printlogo


کد خبر: 190348تاریخ: 1396/12/27 00:00
چگونه دیپلماسی قاجاری امتیازات پی در پی را تقدیم بیگانگان کرد؟
قرارداد ترکمانچای نتیجه اصلاح گلستان

فرود نودهی: انقلاب صنعتی در غرب باعث بروز چندین رویداد و تحول شد. بخشی از آن در قالب توسعه و پیشرفت صنعتی و تکنولوژی در کشورهای غربی نمود پیدا کرد و بخشی دیگر نتایچ بیرونی با خود به همراه داشت. تبعات مستقیم نتایج بیرونی انقلاب صنعتی عموما به صورت منفی بر کشورهای توسعه‌نیافته تأثیر گذاشت. در پی انقلاب صنعتی، کشورهای غربی برای توسعه نفوذ و البته کسب ثروت به سمت استعمار رو آوردند و بدون تردید منطقه خاورمیانه و کشوری مانند ایران به واسطه منابع و موقعیت استراتژیکش، به عنوان یک طعمه مناسب لحاظ می‌شد. از این رو باید گفت پس از جنگ چالدران در دوران صفویه که با شکست ایران همراه شد، این نفوذ از سوی کشورهای غربی شروع شد و در دوران قاجار بسیار گسترش پیدا کرد. این گسترش به حدی بود که در دوران قاجار 2 قدرت بزرگ [روسیه و انگلیس] همواره بخشی از ایران را در تسلط خود داشته و با نفوذ در ساختار حاکم، توانستند منافع سرشاری برای خود به ارمغان آورند. در این بین، روسیه به واسطه نزدیکی به ایران شرایط متفاوت‌تری را رقم می‌زد. جنگ‌های زیانبار ایران و روسیه در دوران «فتحعلی‌شاه» که با شکست ایران همراه شد، نتایج مخرب دیگری از جمله انعقاد 2 قرارداد گلستان و ترکمانچای را نیز با خود به همراه داشت. درایت نداشتن حکمرانان ایرانی و زیرکی طرف روس در قرارداد گلستان، پس از 10 سال موجبات قرارداد ترکمانچایی را به وجود آورد که از همان ابتدا تا به امروز از آن با عنوان قرارداد ننگین یاد می‌شود و در هر برهه‌ای که قرارداد داخلی و بین‌المللی قابل بحثی از سوی ایران امضا شده است، منتقدان آن را قرارداد ترکمانچای خطاب می‌کنند. در واقع باید گفت قرارداد ترکمانچای به عنوان یک الگوی قراردادی ننگین و مخرب در ادبیات سیاسی و اقتصادی ایران شناخته شده و هر زمانی که قرارداد نسبتا ضعیف و بدی منعقد می‌شود، از آن با عنوان قرارداد ترکمانچای نام می‌برند. در این پژوهش به دنبال پاسخ به چرایی این مساله هستیم و به همین منظور، به مهم‌ترین ویژگی‌های قرارداد ترکمانچای و اوضاع آن روز جامعه ایران خواهیم پرداخت.
دلایل و مفاد انعقاد قرارداد ترکمانچای میان ایران و روسیه
دوران سلطنت فتحعلی‌شاه در ایران، همراه بود با روابط عمدتا خصمانه و پر تنش با روسیه. این روابط پرتنش و خصمانه که به دلایل مختلف از جمله اختلافات مرزی شکل می‌گرفت، سرانجام آتش جنگی را روشن کرد که ایران در آن شکست خورد و مقدمات انعقاد قرارداد گلستان میان روسیه و ایران فراهم شد. درباره این قرارداد باید گفت مساله مهم در بروز جنگ، موضوع قفقاز بود. در واقع روسیه به دنبال تصرف منطقه قفقاز از ایران برآمد. در همین زمان عثمانی نیز روابط خوبی با روسیه نداشت و شاه قاجار برای شکست روسیه دست دوستی به سوی عثمانی دراز کرد ولی به واسطه شکست نیروهای عثمانی از روسیه، در نهایت ایران در جنگ شکست خورد و قرارداد گلستان به امضا رسید که بر اساس آن شهرهای مهمی از جمله باکو، دربند، شیروان و قره‌باغ برای همیشه از ایران جدا شده و به روسیه پیوستند. همچنین بر اساس ماده 4 این قرارداد، امکان دخالت روسیه در ساختار حاکمه ایران نیز فراهم شد.  فتحعلی‌شاه که به دنبال بازپس‌گیری زمین‌های از دست رفته بود، هیاتی را برای مذاکره با تزار روس به روسیه ارسال کرد تا با تقدیم هدایایی بتواند تزار را برای مسترد کردن مناطق متصرف شده راضی کند. با این حال، تزار روس با این درخواست مخالفت کرد. در همین حین به واسطه تحریک‌های انجام شده از سوی ناپلئون و پیشنهاد وی برای برقراری اتحاد با ایران علیه روسیه، حکومت تزار روس به فکر پیشنهاد اتحاد با ایران علیه عثمانی افتاد. تزار فرستاده‌ای نزد فتحعلی‌شاه ارسال کرد و به وی پیشنهاد داد در صورت همکاری با روسیه علیه عثمانی، بخشی از سرزمین‌های عثمانی را به ایران خواهد داد. در چنین شرایطی ناپلئون از اتحاد روسیه و انگلیس شکست خورد و با این اتفاق، بهانه‌های لازم برای شروع جنگ مجدد میان روسیه و ایران نیز به دست آمد. در واقع باید گفت مشخص نبودن مرز ایران و روسیه در قرارداد گلستان زمینه‌های بروز جنگ دیگری میان این دو کشور را فراهم کرد که در نهایت ایران شکست سختی در این جنگ‌ خورد و بدین صورت قرارداد ننگین ترکمانچای میان روسیه و ایران به امضا رسید. مهم‌ترین مفاد این قرارداد به شرح زیر است:
۱- واگذاری خانات ایروان و نخجوان به دولت روسیه و تخلیه تالش و مغان از سپاه ایران
2- پرداخت 10 کرور تومان (5 میلیون تومان) به طور اقساط از طرف ایران به روسیه به عنوان غرامت جنگی
3- اجازه عبور و مرور آزاد به کشتی‌های تجاری روسی در دریای خزر
4- رضایت به انعقاد یک عهدنامه تجاری بین ایران و روسیه و حق اعزام کنسول و نمایندگان تجاری به هر منطقه از مناطق ایران که روس‌ها لازم بدانند.
5- حمایت روسیه از ولیعهدی «عباس‌میرزا» و کوشش در به سلطنت رساندن وی پس از مرگ شاه
6- استرداد اسرای طرفین
7- اعطای حق قضاوت کنسولی[کاپیتولاسیون] به اتباع روسیه
8- علاوه بر امضای معاهده ترکمانچای زیر فشار روس‌ها، یک عهدنامه تجاری نیز با آنان به امضا رسید که تمام بازار ایران را بدون هیچ مانعی در اختیار روس‌ها قرار می‌داد.
در ادامه به مهم‌ترین دلایل انعقاد این قرارداد و الگو شدن آن به عنوان یک قرارداد بد و ننگین خواهیم پرداخت.
 ناآگاهی حکومت قاجار از روابط بین‌الملل
قاجاریان به‌واسطه اینکه ‌شناختی از سیاست به معنای واقعی کلمه نداشتند، اداره ایران را به شیوه اداره یک ایل و قبیله پیش می‌بردند. به همین دلیل نه‌تنها در اداره امور داخلی ناتوان بودند و مرتبا از سوی درباریان و سایر جریان‌های داخلی تحت فشار قرار می‌گرفتند، بلکه بدتر از آن درک مناسبی نیز از روابط بین‌الملل و بازی سیاسی نداشتند. این مساله در روابط بین‌المللی و اتخاذ تصمیمات کلان بویژه در دوران فتحعلی‌شاه که همزمان با جنگ‌های متعدد با روسیه بود، به شکل چشمگیری به چشم می‌خورد. همزمان با حملات روسیه به ایران و تصرف سرزمین‌های شمالی از سوی این قدرت استعمارگر، دربار و سیاستمداران ایران به‌جای اتکا به نیروی داخلی و همسو کردن جریان‌های مختلف داخلی با خود، چشم امید به خارجیانی داشتند که خود آنها به عنوان استعمارگران شناخته شده و هر کدام از آنها به دنبال کسب منافع مختلف بودند. همزمان با نفوذ روسیه به شهرهای شمالی کشور، انگلیس نیز بخشی از شهرهای جنوبی را تحت نفوذ خود درآورده بود و به واسطه روابط نه چندان مناسب با روسیه، فتحعلی‌شاه و دربار وی در زمان دور دوم جنگ‌ها با روسیه دست دوستی به سوی این کشور دراز کردند. از سوی دیگر، ناپلئون در فرانسه برای ضربه زدن به 2 رقیب اصلی خود یعنی انگلیس و روسیه، ایران را بهترین کشور برای برقراری اتحاد می‌دانست. به همین دلیل به ایران نزدیک شد و وعده همکاری علیه روسیه را به سیاستمداران ایرانی داد. با این حال سیاستمداران قاجار در هر دو مقوله با شکست مواجه شدند. انگلیس برای شکست ناپلئون دشمنی خود با روسیه را کنار گذاشت و عملا به ایران پشت کرد. ناپلئون نیز پس از پیروزی بر روسیه و انعقاد قرارداد تیلسیت در یک چرخش سریع، روابط خود با ایران را به حاشیه برد.  در واقع باید گفت کشورهای قدرتمند خارجی به ایران همانند طعمه‌ای می‌نگریستند و ایران به‌واسطه ضعف ساختار سیاسی و همسو نبودن جریان‌های داخلی و نیز ناآگاهی از بازی سیاسی بین‌المللی، هر زمان که ممکن بود مورد حمله و بهره‌برداری این کشورها قرار می‌گرفت.
  عدم انسجام و اتحاد میان حکومت و مردم
تاریخ ثابت کرده است مادامی که سیاستمداران و مردم درباره یک بحران داخلی و بین‌المللی با هم همسو و متحد باشند، امکان آسیب‌پذیری آن حکومت بسیار پایین خواهد بود. در تاریخ ایران موارد متعددی را می‌توان نام برد که این موضوع ثابت شده است. با این حال، این اتفاق در دوران حکومت فتحعلی‌شاه قاجار روی نداد. هرچند به نظر می‌رسد به واسطه بروز جنگ‌ها و تحمیل قراردادهای ظالمانه بر ایران، ضرورت همگرایی مردم با حکومت بیش از هر زمان دیگری احساس می‌شد. با توجه به اینکه قرارداد ترکمانچای در پی بروز جنگ با روسیه به امضا رسید، باید دید چه عواملی منجر به بروز جنگ و البته شکست قوای ایران در این جنگ شد. برای این موضوع می‌توان چند عامل را مطرح کرد؛ درباره جنگ روسیه با ایران اتفاق نظر میان درباریان نیز وجود نداشت. در حالی‌که عباس میرزا به دنبال دفاع از ایران بود، برخی درباریان تسلیم شدن در مقابل روسیه را گزینه بهتری می‌دانستند. به همین دلیل بود که ایران در جنگ‌ دوم با روسیه به هیچ توفیقی دست نیافت، در حالی‌که در جنگ‌ نخست به پیروزی‌هایی رسیده بود. اختلاف نظر علما با درباریان، بی‌لیاقتی برخی سیاسیون ایران و همراه نکردن مردم با خود منجر به این شد که سپاه ایران در جنگ‌ دوم ناکام باشد و با شدت و سرعت بیشتری درهم شکسته شود. در واقع باید گفت هرچند قوای روسیه از توان نظامی بیشتری برخوردار بود ولی نبود انسجام داخلی و از هم‌گسیختگی موجود در داخل کشور مهم‌ترین علت شکست ایران در جنگ دوم از روسیه بود. به نظر می‌رسد چنانچه یک همبستگی و انسجام داخلی میان حکومت، مردم  و نظامیان وجود ‌داشت و تمام این جریان‌ها با یک برنامه مشخص قدم در میدان نبرد می‌گذاشتند، امکان پیروزی بر روسیه وجود داشت. البته وقتی وضعیت جنگ بغرنج و مشخص شد ایران شرایط دشواری را طی می‌کند، علما با اعلام فتاوای جهادی به کمک دولت آمدند اما این در شرایطی بود که کار کمی دشوار شده بود و بویژه روحیه ایرانیان در مقابل دشمن تا حدی از دست رفته بود.
 نتایج مخرب قرارداد و ایجاد ذهنیت منفی نزد مردم
با مشاهده هر کدام از بندهای قرارداد، ظالمانه و یکسویه بودن آن مشخص می‌شود. شدت این مساله زمانی محرز می‌شود که دریابیم علت ایجاد این قرارداد به واسطه تلاش ایران برای اصلاح قرارداد گلستان بوده است. در واقع دربار قاجار به گمان اینکه با اعطای برخی امتیازات و درخواست عاجزانه از تزار روس می‌تواند مناطق از دست داده در قرارداد گلستان را پس بگیرد، سفیرانی را به روسیه فرستاد. نتیجه این سفر نه‌تنها بازپس‌گیری مناطق از دست داده نبود، بلکه منجر به شروع جنگی شد که علاوه بر شکست مجدد ایران، شرایط برای انعقاد قراردادی به مراتب زیانبارتر از گلستان نیز فراهم شد. در قرارداد گلستان ما بخشی از مناطق خود را از دست دادیم و در قرارداد ترکمانچای علاوه بر آن، مبالغ هنگفتی را نیز بابت غرامت جنگی به روسیه تقدیم کردیم. این در حالی است که در این جنگ خسارت‌های زیادی به ایران تحمیل شده بود. با این وجود، تزار روسیه تنها به این مواد راضی نبود و با اضافه کردن ‌بندی با عنوان انعقاد قرارداد تجاری که به واسطه آن عملا کنترل بازار ایران در اختیار روسیه قرار می‌گرفت، زمینه را برای نفوذ مداوم و بیشتر روس‌ها در ایران فراهم کرد. طبیعتاً وجود این مسائل، زیانبار بودن این قرارداد را نزد اذهان عمومی بسیار برجسته می‌کند و به همین دلیل است که مردم با مشاهده یک قرارداد بد یا نسبتا ضعیف که از سوی سیاستمداران ایران با کشورهای دیگر یا حتی داخل امضا می‌شود، ناخودآگاه آن را با قرارداد ترکمانچای مقایسه می‌کنند. در انتها باید گفت مقایسه شدن قراردادهای بد با قرارداد ترکمانچای در برهه زمانی شکل گرفته یک دلیل دیگر نیز دارد و آن این است که ایران به دنبال اصلاح قرارداد گلستان بود. با این حال این اتفاق هیچ‌گاه رخ نداد و پس از شکست در جنگ، مجبور به قراردادی به مراتب سنگین‌تر از گلستان نیز شد.
منبع: مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران


Page Generated in 0/0077 sec