ناصر حسنینویس: چند روز پیش، یکی از مقاطع مهم و نقاط عطف جنگ در سوریه رقم خورد. بامداد روز دوشنبه جنگندههای F15 رژیم صهیونیستی با پرواز بر فراز آسمان لبنان با استفاده از موشکهای هوا به زمین، فرودگاه نظامی T4 (التیاس) در غرب تدمر را بمباران کرده و تعدادی از نیروهای ایرانی و سوری پایگاه را به شهادت رساندند. با انتشار سریع این خبر در رسانههای داخلی و خارجی، همچنان تحلیلها درباره چرایی این حمله و تبعات آن ادامه دارد. بررسی اوضاع منطقه و عملکرد جبهه مقاومت در یک سال گذشته نشان میدهد مناطقی که در 2 سال ابتدایی جنگ توسط گروههای مختلف تروریستی (داعش، النصره، جیشالسلام و...) یکی پس از دیگری سقوط میکرد، حالا اوضاع سابق را ندارد و ارتش سوریه و متحدان توانستند این مناطق را از تروریستها پس گرفته و آن را پاکسازی کنند. پاکسازی عرسال و قلمون، آزادسازی ریف جنوبی حلب و مناطق شمال حماه، پاکسازی بیابانهای تدمر، عملیات شکست حصر دیرالزور بعد از 3 سال محاصره و در نهایت فتح آخرین سنگر داعش یعنی شهر البوکمال، حدود نیمی از مناطق از دست رفته را مجددا به آغوش ملت سوریه بازگرداند و پرونده سیاه داعش بسته شد. این پیروزیها به دست نمیآمد مگر به برکت خون شهدای مدافع حرم و تدابیر فرماندهان این جبهه و پایداری رزمندگان و سربازان آخرالزمانی حضرت بقیهالله(عج). اما اکنون جنگ سوریه در سال هفتم وارد مرحله جدیدی شده است مرحلهای که مذاکرات سیاسی از یک طرف و وضعیت میدانی خطوط درگیری از طرف دیگر تعیینکننده اوضاع کلی است. این مذاکرات اما با گذشته متفاوت است و دیپلماتها و رایزنهای سیاسی نقش کمتری در آن دارند و اینبار میز مذاکرات را ژنرالهای کهنهکار و جنگدیده تصاحب کردهاند و شاهد نوعی «دیپلماسی نظامی» هستیم. این نوع مذاکره در خلال جنگ دوم جهانی و گفتوگوهای بین سران متفقین و متحدین بر سر چگونگی پایان جنگ نیز اجرا شده بود. در این نوع دیپلماسی، طرفین در عین ادامه گفتوگوها برای رسیدن به صلح، همزمان توان و آمادگی نظامی خود را در خطوط حفظ میکنند تا در صورت شکست مذاکرات صلح، نتیجه نبرد را در زمین به نفع خود جبران کنند. خوشبختانه جبهه مقاومت در این مدل از مذاکره، بسیار موفق عمل کرده و نتایج موثر و مطلوبی را به دست آورده است. در میدان نبرد، هماکنون ابتکار عمل در اختیار ارتش سوریه است و بعد از پاکسازی کامل منطقه غوطه شرقی، مابقی مناطق کموسعت نظیر اردوگاه یرموک، منطقه الوعر در شمال حمص و بیابانهای اطراف دیرالزور باید هرچه سریعتر تعیین تکلیف شود و در نهایت تمرکز اصلی به سمت پاکسازی 3 استان جنوب یعنی سویدا، درعا و قنیطره معطوف شود؛ مناطقی که با شروع عملیات در آنجا قطعا نگرانیهای رژیم صهیونیستی را افزایش خواهد داد. اقدام اخیر صهیونیستها در بمباران فرودگاه T4 در همین راستا قابل ارزیابی است. فرودگاه T4 همان جایی است که در دوران دفاعمقدس در حمله هوایی ایران تحت عنوان عملیات H3 تانکرهای سوخترسان با پرواز از این فرودگاه، به جنگندههای بمبافکن ارتش جمهوری اسلامی ایران سوخت دادند تا عملیات خود علیه ارتش بعثی صدام را به پایان برسانند. این منطقه در سالهای اخیر یکی از مهمترین پایگاههای شکاری برای جنگندههای در حال اسکرمبل (وضعیت آمادهباش برای حمله هوایی) سوریه بوده و در عین حال یکی از پایگاههای پهپادی مهم سپاه پاسداران در منطقه شرق محسوب میشود. پرواضح است هدف از این حمله پایگاه یا نیروهای سوری درون آن نبوده، بلکه این پیام و شاید یک اظهار وجود از طرف ارتش اسرائیل به ایران است. اکنون با شهادت 7 مستشار ایرانی در این حمله، محور مقاومت همچون ماجرای شلیک موشک به پایگاه داعش، منتظر پاسخ قاطع سپاه پاسداران به این اقدام صهیونیستهاست تا دیگر صهیونیستها اجازه چنین گستاخیای به خود ندهند.