آدام بیت: جردن هندرسون قبل از شروع فینال گفته بود: «ما باید آماده مقابله با هر اتفاقی باشیم.» اما واقعا کاپیتان لیورپول چطور میتوانست تمام این اتفاقات را پیشبینی کند؛ از دست دادن محمد صلاح، به ثمر رسیدن یکی از زیباترین گلهای تاریخ فینالهای چمپیونز لیگ، اگر نگوییم زیباترین و 2 اشتباه باورنکردنی و کشنده از لوریس کاریوس. در چنین شرایطی هیچ کاری از دست هیچ تیمی بر نمیآید. تلخی این شب وقتی برای لیورپولیها بیشتر احساس میشود که به یاد بیاوریم چطور آنها در 20 دقیقه اول مدافع عنوان قهرمانی را تحت تاثیر فوتبال برتر خودشان قرار داده بودند، مقطعی از بازی که رئالیها 8 بار زیر فشار پرس پسران یورگن کلوپ توپ را از دست دادند، مقطعی که قرمزهای آنفیلد در آن 9 ضربه به دروازه کیلور ناواس زدند و فقط متحمل 2 ضربه به دروازه خود شدند اما مصدومیت صلاح در نتیجه درگیریای که با سرخیو راموس داشت جریان بازی را به کلی عوض کرد. پیش از بیرون رفتن او رئال 57 درصد مالکیت توپ را در اختیار داشت، آماری که در یک ساعت انتهایی بازی به 70 درصد رسید. لیورپول با ضربه روحیای که از مصدومیت صلاح و بیرون رفتنش خورد عقبنشینی کرد و به لوکا مودریچ و تونی کروس اجازه داد تا نبض بازی را در دست بگیرند. در این مقطع رئالیها 12 ضربه به سمت دروازه لیورپول زدند، در حالی که تنها شاهد 4 ضربه به سوی دروازه خودشان بودند. پیش از شروع بازی زینالدین زیدان از صلاح به عنوان بازیکنی بزرگ یاد کرد، نظری که کلوپ هم طبیعتا با آن موافق بود. حتی مارسلو هم گفته بود باید راهی برای مهار صلاح پیدا کند، راهی که در نهایت راموس خیلی زود پیدایش کرد. راموس با زمین زدن صلاح لیورپول را هم به زانو درآورد البته لیورپول حتی بعد از مصدومیت صلاح هم تسلیم نشد و در بازی باقی ماند، تا اینکه یک اشتباه وحشتناک از سوی دروازهبانش مقاومتشان را شکست. مشاهده چنین اشتباهاتی در چنین سطحی از فوتبال واقعا باورکردنی نیست. لیورپول حتی بعد از اشتباه کاریوس که باعث به ثمر رسیدن گل کریم بنزما شد هم یک بار دیگر به بازی بازگشت و با ضربه فرصتطلبانه سادیو مانه نتیجه را به تساوی کشاند. لیورپولیها به باور داشتن ادامه دادند اما این باور در نهایت در یک لحظه و با نبوغ گرت بیل به یأس تبدیل شد. اصلا تعجبی نداشت که این لحظه جادویی در فینال چمپیونز لیگ به قلم بازیکنان رئال نوشته شود. از تفاوت نیمکت 2 تیم هم نباید گذشت، جایی که زیدان بیل را به زمین فرستاد و کلوپ آدام لالانا را، بازیکنی که این فصل فقط و فقط یک بار در ترکیب اصلی تیمش در بازیهای لیگ به زمین رفته بود. بعد از گل آکروباتیک بیل امید همچنان در اردوی لیورپول زنده بود. شاید اندرو رابرتسون میتوانست توپی برای مانه بفرستد و در دقایق پایانی گل مساوی به دست بیاید اما اشتباه بعدی کاریوس روی شوت از راه دور بیل دیگر تیر خلاص بر پیکر خسته قرمزهای آنفیلد بود. خود کلوپ باید تا قبل از فینال نشانههای هشداردهنده درباره کاریوس را میدید. درست است که دروازهبان جوان آلمانی در نیمفصل دوم و از وقتی که سیمون مینیوله را نیمکتنشین کرد روند رو به پیشرفتی را پشت سر گذاشته بود اما در همان بازی نیمهنهایی در آنفیلد هم یک توپ ساده از دستش در رفت و با خوششانسیاش به تیر دروازه خورد. این بار اما دیگر شانس با کاریوس همراه نبود. آیا اعتماد کلوپ به کاریوس بیش از حد بوده؟ کلوپ مربیای است که قبل از فینال چمپیونز لیگ میگوید اگر تیمش قهرمان شود عامل اصلیاش بازیکنانش هستند و اگر شکست بخورد مقصر اصلی خودش. کلوپ با این روحیه محیطی لذتبخش برای بازیکنان جوانش ساخته، فضایی که در آن احساس امنیت میکنند و میدانند به خاطر یک اشتباه دفن نخواهند شد. بخش اعظمی از پیشرفت لیورپول و رسیدنشان به فینال چمپیونز لیگ هم از همین روحیه تیمی میآید. باور کلوپ به بازیکنان جوانش حتی بعد از چنین شب سخت و سنگینی هم محو نمیشود، فقط فکر کردن به آن و بیانش در چنین شرایطی به هیچوجه ساده نیست. چالش اصلی برای لیورپول حالا ادامه دادن به همین روند رو به جلو است. اکثر هواداران آنها قبل از بازی قبول داشتند رئال شانس بیشتری برای قهرمانی دارد اما پیش از مصدومیت صلاح چیزی که در زمین میدیدیم اصلا همسو با این دید نبود. لیورپولیها نباید فراموش کنند 2 فصل پیش وقتی در فینال یوروپا لیگ مقابل یک تیم دیگر اسپانیایی 3 بر یک شکست خوردند فاصله زیادی با سطحی که حالا به آن رسیدهاند، داشتند. لیورپول حالا قطعا یکی از بهترین تیمهای اروپاست. کلوپ قبل از بازی گفته بود تاکتیکها برای این هستند که حریف قدرتمندتر را به سطح خودت پایین بکشی اما در حال حاضر تیمهای کمی در فوتبال اروپا هستند که در سطحی بالاتر از لیورپول بازی میکنند. به نظر میرسید لیورپولیها برای این فینال، برای مقابله با هر چیزی آماده بودند اما نه برای همه چیز.