printlogo


کد خبر: 193134تاریخ: 1397/3/6 00:00
توسعه متقارن استان‌ها و مناطق محروم از طریق تعاونی‌ها چگونه شکل می‌گیرد؟
توسعه تعاون؛ گذرگاه پیشرفت مناطق محروم

محمدجواد بیژنی: به قول «آنتوان ‌چخوف» مواجهه با بحران‌ها بسیار راحت‌تر‌ از‌‌‌‌‌‌ درگیر شدن با روزمرگی‌ها است. بدون شک چالش‌‌های قدیمی از سر راه مرزنشینان طی چندین دهه تنش از بین‌ رفته و اکنون نیاز به ثبات و آرامش در تمام ابعاد زندگی این مناطق است، مرزنشینانی که با سلحشوری و دلاوری شناخته‌ می‌شدند و جایگاهی بسیار ویژه در میان اذهان عمومی داشتند. در زمان ثبات به سمت کارهای قبلی خود دامداری و کشاورزی رو آوردند اما رفته‌رفته توقعات افزایش پیدا‌ کرد، نیازهای بیشتری پیدا‌‌ شد و به لحاظ فکری سطح مقایسه‌ای بین افراد بیشتر شد. این روند تغییر اساسی را به سمت فقر‌ طبقاتی پیش برد. فقر طبقاتی در مهاجرت‌های بی‌رویه جوانان مرزنشین و روستایی و دیدن پیشرفت‌‌های بشر در تمام ابعاد رخ‌ داد، زمین‌‌های کشاورزی جوابگوی جمعیت فرزندان نشد و شغل دامداری هم چه در مناسبات مقایسه‌ای چه به لحاظ جایگاه اجتماعی، طبقه خود را از دست داد؛ اگر زمانی دامداران را در ضرب‌المثل‌ها به نام اشخاصی ثروتمند یاد می‌کردند دیگر این روند به‌ عکس خود تبدیل شده و تلاش برای کسب مزیت‌‌های اجتماعی از جمله ثروت، قدرت و احترام مرزنشینان و روستانشینان را به سمت پیشه‌‌های نو و مهاجرت‌‌های بی‌سابقه کشانده است.
اقدامات دولت در مناطق محروم و مرزها؛ استفاده از ابزاری به نام تعاونی‌ها
دولت برای حل معمای توسعه نامتقارن در مرحله اول با کمک اقتصاد دولتی پیش رفت، بعد از چندی چاره کار را تشویق سرمایه‌گذاران و اقتصاد خصوصی در مناطق محروم و بویژه مرزنشینان جامعه دانست که البته در این دو با شکست مواجه شد و اکنون بعد از این آزمون و خطاها چاره را در اقتصاد تعاونی می‌بیند و اینکه عدالت اقتصادی بین مناطق مختلف کشور از طریق تعاونی‌ها به‌وجود می‌آید. تعاونی‌ها مانند سربازان بی‌نام‌و‌نشان به دفاع از مرزها و مناطق محروم پرداختند و بستری را فراهم کردند برای بازگشت مهاجران و البته افرادی که به شهرهای دیگر رفته بودند به این تغییر نگرش رسیدند که باید به سرزمین مادری خود بازگردند و سعی در رونق‌بخشی به مناطق اجدادی خود کنند و آن را به گونه‌ای بازسازی کنند که جایگاهی خوب برای زندگی نوادگان‌شان باشد. پدید ‌آمدن این نوع‌ نگرش‌ زمینه‌ای را به‌صورت مثبت برای احیای تعاونی‌ها به‌وجود ‌آورد و از طرف دیگر ویژگی‌های خاص یک تعاونی که ماهیت و سرشت آن با ماهیت و سرشت اخلاقی مرزنشینان تناسب داشت؛ برای مثال مسؤولیت‌‌های اجتماعی، کمک به اقشار دیگر، در نظر گرفتن مسائل زیست‌محیطی، در نظر گرفتن مسائل اجتماعی ‌و... که در ماهیت تعاونی‌ها هستند با ماهیت اخلاقی و رفتاری این مردمان تناسبی بسیار خوب برقرار ‌کرده است. از سوی دیگر بحث ما با واژه تعاون است که در معنای لغوی همکاری و همیاری است؛ «همه‌جا به نوبت» و «صف‌ کشیدن» را ما از تعاون آموختیم. در گذشته نه‌چندان دور مایحتاج اولیه مردم یعنی برنج، قند، روغن و... از طریق تعاونی‌های عشایری، روستایی و شهری با قیمت کمی توزیع می‌شد. تعاون فقط در زمان انقلاب نبود، انقلاب گرمش کرد، لباس مندرسش را نو کرد؛ قبل از اسلام تعدادی از جوانان مکه با‌ هم تعاون تشکیل دادند که دست نیازمندی را بگیرند، بار افتاده‌ای را سوار کنند، جسد بی‌صاحبی را خاک کنند و... اسم این پیمان«هدف‌الفضول» بود که پیامبر بزرگ اسلام(ص) یکی از اعضای آن بود. خداوند در قرآن می‌فرماید: «تعاون البر و تقوی» این کلمه ممکن است در برهه‌ای از زمان کمرنگ شود، مانند برهه بسیار‌ کوتاهی که مرزنشینان و مناطق محروم فرار را بر قرار ترجیح می‌دادند ولی هیچگاه تعاون کهنه نمی‌شود؛ گاهی دانش‌آموز می‌شود و دانشجو، گاهی هم استاد و معلم می‌شود، می‌آفریند، می‌زاید و خودش هم زاده می‌شود، فقط نوع لباس و پوشش فرق می‌کند ولی این نکته را بخوبی در ذهن خود دارد که تعاونی‌های روستایی و تعاونی‌های مرزی حالتی برد- ‌‌‌برد را در خود زایش می‌کنند، چرا که دولت دیگر نمی‌تواند دست پدری بر مناطق محروم و مرزنشینان بکشد و یک پایه اساسی از ایجاد تعاونی‌ها را تشکیل دهد. اکنون وقت این است که مردم همچون گذشته خود را پیدا کنند، آستین بالا بزنند و خودشان را برای توسعه متقارن و ارتقای جایگاه طبقاتی با این ابزار اساسی و مهم یعنی تعاونی‌ها تلاش مضاعف کنند و به ریسمان محکم تعاون چنگ زنند و هرگز از آن جدا نشوند.
«تعاونی‌های مجازی» دوپینگ اساسی در کنار تعاونی‌های مرزی و تعاونی‌‌های روستایی
اکنون جامعه جدید با اطلاعات و آگاهی بر روی 2 پای خودش ایستاده است،‌‌؛ یک زمانی عدم آگاهی در مناطق محروم و مرزها باعث اختلافات بسیار دهشتناکی بود ولی اکنون با ورود تکنولوژی‌‌های جدید رسانه‌ای و با تعاونی‌های گروهی در کانال‌های مختلف رسانه‌ای از جمله تلگرام، اینستاگرام، واتس‌آپ و... باعث روندی متوازن شده است. به نظر می‌رسد نوع دیگری از تعاونی‌های مجازی به‌وجود آمده که به‌طور بسیار فعالانه و متفکرانه به کمک تعاونی‌های روستایی و تعاونی‌های مرزی که به‌صورت واقعی هستند، آمده است و در توسعه متقارن مناطق محروم با دیگر کلانشهرها به رقابت پرداخته و شکاف‌ آگاهی را در سطح کشور به حداقل رسانده و امید است شانه به شانه تعاونی‌های مرزی و روستایی مکانیزم‌هایی برای پیشبرد عدالت اقتصادی و اجتماعی و توسعه متقارن سطح کشور به‌وجود بیاورد. اینجا سوالی ایجاد می‌شود که علمای تعاون و علوم ارتباطات را به پاسخ دادن آن فرا می‌خواند و آن این است که آیا می‌توان نوع دیگری از تعاونی را به صورت خودجوش و بدون اساسنامه در فضای مجازی مشاهده کنیم و آن را «تعاونی‌‌های مجازی» بنامیم؟


Page Generated in 0/0120 sec