آیا ایران پاسخ حمله اسرائیل به پایگاه T4 سوریه و شهادت مستشاران ایرانی حاضر در این پایگاه را خواهد داد؟ این سوالی است که ذهن بسیاری از تحلیلگران رژیم صهیونیستی، کشورهای منطقه غرب آسیا و کشورهای غربی و همچنین ایرانیان را به خود مشغول داشته است. هر چند حمله اسرائیل به T4 پس از حمله موشکی 3 کشور انگلیس، فرانسه و آمریکا به اهدافی در سوریه، اولویت خبری خود را از دست داد اما این امر نتوانسته از اهمیت مباحثات کارشناسی درباره واکنش ایران به شهادت مستشاران ایرانی در این حمله بکاهد. رسانههای صهیونیستی بهطور گسترده به پاسخ احتمالی ایران به اسرائیل پرداختهاند. تقریبا همه این رسانهها تاکید دارند پاسخ ایران حتمی است اما درباره زمان، چگونگی، حجم و میزان این پاسخ اتفاق نظر وجود ندارد. گزارشها حاکی از آن است که رژیم صهیونیستی از حضور ایرانیها در پایگاه T4 مطمئن بود، پس چرا با وجود اطلاع از حضور ایرانیان به آن حمله کرد؟ تحلیلهای متفاوتی درباره چرایی انجام این حمله مطرح شده است، از جمله:
* انحراف افکار عمومی از راهپیمایی
«حق بازگشت» که تحلیلگران صهیونیست به عنوان یک خطر جدی موجودیتی از آن یاد میکنند و حجم خشونتی که در مواجهه با این تظاهرات قانونی مسالمتآمیز از سوی ارتش اسرائیل دیده میشود.
* اسرائیل نگران استمرار حضور ایران در سوریه است و این حمله میتواند هشداری به ایران باشد که تحمل ایران در سوریه برای اسرائیل ممکن نیست.
* ارتش سوریه در جنگ فراگیر 7 ساله با تروریستهای مورد حمایت غرب، برخی کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی، در مسیر اقتدار حرکت کرده است. اسرائیل میخواهد به این ارتش در مسیر اقتدار این پیام را منتقل کند که هنوز اسرائیل قدرتمند است، پس فکر ایجاد تهدید برای رژیم صهیونیستی هم اشتباه است بویژه که اسرائیل میداند سوریه هنوز در اندیشه بازپسگیری مناطق اشغالی جولان است. این موضوعی است که پس از بحران جنگ با تروریستها میتواند به عنوان «یک اولویت قبل از بازسازی» مطرح باشد.
* اسرائیل که از قدرتیابی محور مقاومت در سطح منطقه بویژه در سوریه نگران است. با این حمله تلاش دارد به این محور اعلام کند در مقابل قدرت تهاجمی رژیم صهیونیستی بیدفاع هستند.
* تروریستها در سوریه همانطور که در سایه حمایت رژیمهای منطقهای و قدرتهای فرامنطقهای بهسرعت رشد کرده بودند، با همان سرعت در حال حذف هستند. موفقیتهای ارتش سوریه و همپیمانان آن، این تروریستها را کاملا ناامید کرده است، زیرا آنها احساس میکنند دیگر مورد حمایت قرار ندارند. قطر خود را از بازی تا حد زیادی کنار کشیده و ترکیه نیز تا حد زیادی نقش خود را در سوریه تغییر داده. آمریکا اعلام کرده از سوریه عقب خواهد نشست، عربستان هم معامله «یمن در برابر سوریه» با ایران را مطرح کرده است. اسرائیل با این حمله به نوعی در صدد ایجاد امید در میان تروریستهاست.
* صهیونیستها احساس میکنند خروج آمریکا از سوریه موجب نفوذ بیشتر ایران در منطقه و تنها ماندن آن در برابر ایران باشد. این موضوع میتواند تا حد زیادی سیاستهای رژیم صهیونیستی در سطح منطقه بویژه سوریه، لبنان و حتی داخل فلسطین اشغالی را با موانع جدی روبهرو کند. پس با این حمله تلاش در گسترش بحران و وادارسازی آمریکا به تجدیدنظر درباره خروج از سوریه دارد.
* با توجه به موج مقابله با ایران که در برخی رژیمهای عربی به راه افتاده است و تلاش آنها برای یافتن همپیمانهای متعدد برای آنچه تهدید ایران میخوانند، اسرائیل با این حمله سعی دارد خود را به عنوان یک ظرفیت مناسب همکاری برای رفع نگرانی این رژیمها معرفی کند.
* اسرائیل در درگیریهای داخلی سوریه به عنوان یک طرف مستقیم مطرح نیست. به نظر میرسد یکی از اهداف این حمله وادارسازی ایران یا حزبالله لبنان به واکنش عجولانه بود تا اسرائیل هم به عنوان یک طرف مستقیم در جنگ سوریه مطرح شود. موضوعی که میتوانست تا حد زیادی طرحهای ارتش سوریه و همپیمانان آن در پاکسازی مناطق باقیمانده از تروریستها را با تاخیر جدی روبهرو کند.
* نتانیاهو و خانوادهاش با اتهام فساد مالی گسترده روبهرو هستند. افکار عمومی جامعه صهیونیستی بشدت این موضوع را دنبال میکند و رقبای سیاسی وی هم به آن دامن میزنند. به نظر میرسد نخستوزیر رژیم صهیونیستی تلاش دارد با تعریف یک بحرانامنیتی (احتمال جنگ) تا حدی افکار عمومی را از موضوع اتهامات خود و خانوادهاش منحرف کند.
افکار عمومی ایران بشدت از حمله به پایگاه T4 و شهادت فرزندان خود تحریک شده و خواستار پاسخ محکم و مناسب به این اقدام است بویژه که حجم دشمنیهای رژیم صهیونیستی علیه ایران افزایش یافته است. جامعه ایران هنوز ترور دانشمندان هستهای خود توسط تیمهای جاسوسی و ترور اسرائیل را فراموش نکرده است. اگر در موضوع ترور دانشمندان هستهای مقابله به مثل (یعنی ترور) را اساسا قبول ندارد اما این حمله در واقع یک اقدام نظامی محسوب شده و کمترین انتظار، پاسخ تنبیهی متناسب با آن است و در چارچوب آن میتواند تا حدی در موضوع ترور دانشمندان هستهای ایران هم احساس رضایت در جامعه ایجاد کند.
اگر این حمله بیپاسخ رها شود، نظامیان حاضر در سوریه اعم از ایرانی، لبنانی، افغانستانی، پاکستانی و... در معرض خطر حملات بعدی رژیم صهیونیستی قرار خواهند گرفت و این موضوع میتواند تا حد زیادی در کارایی حضور آنان در حوزه میدانی تاثیر بگذارد. از سوی دیگر عدم پاسخ ایران میتواند برخی رژیمهای عربی منطقه را که در توهم رقابت با ایران بسر میبرند، بیشتر متوهم کرده و ایران خود را ناگزیر از تنبیه بسیار جدی آنها ببیند. بر این اساس پاسخ ایران یک امر اجتنابناپذیر است و اسرائیل حتما این پاسخ را تجربه خواهد کرد. حضور دکتر ولایتی، مشاور عالی رهبر حکیم انقلاب در سوریه و اعلام اینکه اسرائیل پاسخ این تجاوز خود به سوریه و شهادت ایرانیان را حتما خواهد دید و نیز سفر سرلشکر باقری، عالیترین مقام نظامی ایران به سوریه و اعلام اینکه ایران تجاوز اسرائیل به سوریه را دیگر تحمل نخواهد کرد، در واقع هم اعلام استمرار حمایت ایران از ملت، ارتش و دولت سوریه بوده و هم دادن روحیه مضاعف به محور مقاومت و هم اعلام جدیت ایران در پاسخ به اسرائیل است؛ پاسخی که به نوعی یک تسویهحساب محسوب میشود و باید با اسرائیل تسویه شود اما به نظر نمیرسد پاسخ ایران موجب ورود 2 طرف به یک جنگ ادامهدار شود. با آنکه ایران آماده ورود به یک جنگ تمامعیار در سطح وسیع است اما آمادگی خود را صرفا در حد دفاعی تعریف کرده و در صورت لزوم از این آمادگی نهایت بهره را خواهد برد. رژیم صهیونیستی هم بهرغم همه اظهاراتی که از سوی مسؤولان آن مطرح میشود به هیچوجه آماده ورود به جنگ با ایران نیست، زیرا همانطور که سردار سلامی، جانشین فرماندهی سپاه در نماز جمعه 31 فروردین 97 اعلام کرد، هنگامی که ایران ورود به جنگ با رژیم صهیونیستی کند، تنها هدف محو موجودیتی آن است و صهیونیستها میدانند صبوری ایران را نباید ضعف و ناتوانی آن قلمداد کنند.
----------------------------------
منبع: خبرگزاری بینالمللی قدس