printlogo


کد خبر: 191445تاریخ: 1397/2/3 00:00
تهدیدهای مقاومت مبنی بر نابودی اسرائیل معتبر است

عبدالباری عطوان: گفتمان معمول این روزها بر سر زبان رهبران ایران و اسرائیل این است که «انگشت روی ماشه است» که در نتیجه آن شدت انتظارات بر سر احتمال جنگ قریب‌الوقوع بین 2 طرف بالا گرفته است که یا به طور محدود در قلمرو سوریه یا به طور فراگیر در 4 جبهه لبنان، سوریه، ایران و فلسطین اشغالی خواهد بود. سردار حسین سلامی، جانشین فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در پیام هشداری به دشمنان در خطبه نماز جمعه تهران گفت: «دست‌ها روی ماشه است و موشک‌ها آماده شلیک، اگر دشمن بخواهد بر این سرزمین اراده شومی کند، موشک‌ها شلیک خواهد شد تا هر دشمنی را به خاک مذلت بنشاند. فرزندان ملت ایران در سرزمین‌های دوردست پنجه در پنجه سیاست‌های دشمن در شرق مدیترانه و در شمال دریای سرخ از عزت ملت دفاع می‌کنند.» اما سرلشکر عبدالرحیم موسوی، فرمانده کل ارتش جمهوری اسلامی ایران هم پیش‌بینی کرد که عمر باقیمانده اسرائیل بیشتر از 25 سال نیست. مساله غالب این روزها در برنامه‌های تلویزیونی و سرمقاله‌های روزنامه‌های بزرگ رژیم صهیونیستی درباره احتمال وقوع جنگ نیست، این امری قطعی است و اعتقاد راسخی وجود دارد که جنگ اجتناب‌ناپذیر است. توماس فریدمن، نویسنده آمریکایی معتقد است جنگ بعدی، جنگ میان ایران و اسرائیل خواهد بود و بر اساس جریان سفر خود به تل‌آویو و دیدار با فرماندهان ارشد ارتش اسرائیل این محاسبه را کرده است. اما گادی آیزنکوت، فرمانده ستاد ارتش اسرائیل تأیید کرد زمان وقوع جنگ پیش از پایان سال جاری میلادی خواهد بود. آویگدور لیبرمن، وزیر جنگ اسرائیل هم با درک وضعیت نگرانی و وحشت حاکم بر فلسطین اشغالی بلافاصله پس از اظهارات فرمانده کل ارتش ایران سعی در اطمینان‌بخشی به افکار عمومی این رژیم کرد و گفت ارتش اسرائیل آماده جنگ در جبهه‌های متعدد است و به ایران هشدار داد که سعی نکند اسرائیل را امتحان کند. سوال بزرگی که این روزها مطرح است درباره چگونگی وقوع این جنگ است و اینکه چه طرفی ضربه اول را می‌زند؛ ایران یا اسرائیل؟ چندین سناریو ممکن است در این زمینه وجود داشته باشد.سناریوی نخست این است که هواپیماهای اسرائیلی یکی از پایگاه‌های نظامی ایران در سوریه را هدف حمله موشکی بگیرد و به دنبال آن ایران پاسخ تلافی‌جویانه خود را از سوریه یا لبنان از طریق حزب‌الله به عنوان مرحله نخست خواهد داد. سناریوی دوم اینکه ارتش اسرائیل جنگی تمام‌عیار را با حمله به پایگاه‌های نظامی ایران آغاز کند تا با نابودی کامل آنها مانع هر گونه موقعیت جامعی برای ایران باشد که در آینده مقابله با آن دشوار می‌شود. سناریوی سوم اینکه ایران عملیات محدودی را برای گرفتن انتقام خون 7 تن از فرماندهان نظامی خود که در حمله اسرائیل به پایگاه «T4» به شهادت رسیدند انجام دهد؛ خواه از طریق حمله به اهدافی در عمق اسرائیل یا در خارج آن یا اینکه به حزب‌الله سفارش انجام این ماموریت را بدهد. اظهارات سردار سلامی در خطبه نماز جمعه تهران، ما را به یاد تهدیدهای 4 ماه پیش سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله می‌آورد؛ هنگامی که به اسرائیلی‌ها توصیه کرد خیلی زود از فلسطین اشغالی بگریزند چون اگر جنگی به وقوع بپیوندد هیزم آن خواهند بود و فرصتی برای نجات ندارند و سردار سلامی هم گفت: «به آمریکا و انگلیس و فرانسه هم اعتماد نکنید. آنها وقتی می‌رسند که شما دیگر نیستید.» تهدیدهای ایران که احتمال یکسره شدن سریع جنگ را در صورت وقوع آن می‌دهد، اعتبار زیادی دارد، زیرا همه جنگ‌هایی که ایران یا متحدانش و بازوهای نظامی آن طی 20 سال گذشته به آن ورود کرده‌اند با پیروزی برای آنها تمام شده، چه در سوریه و چه در لبنان و عراق، در حالی که اسرائیل در هیچ جنگی ورود نکرده مگر در آن بازنده بوده است، چه در لبنان و چه در نوار غزه و اخیرا هم در سوریه؛ جایی که هواپیمای آن و بیشتر موشک‌هایی که هواپیماهایش به پایگاه «T4» شلیک کردند، منهدم شدند. وزیر خارجه روسیه هم اعلام کرده که حمله کشورهای غربی به خاک سوریه، تعهدات اخلاقی را که مانع فروش اس300 به سوریه می‌شدند، از بین برده است و این یعنی استفاده از این موشک‌ها یا چراغ سبز دادن برای استفاده از آن، چرا که هم‌اکنون در خاک سوریه وجود دارد و چه‌بسا تحول «غیرمنتظره بعدی» باشد. رژیم صهیونیستی خود را در شرایطی می‌بیند که بازوهای نظامی ایران در حال خفه کردن گلوی او از همه طرف هستند و بعید نیست که دست به حماقتی بزند که تقریبا نابود از آن بیرون خواهد آمد.


Page Generated in 0/0153 sec