printlogo


کد خبر: 191684تاریخ: 1397/2/8 00:00
2 بال برای پرواز -12

فرهاد ملاامینی: آنچه در نوشتار پیشین تقدیم شد پیرامون مباحث اثبات توحید و توحید ذاتی بود که در آنها هم به اثبات واجب تعالی و هم به رفع شبهه‌ای تاریخی پرداخته شد که به فراخور موضوع، مباحث کلامی بود. در این نوشتار همانگونه که قبلا عرض شده بود به مساله صفات و اسماء الهی پرداخته خواهد شد. خداوند متعال خود را دارای اسماء حسنی می‌داند و از بندگان خود می‌خواهد او را به آنها بخوانند «و برای خداوند نام‌هایی است نیکو؛ او را با آنها بخوانید»(1) اما اسماء الهی چیست؟ اسماء الهی نام‌هایی هستند که نشان‌دهنده کمالی از کمالات الهی هستند. پس باید آنچه به عنوان اسم از آن برای خداوند یاد می‌شود دارای خصایصی باشد. یکی اینکه آن اسم از کمالی حکایت کند و دیگر اینکه آن کمال دارای نقیصه نباشد بدین بیان که اگر ما مثلا عالم بودن را به خداوند اسناد می‌دهیم این عالم بودن باید تام و تمام باشد یعنی درست است که عالم بودن کمال است ولی از جایی که عالم بودن دارای مراتب است، اگر مرتبه‌ای از علم را به خداوند نسبت بدهیم، اینگونه نسبت دادن برای خداوند نوعی نقص به حساب می‌آید، در حالی که برای سایرین اینگونه نیست. آنگونه که علما جمع‌بندی کرده‌اند اسماء الهی توقیفی نیستند یعنی ظاهرا دلیلی عقلی و نقلی بر این موضوع وجود ندارد که اسماء خداوند همان‌هایی باشند که در قرآن یا روایات وجود دارد و بندگانی که خداوند ایشان را خالص فرموده است، می‌توانند خداوند را بشناسند و او را وصف کنند: «منزه است خداوند از آنچه او را وصف می‌کنند؛ مگر بندگان مخلص را»(2) اما بزرگان بهتر دانسته‌اند به آنچه به ما درباره اسماء الهی رسیده است توقف کنیم. اسماء الهی در بعدی همان‌هایی هستند که ما خداوند متعال را به آنها می‌خوانیم؛ در بعدی تجلی اراده خداوند متعال در جهان هستی هست؛ یعنی آنچه در عالم ماده با چشم سر به عنوان مخلوقات خدای متعال دیده می‌شود، همان تجلی اسمای الهی هستند که به صورت مخلوقات خداوندی عیان می‌شوند پس در واقع علوم مختلف که متصدی بیان و تفسیر واقع عالم هستند هر چه می‌گویند و می‌نگارند در حقیقت حول اسماء الهی بحث می‌کنند، هرچند ایشان علم خود را علمی غیردینی بدانند، زیرا ایشان در حقیقت مفسر آن چیزی هستند که خداوند در عالم خارج ایجاد و اراده فرموده است ولاغیر. اسامی الهی به قول برخی محققان دارای حالات متفاوت هستند؛ برخی هم اسم هستند و هم وصف مانند علیم و تعدادی وصف هستند و اسم نیستند مانند واجب‌الوجود  و گروهی نیز اسم هستند و وصف نیستند مانند باقی.(3) به هر روی آنچه مورد استفاده از تمام اینهاست چیزی جز این نیست که خداوند اسامی‌ای دارد که مردم وی را با آنها می‌خوانند اما باید دانست این اسما تمام‌شان با ذات خداوندی نسبتی واحد ندارند یعنی همه ایشان به یک نحو به خداوند حمل نمی‌شوند، از این رو برخی بر سایرین حکومت یا همان سیطره دارند، زیرا برخی به ذات خداوند بازمی‌گردند و برخی به فعل خداوند برگشت می‌کنند. در این میان اسامی‌ای که با ذات خداوند اتحاد دارند و از آن حکایت می‌کنند، از سایر اسامی بالاتر هستند و در میان آنها نیز اسمی از سایرین بالاتر است که واجد کمالات سایر اسامی نیز باشد. پس اسامی ذاتی بر اسامی فعلی سیطره دارند و آنچه را از آنها به عنوان اسامی ذاتی یاد شده می‌توان مواردی مانند علم و قدرت و اسامی فعلی مانند خلقت و... نامید.   
در پایان بد نیست این نکته را نیز بیان داشت که از خداوند در برخی آیات قرآن کریم با صفاتی در ظاهر متضاد یاد شده است مثلا هم او را اول خوانده و هم آخر.(4)  برای توضیح باید عرض شود این تضاد ظاهری است، زیرا خداوند ذاتی بی‌انتهاست و در ذات نامحدود وجود اسما و صفاتی از این دست، تضاد و گوناگونی به حساب نمی‌آید و این امر‌ ترکیبی مانند ترکیب بودن یا نبودن نیست که یا ترکیب نشوند یا اگر ترکیب شوند، بدترین ترکیب‌ها ‌باشند. بلکه اینگونه گفتن قرآن کریم بیانگر احاطه همه‌جانبه خدای متعال بر تمامی شؤون عالم است که خود بیانگر بالاترین منزه دانستن‌ها و تقدیس کردن‌هاست.
ان‌شاءالله در نوشتارهای بعد به سایر مباحث پیرامون توحید و احیانا شبهاتی که در این حوزه وجود دارد، خواهیم پرداخت.
--------------------------------
پی‌نوشت
1- سوره اعراف/ آیه 180
2- سوره صافات/ آیات 159 و 160
3- برداشت از تفسیر موضوعی قرآن/ جلد 2/ آیت‌الله العظمی جوادی‌آملی
4- سوره حدید/ آیه 3


Page Generated in 0/0055 sec