printlogo


کد خبر: 193383تاریخ: 1397/3/10 00:00
گزارش «وطن‌امروز» از جدیدترین پاسخ مقاومت فلسطین به رژیم صهیونیستی
مشت آهنین بر غلاف غزه

فرشاد گلزاری: « از زمان جنگ ۲۰۱۴ تا امروز، این حملات یکی از بزرگ‌ترین حملات موشکی به مرزهای اسرائیل به شمار می‌رود.» این عبارت بخشی از اظهارات «ألون بن داوود» تحلیلگر شبکه ۱۰ رژیم صهیونیستی است که دیروز کمی پس از پاسخ موشکی مقاومت فلسطین به شهرک‌های مستقر در اطراف غزه بویژه در «رامات اشکول» منتشر شد. از خواب پریدن شهرک‌نشین‌ها آن ‌هم با صدای آژیر هشدار برای‌شان خوشایند نیست، بویژه آنکه آنها در منطقه‌ای (اشکول) سکنی گزیده‌اند که نام چهارمین نخست‌وزیر و وزیر جنگ اسرائیل بر آن نهاده شده و خودشان امنیت آنجا را مثال‌زدنی توصیف می‌کنند، تا جایی که از لفظ «غلاف غزه» برای این شهرک‌ها استفاده می‌شود که استعاره از احاطه بر باریکه غزه دارد.
پاسخ موشکی مقاومت فلسطین را باید در برابر حملات جنگنده‌های اسرائیل به مواضع جنبش حماس در محله‌های «الزیتون» و «الشجاعیه» در باریکه غزه دانست. اخباری که بامداد دیروز منتشر شد، نشان می‌دهد چیزی حدود 10 فروند از موشک‌های هوا به زمین از سوی جنگنده‌های رژیم صهیونیستی شلیک شده و گفته می‌شود مقر البدر گردان‌های القسام وابسته به حماس در غرب غزه نیز با 2 موشک جنگنده‌های صهیونیستی هدف قرار گرفته است. برخی منابع دیگر، تقدم و تاخر حملات را به صورت دیگر منعکس کرده‌اند و مدعی شده‌اند حملات اسرائیل در پاسخ به حملات مقاومت فلسطین بوده است. اینجا آنچه اهمیت دارد دست پیش یا پس اسرائیل نیست، بلکه شکسته شدن به یکباره سکوت در حاشیه غزه و خیزش بامدادی مقاومت فلسطین است. در بطن این پاسخ مهم که صهیونیست‌ها آن را بزرگ‌ترین حمله از زمان جنگ ۵۱ روزه تابستان 2014 می‌دانند چندین موضوع مهم وجود دارد که عبارتند از:
الف- مخابره پیام
 اگر به خاطر داشته باشید، زمانی که بحث آشتی ملی (مهرماه 96) مطرح بود، شروطی از سوی رژیم صهیونیستی مطرح شده بود که اولا حماس خلع سلاح شود و ثانیا اسرائیل در این بین به رسمیت شناخته شود.
 آشتی فتح و حماس در قاهره و زیر نظر مستقیم «خالد فوزی» رئیس وقت دستگاه اطلاعاتی مصر انجام شد که کمی بعد او به دلیل مصاحبه یکی از افسران اطلاعات نظامی مصر با رسانه‌ها و هنرمندان مصری پیرامون هدایت افکار عمومی مصر درباره تصمیم عبدالفتاح السیسی درباره قدس مجبور به استعفا شد و سرتیپ «عباس کامل» به جای او منصوب شد.
پس از آشتی ملی میان این دو جریان مقاومت، اسرائیل اعلام کرد نقشه تونل‌های زیرزمینی حماس را که مهمات زیادی در آنجا انباشت شده بود دریافت کرده است! این خبر اگرچه برای رژیم صهیونیستی یک برد رسانه‌ای و تاکتیکی در جغرافیای غزه بود اما واقعیت این است که پاسخ موشکی روز گذشته دقیقاً خط بطلانی بر این تفکر اسرائیل کشید و این پیام مخابره شد که «مقاومت فلسطین خلع سلاح نشده است».
ب- انتقال سفارت و راهپیمایی بازگشت
اگرچه باید نقطه آغازین تحولات اخیر (میدانی، مدنی و سیاسی) را طرح ترامپ برای به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی دانست اما واقعیت این است که تثبیت اشغالگری توسط واشنگتن یکی از موضوعاتی است که علاوه بر نقض تمام معاهدات بین‌المللی و قطعنامه‌های شورای امنیت باعث شد فلسطینی‌ها خانه و کاشانه خود را در معرض تهدید دوچندان ببینند و از آنجا بود که فاز مطالبه‌گری جدید در قالب سلسله راهپیمایی‌های بازگشت کلید خورد. اگرچه تعداد شهدای این خیزش مردمی را باید دلیلی برای پاسخ کوبنده مقاومت فلسطین به شهرک‌نشین‌ها دانست اما واقعیت این است که اشغال مناطق توسط رژیم صهیونیستی تنها به این امر دلالت ندارد.
یکی از موضوعاتی که متاسفانه در طول سال‌های پیش مورد غفلت قرار گرفته است، مباحث اقتصادی و موضوعات مربوط به ارتزاق و گذران زندگی شهروندان فلسطین اشغالی است. به گونه‌ای که حصر غزه و بسته و باز کردن گذرگاه رفح که همگی تاثیر مستقیم بر پرداخت حقوق کارمندان غزه دارد، باعث شده مشکلات معیشتی برای آنها اتفاق بیفتد که نقض کامل حقوق بشر را نمایان می‌کند. اسرائیل معتقد است یکی از راه‌های به زانو درآوردن شهروندان اراضی اشغالی توسط تل‌آویو فشار اقتصادی و روانی بر آنهاست که به عنوان پروژه مکمل از آن استفاده می‌کنند. در گذشته شاهد آن بودیم که هر زمان انتفاضه جدید کلید می‌خورد، نخستین کاری که از سوی اشغالگر قدس انجام می‌شد بحث بستن شاهرگ‌های حیاتی اقتصادی بود از این رو مقاومت همین موضوع را مهندسی معکوس کرده و به اسرائیل این پیام را مخابره می‌کند که شاهرگ آن (شهرک‌های ساخته شده در غزه) زیر آتش مقاومت خواهد بود.
پ- هوشیار کردن جامعه جهانی و متحدان اسرائیل
از منظر حقوقی، رژیم صهیونیستی در منطقه «جعل» شده است؛ قبض و انقباض‌هایی که پس از این عمل از سال 1948 تاکنون در عرصه‌های مختلف اتفاق افتاده، نشان می‌دهد شاهد پیشروی پلکانی سیاست‌های ضد بشری اسرائیل نه‌تنها در اراضی اشغالی، بلکه در لبنان و سوریه هستیم. اینکه تهران، بیروت، دمشق، قدس و غزه به صورت زنجیروار توسط تل‌آویو تهدید می‌شوند، نشان از آن دارد که اسرائیل به دنبال یک بحران‌سازی (ولو مقطعی و کم‌عمق) جدید است. این بحران را در حملات نامنظم آنها از غزه گرفته تا خاک سوریه به صورت هفتگی یا ماهانه شاهد هستیم و این روند نشان از آن دارد که متحد شماره یک اسرائیل (ایالات متحده) و چند کشور دیگر که از حیث قومی و سیاسی با رژیم صهیونیستی رابطه دارند، چراغ سبز را به آن نشان داده‌اند.
تمام این ماجراجویی‌ها را نباید در انتقال سفارت به قدس جست‌وجو کرد، بلکه رابطه آشکار (نه تنها پنهان) اعراب با اسرائیل و سکوت جامعه جهانی درباره مساله قدس خود مجوزی بر اقدامات این رژیم خواهد بود. از این جهت مقاومت فلسطین نخستین پاسخ خود بعد از انتقال سفارت و شهید شدن بسیاری از مردم فلسطین در راهپیمایی را به گونه‌ای می‌دهد که رسانه‌های تل‌آویو تعجب می‌کنند و تنها راهی که می‌ماند به رخ کشیدن عملکرد گنبد آهنین از سوی آنهاست که شبکه 14 رژیم تمام توان خود را روی این موضوع قرار داد. روایات مختلفی از میزان، گستردگی و تعداد راکت‌ها، موشک‌ها و خمپاره‌های شلیک شده از سوی مقاومت فلسطین وجود دارد که تعداد آن از 25 تا 107 فروند گزارش شده اما آنچه باید مورد فهم ساکنان شهرک‌ها قرار بگیرد، این است که زندگی گاه و بیگاه در پناهگاه‌ها موضوعی است که «حزب لیکود» به رهبری نتانیاهو به آنها تحمیل کرده؛ نخست‌وزیری که خود و همسرش بارها به اتهام فساد مالی و اداری مورد بازجویی قرار گرفته‌‌اند و حتی اخیراً «افیحای مندلبلیت» مشاور قضایی دولت رژیم صهیونیستی به وکلای ساره نتانیاهو (همسر نتانیاهو) اعلام کرده وی 2 انتخاب بیشتر ندارد:
1- محاکمه و وارد زندان شود، 2- 60 هزار دلار غرامت پرداخت کند.
لذا وضعیت در داخل اسرائیل آنگونه که رسانه‌های آنها منعکس می‌کنند چندان به نفع لیکود و نتانیاهو نیست؛ کنست اسرائیل بارها به لیبرمن و نتانیاهو درباره فرو ریختن حیثیت سیاسی این رژیم هشدار داده‌ است و هر از چندگاهی که پاسخی از سوی مقاومت متوجه آنها می‌شود، بلافاصله تهدیدها علیه نتانیاهو آن‌هم از داخل اشغالگران قدس شدت پیدا می‌کند. از این منظر مقاومت با این اقدامات خود تا حدودی اوضاع سیاسی در داخل را ضد نتانیاهو و دست‌راستی‌های لیکود جهت‌دهی غیرمستقیم می‌کند.
آنچه پس از انتفاضه سنگ و انتفاضه چاقو به نظر می‌رسد، موج جدیدی از اعتراضات مکمل علیه رژیم صهیونیستی است که می‌تواند ترکیبی از مبارزات خیابانی همانند سال‌های گذشته و تقویت خیزش‌های مدنی موثر (راهپیمایی بازگشت) به‌علاوه هجمه موشکی به غلاف غزه و سایر نقاطی که شهرک‌ها در آنجا احداث شده‌اند باشد. در مقابل اقدام  موساد برای حذف چهره‌های مقاومت یا گروگانگیری مرتبطان آنها متصور است. از جهت دیگر در وضعیت کنونی که سفارت آمریکا به قدس منتقل شده است، باید منتظر تشدید اقدامات در این منطقه علیه نمازگزاران و سایر شهروندان باشیم که این موضوع بدون تردید می‌تواند سرآغاز دیگری بر اقدامات متقابل مقاومت فلسطین باشد.


Page Generated in 0/0061 sec