printlogo


کد خبر: 193150تاریخ: 1397/3/7 00:00
نگاهی به کتاب «از مشهد تا ژوهانسبورگ» اثر «حسین قرایی»
تاریخ‌نگاری مؤمنانه

فهیمه اسماعیلی: وقتی سخن از تاریخ شفاهی می‌شود، شاید باور عامه به این سو حرکت کند که مراد بازگو کردن خاطرات و به تعبیری «خاطره‌بازی» است؛ در صورتی که کافی است جست‌وجویی ساده در فضای اینترنت داشته باشیم تا به تعریفی نسبتا قانع‌کننده از این مساله دست پیدا کنیم. تاریخ شفاهی در واقع یکی از شیوه‌های پژوهش در تاریخ است که به شرح و شناسایی وقایع، رویدادها و حوادث تاریخی بر اساس دیدگاه‌ها، شنیده‌ها و عملکرد شاهدان، ناظران و فعالان آن ماجراها می‌پردازد. با این تفسیر هر خاطره و روایتی از یک نفر در دسته تاریخ شفاهی قرار نمی‌گیرد و نمی‌توان به آن لقب تاریخ شفاهی داد. از این رو خوانندگان آثاری که با عنوان تاریخ شفاهی منتشر شده بد نیست بدانند هر خاطره‌ای را نمی‌توان در دسته تاریخ شفاهی قرار داد.
کتاب «از مشهد تا ژوهانسبورگ» مصاحبه و تدوین «حسین قرایی» که نشر «شهید کاظمی» بتازگی آن را منتشر و روانه کتابفروشی‌ها کرده، اثری است که به نیت ثبت و ضبط تاریخ شفاهی یکی از فعالان ادبی آن هم در حوزه شعر طلاب آماده و تدوین شده است. خواننده در روبه‌رو شدن با این اثر گمان می‌کند قرار است تاریخ شفاهی یکی از فعالان ادبی را بخواند، زیرا روی جلد این کتاب نیز با عبارت «تاریخ شفاهی شعر معاصر ایران» درج شده و خواننده با این تصور که با این کتاب قرار است از زبان حجت‌الاسلام سیدعبدالله حسینی از فعالان شعر حوزه علمیه با روند ‌شکل‌گیری حرکتی تحت عنوان شعر طلاب آشنا شود، سراغ آن می‌رود ولی در عمل با متاع دیگری مواجه می‌شود. این کتاب حاصل مصاحبه حسین قرایی- از فعالان مطرح ادبی- است. وی این اثر را نیز با درک ضرورت و اهمیت ثبت و ضبط خاطرات فعالان فرنگی عصر انقلاب اسلامی (بویژه در حوزه ادبیات) تدوین کرده است. کتابی که برخاسته از نیت مومنانه حسین قرایی است و او با علم به اهمیت این مساله، سراغ آن رفته است. این فعال حوزه ادبیات با شناسایی این نقطه ضعف در روایت تاریخ انقلاب اسلامی از منظر رویدادهای فرهنگی، سراغ فعالان این عرصه بویژه آنهایی که تاثیرگذار بوده‌اند، رفته و سعی در ساخت تصویری از فضای ادبیات و شعر سال‌های پس از انقلاب اسلامی دارد. از این حیث باید این تلاش و همت او را ستایش کرد، زیرا در روزگاری که بسیاری آن را روزگار «جنگ روایت‌ها» می‌دانند، بازگو کردن حرکات جریان‌های وابسته و علاقه‌مند به انقلاب اسلامی، در واقع مانند پرتاب کردن تیری در یک جبهه نبرد است. جبهه‌ای که بسیاری در آن دچار اشتباه بوده و جهت‌یابی درستی ندارند. از این منظر این کتاب بخشی از پازل تاریخ انقلاب اسلامی را شکل می‌دهد.
این کتاب در واقع روایتی از روزهای جوانی «سیدعبدالله حسینی» است؛ روزهایی که با انگیزه بسیار در مسیر آرمان‌های انقلاب اسلامی فعالیت می‌کردند و از هیچ کاری برای پیشبرد آرمان‌های انقلاب دریغ نداشتند. این کتاب با توجه به محتوایی که درون آن گرد آمده و با توجه به عبارت «زندگی و زمانه سیدعبدالله حسینی» که روی جلد آن درکنار «تاریخ شفاهی شعر معاصر ایران» آمده، باید گفت بیشتر از اینکه تاریخ شفاهی شعر باشد در واقع زندگی و زمانه یکی از فعالان انقلاب است که در عرصه شعر هم فعالیتی داشته است. البته جایگاه ادبی سیدعبدالله حسینی بر کسی پوشیده نیست اما در این کتاب به معنای تام کلمه با تاریخ شفاهی یک شاعر و فعال ادبی روبه‌رو نیستیم، زیرا در بخش‌های بسیاری بویژه از حوالی نیمه‌های کتاب فضای آن به سوی فعالیت‌های فرهنگی حجت‌الاسلام حسینی حرکت می‌کند و دیگر خبری از فعالیت‌های شاعرانه او نیست. برای مثال فعالیت‌های تبلیغی در ژوهانسوبرگ یا دیدار با آیت‌الله سیدحسن نصرالله ارتباطی با «تاریخ شفاهی شعر معاصر ایران» ندارد و به همین خاطر گفته می‌شود به نظر می‌رسد قرایی بدون نقشه راه روبه‌روی حسینی نشسته است، زیرا گاهی مسیر مصاحبه با عنوان شدن یک نام از مسیر اصلی منحرف شده و موضوعی که مصاحبه‌شونده مشغول بازگو کردن آن بود، به فراموشی سپرده می‌شود. حتی در بخش‌هایی مصاحبه‌های این کتاب تبدیل به یک مصاحبه ژورنالیستی شده و اطلاعاتی از وقایع و رویدادهایی که حسینی شاهد و ناظر آنها در مسیر شعر انقلاب بوده، نیست. برای مثال کمتر دیده می‌شود در رابطه با چهره‌ها یا مناقشات میان چهره‌ها در آن سال‌ها حرفی ‌زده شود و گاهی مصاحبه‌های کتاب رنگ و لعاب گپ و گفت صمیمی و خاطره‌بازی به خود می‌گیرد.
یکی از ویژگی‌های کتاب «از مشهد تا ژوهانسبورگ» بخش اَعلام انتهای کتاب است. این بخش خواننده را در مراجعه‌های بعدی به کتاب بسیار یاری می‌کند و به او کمک می‌کند بهتر بتواند به اسامی یا مواردی که در کتاب ذکر شده دسترسی پیدا کند و محققان نیز می‌توانند از این بخش برای مراجعه به یک خاطره خاص سود ببرند. بخش در «نگاه دیگران» و «نمونه‌های اشعار» بخش‌هایی هستند که ضرورت آمدن آنها در کتابی تحت عنوان «تاریخ شفاهی» روشن نیست. بخشی که تعدادی از دوستان و چهره‌های ادبی در یادداشت‌هایی به تعریف و ذکر ویژگی‌های سیدعبدالله حسینی پرداخته‌اند اما خواننده یک اثر تحت عنوان تاریخ شفاهی چرا باید نظر دیگران در رابطه با یک چهره ادبی را بخواند؟ حتی بخش نمونه اشعار نیز ضروری به نظر نمی‌آید، البته شاید با این توجیه بتوان پذیرفت که مولف می‌خواسته تصویری از اشعار شخصیت کتاب در ذهن خواننده به وجود آورد. با این حساب ضرورت آمدن این دو بخش در پرده‌ای از ابهام است. حتی در بخش تصاویر برخی از تصاویر فاقد کیفیت لازم است و باز هم توجیه قرار گرفتن آنها روشن نیست. برای مثال تصاویری از زوایای مختلف از سخنرانی در جمع اهل سنت ژوهانسبورگ یا تصاویر مصاحبه‌های سیدعبدالله حسینی با رسانه‌های داخلی یا آفریقایی چه کمکی به هدف و نیت کتاب می‌کند؟
در مجموع کتاب «از مشهد تا ژوهانسبورگ» اثر حسین قرایی که قرار است به تاریخ شفاهی شعر معاصر ایران از زبان سیدعبدالله حسینی بپردازد با وجود تمام نکاتی که بالاتر مورد اشاره قرار گرفت، در نوع خود یک اتفاق به شمار می‌رود و باید به مولف آن که این اثر دومین اثر وی از این مجموعه است دست مریزاد گفت، زیرا او در این فضا و با دست خالی وارد میدانی شده که بشدت عرصه حساسی است و کمتر از سوی مدیران و برنامه‌ریزان فرهنگی [بویژه انقلابیون] به آن توجه می‌شود.
 


Page Generated in 0/0064 sec