printlogo


کد خبر: 193295تاریخ: 1397/3/9 00:00
حرف ماندن
فاطمه عبدالوند

این وقت‌ها
که بیشتر از قبل
منتظر شنیدن صدای توام
عمیق می‌شوم در رفاقتم با تو
باید برسم
به راز بودنت کنارم
تو که بارها آغوشت را گشودی برایم
و من
هر بار آمدم و تا درد اثر کرد
رفتم
پشت سرم را هم نگاه نکردم
تا سرم به سنگ پشیمانی خورد
خوشی‌های زودگذر دلم را زد
آنجا که رفته بودم
نبود آنجا که در خیالم ترسیم کرده بودم
دلم هوای برگشتن دارد...
تو می‌دانی
من می‌دانم چقدر شرمنده‌ام
چون محتضری بی‌جان
افتاده‌ام در تابوتی از چه کنم‌ها
و تو می‌دانی چقدر مشتاق به آمدنم
که بیایم و بمانم
کوچ کنم از این فکر و دل اجاره‌ای
که هر بار دلش را می‌دهد به کسی، مالی، اقبالی
باور نمی‌کند کسی
اما تو با وجود تمام گناهان و وضع بد حالم
دوستم داری
 یک دور برگردان گذاشته‌ای برایم‌
و انتهای وجودم
تو را حس می‌کنم
باران چشمانم‌ همراهی می‌کند
و صدای حی علی خیرالعملت
مرا راهی بخششت می‌کند
پناهم بده
هیچ هوایی
جز تو
پای ماندنم را محکم نمی‌کند
برداشتی آزاد از آیه ۸ سوره تحریم
 


Page Generated in 0/0048 sec