مسعود صباغی: همه کشورهای جهان برای تامین انرژی مورد نیاز خود، سبدی از روشهای متفاوت را انتخاب میکنند. این سبد میتواند شامل گاز طبیعی، زغالسنگ، انرژی هستهای، برق آبی، بادی، خورشیدی و ... باشد اما آنچه مشخص است، این است که هر کشوری با توجه به ظرفیتهای خود و منافع اقتصادی، سهم هر یک از منابع فوق را در تامین انرژی انتخاب میکند.
در این میان بهرغم تبلیغات گسترده روی انرژیهای تجدیدپذیر و توافقات بینالمللی در این زمینه مثل پیمان پاریس، لحاظ کردن استانداردهای زیستمحیطی در تعیین سبد انرژی، اگر نگوییم مورد توجه قرار نمیگیرد، در بهترین حالت، آخرین قیدی است که مورد توجه قرار خواهد گرفت.
در حوزه انرژی برنامه داریم یا برایمان برنامهنویسی میکنند؟
سرمایهگذاری جدید وزارت انرژی آمریکا روی فناوریهای نوین و پیشرفته هستهای در حالی انجام میشود که تبلیغات فزاینده و فوقالعادهای روی استفاده از محصولات و کالاهای حوزه انرژیهای تجدیدپذیر از جمله خورشیدی در حال انجام است.
ایران هم از این تبلیغات بینصیب نمانده و حجم قابل توجهی سرمایهگذاری در حوزه خرید و استفاده از محصولات و تجهیزات برق خورشیدی (نیروگاههای خورشیدی) انجام داده است.
این در حالی است که غالبا کشورهایی به سمت استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر رفتهاند که فاقد منابع قابل توجه از سوختهای فسیلی بودهاند و سوخت مورد نیاز خود را برای تامین انرژی وارد میکنند. این کشورها با تحقیق و توسعه درباره تکنولوژی انرژیهای تجدیدپذیر مثل برق خورشیدی قصد ایجاد مزیت نسبی در این حوزه را برای خود دارند.
در این راستا توصیه کشورهای توسعه یافته و فاقد منابع فسیلی به سایر کشورها بویژه آنهایی که صاحب منابع عظیم هیدروکربنی هستند، نادیده گرفتن مزیتشان در منابع عظیم هیدروکربنی همچون گاز طبیعی است.
راهبردهای توسعه انرژی در کشور
برنامهریزیهای شتابزده ناشی از تبلیغات و سیاستهای کشورهای فاقد منابع فسیلی، نباید مبنای کار کشور و مسؤولان قرار گیرد و در این زمینه، باید با توجه به ظرفیتهای کشور و همچنین برنامهریزیهای همهجانبه و بلندمدت، به تحقیق، توسعه و سرمایهگذاری در حوزههای مختلف انرژی پرداخته شود.
جمهوری اسلامی ایران به دلیل قرار گرفتن روی منابع عظیم هیدروکربنی و دارا بودن رتبه اول در مجموع ذخایر نفت و گاز، باید اولویت خود را به توسعه صنایع نفت و گاز اختصاص دهد.
در این حوزه باید موارد زیر در اولویت قرار گیرد:
۱- گاز طبیعی به دلیل پاک، ارزان و در دسترس بودن، باید منبع اصلی سوخت در کشور باشد. در این مسیر باید بر تبدیل سوخت نیروگاهها از مازوت به گاز طبیعی و همچنین توسعه هر چه بیشتر CNG به جای افزایش تولید بنزین تمرکز کرد. تولید و صادرات برق نیز از طریق پیک سایی در وهله اول و ساخت نیروگاههای سیکل ترکیبی با فناوریهای جدید و بازدهی بالا در وهله بعد باید مدنظر باشد. صادرات گاز از طریق خط لوله و LNG نیز به عنوان گزینههای بعدی مطرح میشود.
۲- درباره انرژی هستهای با توجه به اینکه کشور ما به چرخه کامل تولید سوخت هستهای دست یافته است و در چشمانداز ۱۴۰۴، تامین ۲۰ هزار مگاوات از برق مورد نیاز کشور از انرژی هستهای دیده شده است، باید در جایگاه دوم پس از گاز طبیعی روی آن سرمایهگذاری شود. با در نظر گرفتن این قید که پس از رفع محدودیتهای برجام در زمینه صنعت هستهای، امکان غنیسازی کشور از نظر کمی و کیفی ارتقا پیدا میکند، تجاریسازی سوخت هستهای باید مدنظر قرار گیرد تا علاوه بر تامین سوخت نیروگاههای فعلی و آتی کشور، امکان فروش و صادرات آن نیز برای کشور فراهم آید.
۳- درباره انرژیهای تجدیدپذیر از جمله برق خورشیدی نباید به عنوان مصرفکننده تجهیزات نهایی با صنعت برخورد شود، بلکه باید در حوزه تحقیق و توسعه ساخت فناوریهای مربوط به این حوزه سرمایهگذاری شود. به عنوان نمونه میتوان به تحقیق و توسعه در افزایش بازدهی پنلهای خورشیدی اشاره کرد.
۴- نفت خام نیز باید در مسیر تبدیل به زنجیره ارزش قرار گیرد و به جای صادرات و فروش، به پالایشگاه و پتروپالایشگاههای جدید ارائه شود، به نحوی که صادرات نفت خام به صفر برسد. افزایش ارزش افزوده و کسب درآمدهای بالاتر، حذف امکان تحریم فروش نفت خام و توسعه صنایع پاییندست پتروشیمی، از دیگر مزایای تکمیل زنجیره ارزش نفت خام است.
منبع: شبکه تحلیلگران اقتصاد مقاومتی