نام اردشیر زاهدی با چند ویژگی در تاریخ ایران شناخته میشود: 2 دوره سفارت ایران در آمریکا که دوره دوم آن تا 1357 یعنی پیروزی انقلاب اسلامی دوام داشت و دوم به واسطه اینکه داماد شاهنشاه ایران- محمدرضا شاه (1359-1298 ش)- بود و به واسطه برپایی میهمانیهای پر زرق و برق و عیاشیهای مفرط و ولخرجیهای گزافش از سرمایه ملت ایران برای جلبنظر آمریکاییها. اردشیر زاهدی فرزند سپهبد فضلالله زاهدی (1342-1271ش) به سال 1307 ش در تهران به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی خود را در تهران و اصفهان گذراند و برای ادامه تحصیلات در 1323 ش به دبیرستان اسلامیه بیروت رفت و یک سال بعد عازم آمریکا شد و در 1329 ش در رشته مهندسی کشاورزی و علوم اقتصادی از دانشگاه یوتا فارغالتحصیل شد و در این مدت زبانهای انگلیسی و فرانسه را فراگرفت. پس از بازگشت به ایران به خاطر موقعیت پدر و دوستان آمریکاییاش به استخدام وزارت کشاورزی درآمد و معاونت خزانهداری کمیسیون مشترک ایران و آمریکا برای بهبود امور روستایی اصل 4 ترومن را برعهده گرفت. ترومن، رئیسجمهور وقت آمریکا، در 1947 م پیشنهاد کمکهای اقتصادی، فنی و نظامی به کشورهایی را داد که در معرض خطر نفوذ کمونیسم قرار داشتند. این طرح در ایران به اصل 4 ترومن معروف شده بود. در مأموریتی یک ساله که در 1331 ش برای فراگیری آموزش فنون جدید کشاورزی به آمریکا رفت با عوامل سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا ـ سیا ـ در ارتباط بود و علیه حکومت ملی دکتر محمد مصدق
(1345-1261ش)- که به فرار محمدرضا شاه از ایران انجامید- همکاری گستردهای را آغاز کرد. در جریان کودتای 28 مرداد 1332 که منجر به سقوط دولت مصدق شد، به همراه پدرش ـ فضلالله زاهدی- نقش فعالی در برگرداندن محمدرضا شاه به سلطنت ایفا کرد. «کرمیت روزولت» در خاطرات خود از اردشیر زاهدی و حضور فعال وی در ماجرای 28 مرداد 32 با اسامی مستعار «مصطفی» و «ویسی» نام برده است. بعد از کودتا، پدرش نخستوزیر شد و اردشیر نیز مدال درجه اول رستاخیز گرفت و در 1332 ش سمت آجودان کشوری شاه را به دست آورد و کتابی هم با عنوان قیام ملی(!) در 28 مرداد 1333 ش نوشت. در دوران نخستوزیری پدرش بدون داشتن سمتی همهکاره نخستوزیری بود و خیلی از کارها با نظر و صلاحدید او حل و فصل میشد. زاهدی در 1336 ش با شهناز پهلوی- دختر شاه و فوزیه- ازدواج کرد و حاصل این ازدواج دختری به نام «مهناز» بود؛ این ازدواج تداوم نداشت و در 1343 ش به طلاق انجامید. با این حال شاه بدون توجه به این امر در بیشتر امور مملکتی با اردشیر زاهدی مشورت میکرد و به او اعتماد داشت، زیرا تداوم سلطنت خود را به گونهای مدیون خاندان زاهدی میدانست. زاهدی تا مرداد 1338 سرپرست دانشجویان ایرانی خارج از کشور و نماینده مخصوص شاه در امور دانشجویان خارج از کشور بود. در این مدت وظیفه او همراه کردن دانشجویان با نظام سلطنتی پهلوی بود که در این راه موفقیتی به دست نیاورد و از 1338 تا 1340 ش سفیر شاه در واشنگتن بود که این انتصاب او از طرف شاه با توجه به سن زاهدی (31 سال) و اهمیت پست سفارت آمریکا- مهمترین پست دیپلماتیک در وزارت امور خارجه ایران- نشانگر روابط ویژه شاه و اردشیر زاهدی از یکسو و واشنگتن از سوی دیگر بود، زیرا محمدرضا شاه با این انتصاب قصد داشت از ارتباط قوی زاهدی با سازمان سیا و مقامات آمریکایی برای تحکیم پایههای سلطنت خود استفاده کند. وی در دوران سفارتش به سال 1340 ش از طرف دانشگاه یوتا دکترای افتخاری در حقوق و علوم گرفت اما به دلیل حساسیت شدید دانشجویان ایرانی و واکنش آنها علیه حرکات زننده زاهدی و نیز نارضایتی دکتر علی امینی (1371- 1284ش) نخستوزیر وقت از توطئههای زاهدی در واشنگتن علیه دولت، در 1340 ش از سفارت ایران در آمریکا برکنار شد. در دوران نخستوزیری «اسدالله علم» (1357-1298ش) در شهریور 1341 با عنوان سفیر ایران به لندن فرستاده شد که تا آذر 1345 در این پست ماند. با روی کار آمدن کابینه امیرعباس هویدا
(1358-1295ش) در دی 1345 ش اردشیر زاهدی به سمت وزیر امور خارجه منصوب شد که تا 1350 ش ادامه داشت. زاهدی در مدت وزارتش بنا بر اسناد ساواک در سالهای 1346 تا 1348 ش تلاش زیادی کرد تا هویدا را کنار زده؛ خود به نخستوزیری برسد. این تلاشها سبب بروز ناآرامی در جو داخلی دولت شد و شاه را بر آن داشت تا او را دوباره از تهران دور کند و اسفند 1351 وی را به عنوان سفیرکبیر ایران به آمریکا فرستاد که تا پیروزی انقلاب اسلامی در این سمت بود. در این دوران (1357-1351ش) نام سفارت ایران در واشنگتن مترادف با «خانه فساد» بود. سفارت ایران از مرکزی برای حفظ منافع ایرانیان مقیم آمریکا به کانون قراردادهای محرمانه ایران و آمریکا و دریافت رشوههای کلان درآمده بود. اغلب قراردادهای اقتصادی و نظامی مهم در سالهای
50-1340 بین ایران و آمریکا به نوعی با دخالت و وساطت اردشیر زاهدی شکل میگرفت. دوستان آمریکایی و انگلیسیاش او را به خاطر خوش خدمتیهایش «پسر خوب» (Good Boy) خطاب میکردند. در سفر سال 1354 ش شاه به آمریکا نقش اردشیر زاهدی در انعقاد معاملات تجاری و بازرگانی بین ایران و آمریکا، از جمله ترغیب شاه به خرید سهام شرکت ورشکسته هواپیمایی پانامریکن باعث شد مطبوعات بیطرف آمریکایی، این سفر را، فروش ایران توسط اردشیر زاهدی اعلام کنند، چون در این سفر با وجود هیات همراه شاه، تنها زاهدی همراه شاه در جلسات و دیدارهای مهم بود. با ترغیب زاهدی، شاه در این دوره کمکهای اقتصادی عجیبی حتی به کشورهای توسعهیافته غرب از جمله کمک 200 میلیون دلاری به بانک جهانی و کمک 580 میلیون دلاری به صندوق بینالمللی پول و کشورهایی نظیر فرانسه کرد. زاهدی در همین سال در جواب خبرنگار آمریکایی گفته بود «هرکس میخواهد با ایران معامله کند باید به سفارت بیاید. ما 24 ساعته در اختیار آنان هستیم. با توجه به موافقت کمیسیون مشترک هر دو کشور، ایران میتواند تا 15 هزار میلیون دلار در آمریکا خرج کند...». 15 تیر 58 مجله «اطلاعات هفتگی» به انعکاس اعترافات منشی آمریکایی اردشیر زاهدی پرداخت. بنا به اعترافات او، زاهدی به حدود 4 هزار نفر از رجال و شخصیتها و روزنامهنگاران آمریکایی، از طرف شاه سابق رشوه میداد. او به خاطر حاتمبخشیهایش از سرمایه ملت ایران به کشورهای خارجی و سرسپردگی محض به خاندان پهلوی، حدود 18 نشان از کشورهایی چون لبنان، مراکش، برزیل، عراق و... و 8 نشان داخلی با نامهای نشان تاج درجه 3، نشان همایون درجه 2، نشان تاج درجه 2، نشان همایون درجه یک، نشان فرهنگ درجه یک، نشان رستاخیز درجه یک، نشان 28 مرداد و نشان درجه یک تاج به او اعطا شد و علاوه بر این در 1348 ش از دانشگاه چونگانگ سئول و در 1352 ش از دانشگاه کامرس آمریکا دکترای افتخاری در رشته حقوق دریافت کرد. همزمان با اوجگیری انقلاب اسلامی در سالهای 57-1356ش و ناکارآمدی حربههای گوناگون سیاسی و نظامی رژیم چون تغییر کابینهها، دستگیری ظاهری چهرههای بنام رژیم به بهانه مبارزه با فساد و رشوهخواری، برخورد نیروهای نظامی- انتظامی در شهرها با تظاهرات مردم مسلمان، حضور ارتش در خیابانها، اعلام حکومت نظامی و... زاهدی تصمیم به بازگشت به ایران گرفت. او میخواست همانند پدرش که در کودتای 28 مرداد، شاه را به ایران بازگردانده بود، این بار او منجی شاه شود و مانع برافتادن سلطنت پهلوی شود. او که در این زمان مقام سفارت ایران در آمریکا را برعهده داشت بنا به توصیه سیاستمداران آمریکایی به ایران آمد. چون با توجه به موقعیت اردشیر زاهدی در نزد شاه او را منبع خوبی برای کسب اخبار و اطلاعات دست اول از اوضاع ایران میدانستند و به همین خاطر تا آخرین روزهای حضورش در تهران مدام با او در تماس بودند. تلاشهای او راه به جایی نبرد و ناچار از کشور گریخت. در خارج از ایران، هم در لندن و هم در آمریکا با تأسیس کلوب «پان امپریال» به همراه ارتشبد اویسی و با خرید میلیونها دلار اسلحه و قرار دادن آن در اختیار سپهبد پالیزبان، تلاشهایی برای اتحاد ایرانیان مقیم آمریکا و اروپا علیه جمهوری اسلامی به راه انداخت که در نهایت به شکست انجامید. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، حکم اعدام غیابی اردشیر زاهدی توسط آیتالله خلخالی، رئیس دادگاه انقلاب اسلامی صادر شد. اردشیر زاهدی 90 ساله، هماکنون در ویلای مجلل 25 میلیون دلاریاش در بورلی هیلز (لسآنجلس) زندگی میکند و بعضی امور سیاسی و اقتصادی فرح و فرزندانش را اداره میکند. مأموران دولت آمریکا به خاطر خدمات وی به آمریکاییها از این ویلا حفاظت میکنند.
----------------------------------
منبع: دایرهالمعارف انقلاب اسلامی، سوره مهر