات نفسی و اضافی»، «صفات ذاتی و خبری»، «صفات حقیقی و اضافی» نیز برای صفات حضرت رب‌الارباب قائل شد ولی چون قصد اطناب سخن را نداریم، با توضیحی مختصر از آنها در می‌گذریم. صفت نفسی آن است که نیازی به اضافه شدن به چیزی ندارد مانند زنده بودن ولی وقتی می‌خواهیم کسی را عالم بدانیم باید معلومی که عالم نسبت به آن علم دارد هم وجود داشته باشد. صفت ذاتی نیز مانند همان نفسی بر کمالات خداوند متعال دلالت دارد و صفات خبری نیز صفاتی هستند که اگر وحی از آنها خبر نمی‌داد ما راهی برای فهمیدن‌شان نداشتیم مانند اینکه خداوند دارای دست است: «دست ‏خدا بالاى دست‌هاى آنان است»1 که البته متکل‌مان با تاویل با این دسته صفات برخورد کرده‌اند و ظاهرگرایان به ظاهر این آیات اکتفا کرده‌اند. در صفات حقیقی و اضافی هم تقابلی وجود ندارد، بلکه صفات اضافی تقسیمی هستند بر صفات حقیقی، زیرا صفات چه ذاتی و چه فعلی هر دو مطالبی حقیقی هستند اما برخی حقیقی محض مانند حیات  و برخی حقایقی اضافی مانند عالم بودن و قادر بودن هستند که نیازمند معلوم و مقدور هستند. اما پس از این توضیح مختصر باید سراغ شرحی جامع‌تر از صفات ذات و فعل خداوند بر پایه احادیث شریف رفت. امام باقر(ع) درباره صفات ذات می‌فرمایند: «خداوند تبارک و تعالی بود و چیزی جز او نبود، نوری بود که تاریکی در آن نبود، راستی بود که دروغی در آن نبود، دانایی بود که نادانی در آن نبود، زنده‌ای بود که مرگی در آن نبود و او امروز هم چنین است و همواره هم چنین خواهد بود».2 اما درباره صفات فعل مانند اراده‌مند بودن خداوند که با بیان فنی از آن با مرید بودن یاد می‌کنند از امام صادق‌(ع) منقول است که در پاسخ به سوالی در باب اراده خداوند فرمودند: «اراده‌کننده‌ای وجود ندارد مگر آنکه اراده‌شده‌ای با او باشد. بلکه خداوند از ازل عالم و قادر بود و آنگاه اراده کرد».3 امام کاظم(ع) در بیانی جامع البته با عنایت به اراده پروردگار که یکی از صفات فعل خداوند منان است و می‌توان از آن برای تمام صفات فعل خداوند استفاده کرد، اینگونه بیان می‌دارند: اراده از سوی مخلوق همان درون وی و کاری است که پس از آن برایش تحقق پیدا می‌کند اما اراده از سوی خداوند همان ایجاد است و نه غیر آن. چون خداوند بررسی نمی‌کند، دغدغه نمی‌ورزد و نمی‌اندیشد و این صفات از او منفی است، بلکه اینها از ویژگی‌های آفریده‌شدگان است. بنابراین اراده خداوند همان کار است و نه غیر آن، به آن می‌گوید «باش»؛ «می‌شود» بدون لفظ و سخن گفتن به زبان و دغدغه و تفکر و برای ایجادش چگونگی نیست همانگونه که خود او چگونگی ندارد».4 پس خداوند ذاتی دارد و صفاتی که هر کدام نیز تقسیم‌بندی خاص خود را دارند. باید عرض کرد صفاتی که برای خداوند منان شمرده شده است صفاتی هستند که خداوند ایشان را به واسطه داشتن ابزاری، آن صفات را اعمال نمی‌کند یعنی صفات خداوند را نمی‌توان از ذات او منفک دانست مثلا گفت خداوند عالم است به واسطه علمش و قادر است به واسطه قدرتش. امام صادق(ع) در جواب زندیقی که سوال کرد: آیا معتقدی که خداوند شنونده و بیناست؟ فرمودند: «او شنونده و بیناست. شنونده بدون عضو و بینا بدون ابزار، بلکه خود می‌شنود و خود می‌بیند و اینکه می‌گویم «او خود می‌شنود» معنایش این نیست که او چیزی است و خود بودن چیز دیگر، بلکه منظورم آن بیان از سوی خودم است به اعتبار مورد پرسش قرار گرفتن و فهماندن به تو به عنوان پرسش‌کننده، بنابراین می‌گویم به تمام می‌شنود و تمام به معنای آن نیست که او را جزئی است، بلکه منظور فهماندن به تو و بیان مطلب از سوی خودم است و در این سخن بازگشت سخنم جز این نیست که او شنونده و بینا، عالم و آگاه، بدون اختلاف در کنه و اختلاف در معناست».5 توضیحات بیشتر در نوشتار بعد خواهد آمد؛ ان‌شاءالله.
1- سوره فتح/ آیه 10
2- توحید/ صدوق/ باب 11/ حدیث 5
3- توحید/ صدوق/ باب 11 /حدیث 15
4- کافی/ ج 1 /ص 109
5- همان


Page Generated in 0/0054 sec