ضیاءالدین عمادی: خبرگزاری رویترز اعلام کرده است «شرکت پالایشی هیوندایی اویلبنک کرهجنوبی نخستین محموله نروژی میعانات گازی را با هدف جایگزین کردن میعانات گازی ایران خریداری کرد. دیگر خریداران میعانات گازی کرهجنوبی نیز به دنبال دیگر تامینکنندگان این نوع نفت سبک به غیر از ایران هستند تا در صورتیکه آمریکا تحریمهای بیشتری علیه ایران اعمال کرد آنها را جایگزین این کشور کنند».
بنا بر این گزارش، هیوندایی اویلبنک 700 هزار بشکه میعانات اورمن لانج را از شرکت استاتاویل نروژ برای تحویل در ماه ژوئن خریداری کرده است. اگرچه سخنگوی هیوندایی اویلبنک از اظهارنظر در این باره خودداری کرده است اما منابع آگاه به رویترز گزارش دادهاند خریداران کرهای از جمله «اسکیانرژی» و «هانهوآ توتال پتروکمیکال» نیز به دنبال دیگر عرضهکنندگان میعانات گازی از استرالیا، قطر و گینه استوایی هستند تا با میعانات ایران جایگزین کنند.
همچنین رویترز عنوان کرده است یک منبع آگاه در یک پالایشگاه کرهای که به دنبال میعاناتی غیر از میعانات ایران است، گفت: «به نظر میرسد بسیاری از کشورها در حال متنوعسازی تامینکنندگان میعانات گازی هستند، زیرا ما نمیخواهیم در صورت اعمال تحریمها علیه ایران از سوی آمریکا در ماه مه، در حالت بدون دفاع گرفتار شویم».
«وطنامروز» هفته آخر اسفندماه در گزارشی با عنوان «زنگ خطر میعانات» این اتفاقات را پیشبینی کرده و نسبت به وضعیت این فرآورده گازی در آینده نزدیک هشدار داده بود. در این گزارش که 26 اسفند 96 به چاپ رسید بر لزوم توجه بیشتر مسؤولان نسبت به میعانات گازی و پالایشگاههایش (ستاره خلیجفارس و سیراف) تا زمانی که یک قطره از آن برای فروش خارجی باقی نماند تاکید شد. میعانات گازی که در واقع جزو فرآوردههای گازی است، در تقسیمبندی انواع نفت در جرگه نفتهای فوق سبک دستهبندی میشود و جزو باارزشترین و گرانقیمتترین نفتهای دنیاست. اما وقوع تحریمها در سال 90 و مشکلات به وجود آمده برای بازاریابی و صادرات میعانات گازی، این ماده ارزشمند را به ماده نحس و دردسرآفرین وزارت نفت تبدیل کرد به طوری که مشکل عمده ایران در دوران تحریم، 2 ماده «میعانات گازی» و «نفت کوره» بود.
البته به نظر میرسد سرعت گرفتن روند ساخت پالایشگاه ستاره خلیجفارس طی 6 ماه اخیر نیز بیارتباط با واهمه وزارت نفت از بازگشت تحریمها نیست اما حتی با افتتاح کامل هر 3 فاز این پالایشگاه که با ظرفیت 360 هزار بشکه در روز، میعانات گازی 9 فاز پارسجنوبی را خواهد بلعید، وضعیت هیچ تفاوتی با سالهای 91 و 92 نمیکند، بلکه بدتر هم خواهد شد، زیرا افتتاح فازهای جدید پارس جنوبی طی 5 سال اخیر بیشتر از 360 هزار بشکه بوده است. در سالهای 91 و 92، مازاد میعانات گازی کشور که به صادرات اختصاص مییافت حدود 200 هزار بشکه بود در حالی که با افتتاح فازهای مختلف پارس جنوبی و افزایش تولید میعانات گازی در دولت یازدهم و دوازدهم، این رقم حتی با افتتاح پالایشگاه ستاره خلیجفارس در سال 97 به 300 هزار بشکه خواهد رسید که در صورت برگشت احتمالی تحریمها میتواند مشکلاتی به مراتب بزرگتر از مشکلات سالهای 91 و 92 و روی آب ماندن بیش از 60 میلیون بشکه میعانات گازی در نفتکشها را برای کشور به همراه آورد. بنابراین لازم است مسؤولان کشور از وزارت نفت گرفته تا مجلس و شورایعالی امنیت ملی و شخص رئیسجمهور نسبت به موضوع «میعانات گازی» حساس باشند.
حجم میعانات گازی تولیدی ایران تا پایان سال 97 به 845 هزار بشکه و پس از اتمام همه فازهای پارس جنوبی به بیش از یک میلیون بشکه در روز خواهد رسید که کار توسعه این فازها به فضل خدا و تلاش مسؤولان، مهندسان و کارگران خدوم صنعت نفت با سرعت قابل قبولی در حال پیشرفت است اما در مقابل، پروژههای تبدیل و پالایش میعانات گازی گرفتار مشکلات ساختاری و از سرعت بسیار پایینی برخوردار است. به طوری که پالایشگاه ستاره خلیجفارس پس از 12 سال هم اکنون در حال تکمیل و افتتاح فازهای پایانی است و پالایشگاه 480 هزار بشکهای سیراف که از سال 93 کلید خورد و قرار بود تا پایان سال 96 به بهرهبرداری برسد مشابه همه پالایشگاههای ایران به دلیل مشکلات تامین مالی و برخی مسائل ساختاری این صنعت، هنوز در مرحله تسطیح زمین باقی مانده است.
به هر حال درک اهمیت پالایش میعانات گازی در داخل کشور و قطع وابستگی نسبت به فروش و بازاریابی آن مسالهای است که باید مورد اتفاق نظر و تفاهم همه مسؤولان، دستگاههای ذیربط و حتی جناحهای سیاسی قرار گیرد تا با توجه بیشتر نسبت به اهمیت این دسته از پالایشگاهها راهحلی برای ساخت سریعالسیر آنها و گرفتار نشدن در فرآیند «15-10 ساله ساخت پالایشگاههای نفت» در کشور اتخاذ شود.