printlogo


کد خبر: 190426تاریخ: 1396/12/28 00:00
پیش به سوی سفری که سُفره‌ها را رونق ببخشد!

سمیرا کریمشاهی: اگر یک جست‌وجوی ساده انجام دهید، همچون سال‌های گذشته متوجه افزایش قیمت بلیت‌‌های قطار و هواپیما برای سفرهای ایام نوروز خواهید شد. به عنوان مثال از مبدأ تهران به یکی از شهرهای جنوبی کشور، سفر با هواپیما حداکثر مبلغی که برای تهیه بلیت رفت و برگشتی شما آب می‌خورد حدود یک میلیون و 500 هزار تومان است! آن‌وقت با چنین مبلغی می‌توان با یک تور 3 و 4 روزه به گرجستان یا ترکیه سفر کرد. منطقی این است که مردم سفر خارجی را ترجیح بدهند اما بیاییم کمی اخلاقی تصمیم بگیریم و در این عرصه هم جهاد کنیم! اگر بی‌تدبیری مسؤولان ما و استفاده از فرصت مسؤولان کشورهای همسایه باعث می‌شود تنها در ایام عید میلیون‌ها دلار از کشور خارج شود، چرا ما مردم، خودمان فکر چاره نباشیم؟! کمک به اقتصاد کشور صرفا به این نیست که به دنبال خرید پوشاک و اجناس ایرانی باشیم، البته که این هم هست و این قبیل اقدامات ارزش زیادی دارد اما مسافرت مقوله تاثیرگذار دیگری در این زمینه است که متاسفانه نسبت به فرهنگسازی برای حمایت از تولید داخلی مغفول مانده است. مسافرت را در اقتصاد بیشتر می‌توان در دسته «خدمات» ارزیابی کرد. در بخش خدمات هم تفاوتی با تولید کالا نیست. هزاران نفر به عنوان نیروی خدمات‌رسان به توریست‌ها در شهرهای مختلف مشغول کارند. آنها هم مانند تولیدکنندگان اجناس ایرانی نیاز به حمایت ما دارند. منظور این نیست که به جای تورهای خارجی به صرفه، بلیت‌های گرانقیمت داخلی را انتخاب کنیم، خیر!
وقتی بستر در یک زمینه حمل‌ونقلی فراهم نیست می‌توان راه‌های ارزان‌قیمت‌تری را امتحان کرد. مثل مسافرت با وسایل نقلیه شخصی! متاسفانه اکثر سفرها با وسایل نقلیه شخصی برای تهرانی‌ها فقط در شمال کشور تمرکز یافته است و تمام زیبایی‌‌های چهارگوشه کشور پشت دریای خزر پنهان می‌ماند. برای همین است که به عنوان مثال شما اگر یک عکس از آبشار بیشه در استان لرستان یا دامنه‌های بکر زاگرس نشان هموطنان دهید می‌پرسند این زیبایی متعلق به کدام کشور است؟!
طبق آماری که بتازگی منتشر شده است حدود «۷ درصد» مردم ایران «بیش از ۴ میلیون تومان» برای سفر نوروزی خود هزینه می‌کنند. تکلیف این اقلیت با این هزینه بالا روشن است، اینان طبقه‌ای هستند که هویت خود را با عکس‌‌های پروفایل‌شان کنار برج ایفل یا برج ساعت‌ لندن تعریف می‌کنند.
اما طبق همین آمار «نزدیک به ۷۰ درصد» مردم مبلغی «زیر یک میلیون تومان» برای سفر نوروزی هزینه می‌کنند. پرواضح است که بخش قابل‌توجهی از این ۷۰ درصد مقصدی جز شمال کشور برای سفر خود انتخاب نمی‌کنند. در صورتی که ایران کشوری است که در جای جای آن زیبایی‌‌های طبیعت را می‌توان دید اما کمتر دیده می‌شود. متاسفانه کشور دچار رونق گردشگری به صورت تمرکز در نقاطی خاص شده است.
اکثر تورهای داخلی خلاصه می‌شوند در چند شهر شناخته شده همچون اصفهان و شیراز. کمتر دیده می‌شود یا بهتر است بگویم اصلا نمی‌بینیم تورهایی به مناطق گردشگری جز این 3-2 شهر شناخته شده اختصاص داده شود، در نتیجه برای عامه مردم به صورت مکان‌‌های ناشناخته مانده‌‌‌‌اند؛ مکان‌‌‌هایی همچون طبیعت زیبای کلیبر تبریز، منظره زیبای سد زاینده رود چادگان، پل زمانخان یا تونل آبی کوهرنگ در چهارمحال‌وبختیاری، آبشارهای زیبای لرستان، دریاچه قله‌سبلان مشگین‌شهر، باغ و عمارت و ارگ زیبای بیرجند، آیینه‌خانه بجنورد، آبشار‌‌های دیدنی استان خوزستان، طبیعت بکر زاگرس، قلعه‌‌های تاریخی سیستان‌وبلوچستان، مساجد تاریخی و بادگیرهای یزد، دشت‌های گل‌ محلات، طبیعت زیبای کردستان، غذاهای محلی جنوب کشور و چشم‌انداز خیلج‌فارس، عمارت و قلعه تاریخی قزوین، ارگ تاریخی بم، باغ شازده کرمان، طاق‌بستان و کتیبه بیستون کرمانشاه، عشایر کهگیلویه‌وبویراحمد و هزاران هزار مکان دیدنی که در این متن نمی‌گنجد یا اصلا نگارنده هم به آنها واقف نیست. همه اینها نشان می‌دهد تعطیلات و مسافرت صرفا برای شمال رفتن یا صف بستن پشت مرز کشور همسایه نیست. این اعتقاد را در خودمان پرورش دهیم که به‌جای رفتن به سفرهای خارجی آن هم با قرض از این طرف و  آن طرف با هدف اینکه در عکس‌‌های پروفایل جذاب‌تر از بقیه عقب نمانیم، مناظر دیدنی ایران خودمان را کشف کنیم و به بقیه هم معرفی کنیم. در این شرایط اقتصادی و آبی که انگار قرار نیست هیچگاه از طرف مسؤولان گرم شود، خودمان به فکر خودمان باشیم؛ با جلوگیری از خارج شدن دلار بیشتری از کشور، با رونق بخشیدن به گردشگری داخلی.
در آخر یک نکته را برای اینکه برداشت اشتباهی از متن نشود عنوان می‌کنم؛ سفر به کشورهای دیگر فی‌نفسه عمل نامشروع یا بدی نیست، چه بسا که حتی لازم باشد انسان چنین مکان‌‌‌هایی را هم ببیند اما 2 مورد را باید در نظر گرفت: اول پدیده مصرف‌گرایی که به جان جوامع مختلف افتاده است و متاسفانه با گسترش شبکه‌‌های اجتماعی و امکانات ارتباط آنلاینی که فراهم شده مثل اینستاگرام، به گونه‌ای شده که انگار شما هر لحظه کنار فرد مسافر هستید! سفر‌ها بیشتر اهداف خودنمایی گرفته‌‌اند. دیگران هم با توجه به معضل تقلید که از مصرف‌گرایی نشأت می‌گیرد، دستیابی به اعتبار شخصیتی را در همین سفر می‌بینند. این می‌شود که به هر طریقی که شده باید به چنین سفری بروند. چنین رخدادی علاوه بر نتایج بد فراگیری که دارد، فشار اقتصادی خانواده‌ها را دوچندان می‌کند.
دوم اینکه همانطور که گفته شد، اقتصاد کشور و به دنبال آن اوضاع معیشتی مردم در وضعیت خوبی قرار ندارد. برای کمک به بهبود وضعیت همنوعان و هموطنان خودمان، شایسته است در انتخاب‌های‌مان دقت کنیم. ترجیح کالا و خدمات وطنی خیلی از سفره‌‌های خالی را رونق می‌بخشد و پدری را از شرمندگی نجات می‌دهد. در انتخاب مقصد سفر به فکر سفره‌‌های هموطنان‌مان باشیم.


Page Generated in 0/0419 sec