محمدمهدی بندرچی: باغ برجام گلابی نداده خشکید و کسی نپرسید آیا در این کویر سیاستزده یک نفر درس باغبانی نخوانده بود تا پیشبینی کند تاراج آفت در کمین حاصل یک مملکت ایستاده است. سخنان دکتر فؤاد ایزدی- دانشآموخته آمریکا و استاد مطالعات منطقهای دانشگاه تهران- این روزها بازنشر میشود تا عالم علم به یاد بیاورد شاگردان مدرسه سیاست، با نرمی حقایق فردا را گفتند اما سختترین پاسخها را از چارسونشینان بازار قدرت به جان خریدار شدند. پیشبینی دکتر ایزدی به حقیقت پیوست، زیرا کار علم، مطالعه روی روند وقوع حقایق است و این مطالعه در سطح علوم عام اجتماعی بسی دشوارتر مینماید. اینجا رمل و اسطرلابی برای حدس حقیقت یا تعقیب مسیر کواکب در کار نیست. اینجا صحبت از تحلیل مسیر رخدادها با فراوانی تکرارهاست که در نهایت در چهره انبوهی از تئوریها هویت یک رشته علمی را مفصلبندی میکند. بدیهی است قدرت و صحت تبیین آینده هم با فرارسیدن فردا هویدا میشود. امروز که فردای معهود رسیده و محک تجربه بر پوستین وارونه حقیقت ناخن میاندازد، آنان که غش در کار خویش روا میداشتند تاب سیهرویی ندارند و باز رنگ دغل بر چهره آشکار واقعیت میپاشند. چگونه واژه امید را هنوز بر بیرق خویش نقش میکنند؛ آنان که حقیقت را در پس و پیش لگدمال کردهاند!
نمایندهای از همین «امید»های واهی، با ادعای حقوقخواندگی و به ترازوی عدالت قسمخوردگی، وقتی در کنشهای سیاست مجازی با کامنتی به عنوان یادآوری فیلم سوال دکتر ایزدی از تیم برجامی مواجه شد، به جای سکوت یا پذیرش واقعیت، به مغالطهای رسوا توسل کرد. آیا این نماینده عصاره ملت، طی سالها تحصیل در حوزه یا تدریس در رشته قوانین هم همینگونه در جستوجوی واقعیت میجهیده است؟ اگر چنین بوده، پس هزار آفرین بر جاهلان امت که عمر خویش را صرف تعلم بازی مغالطه نکردهاند. چقدر دردآور است در مقابل تحقق پیشبینی یک استاد آمریکاشناسی دانشگاه تهران میبینیم نماینده مجلس زبان به طعنه میآلاید که: «وقتی دست صداوسیمای م(ی)لی برای تخریب دولت جمهوری اسلامی آنقدر تهی میشود که دائم از یک کارشناس استفاده میکند، من که هیچی همه باید دهنشان را گل بگیرند».
کاش واقعاً دلتان برای تهیدستی رسانه ملی میسوخت و خودتان نماینده ملی بودید و دوستانتان دولت ملی بودند. آری! رسانه ملی اگر تهیدست نبود هنگام برگزاری انتخابات منجر به انتخاب شما و دوستانتان، به نمایش رأی دادن دبیرکل مرحوم نهضت آزادی و پخش دعوت ایشان به استفاده از حق مشارکت قانونی ملت متوسل نمیشد. من هم از شما دردمندترم که رسانه کارشناس ندارد. پرسش من اینجاست: آیا کارشناس ناباب باعث کاهیدن وزن رسانههاست یا رسانه عامل تقلیلگرایی کارشناسان؟ به خاطر دارم در کلاس درس سیاست خارجی جمهوری اسلامی دوستی از استاد صاحب رفرنسی پرسید شما در شبکه خبر فرمودید آمریکا نمیتواند به ایران حمله کند؛ آیا واقعا نمیتواند؟ استاد فرمود «محاسباتش» اجازه حمله نمیدهد نه اینکه توان نظامی خودش را از ما کمتر میداند. سپس افزود در مصاحبه شبکه خبر که نمیتوانم مثل کلاس درس سخن بگویم، چون هزار شائبه در اذهان غیرکارشناسی عوام شکل میگیرد، پس جبراً تقلیلگرایی در پیش میگیرم. از این إن قُلتُ و لایقالهای ذاتی و عرضی که بگذریم، باید اذعان کرد هر رسانهای وزن خویش و هر کارشناسی ارزش خود را دارد. حکم کلی درباره ذات هیچ رسانهای نمیتوان داد و اعراض هیچ کارشناسی را نمیشود به صرف حضور در یک رسانه از انتفاع عاری دانست. این چه استدلالی است که شما به عنوان یک حقوقدان دارید؟ پیشبینی یک استاد، تحقق یافته است. در جلسهای هم که سؤال مطرح میکند وزیر خارجه پاسخ مربوط و مستدلی به میدان نمیفرستد. در جمع شورای روابط خارجی اساتید دیگری هم بودند که سوالات بهتری پرسیدند و از قضا سخیفترین سؤالات را حامیان دولت پرسیدند که اگر از بازاریترین سؤال که صادق زیباکلام پرسید بگذریم، ضعیفترین نکته مطروحه از زبان استاد عزیزم به عنوان رئیس بزرگترین دانشگاه علوم انسانی خاورمیانه ارائه شد. حال شما همه این واقعیتها را کنار گذاشتهاید و استدلال میکنید تهیدستی رسانه ملی باعث شده همیشه این یک استاد پای ثابت کارشناسیها باشد، پس در نتیجه پیشبینی او در شکست برجام بر سر زبانها افتاده است؟! فیا عجبا عجبا چگونه حقیقت را فدای یک مجاز نامربوط میکنید؟ این همه استاد در جمع مذکور حاضر بودند، شما فقط همین یک منتقد را در آن جمع کارشناسان ارشد مشاهده کردهاید؟
هر چند بعید میدانم اگر حقیقت خلافپسندتان باشد به آفتاب جمالش خاک نپاشید ولی به عنوان یک دانشجوی کوچک عرض میکنم: سؤالاتی که اساتید مطرح و صاحب تألیف در سیاست خارجی از وزیر خارجه پرسیدند ابداً حتی مورد فهم آن مقام قرار نگرفت، چه آنکه پاسخ بیربط جناب وزیر به اصل پرسش، از ناتوانی وی در ادراک حاق بحث حکایت میکرد. میدانم که نظر کارشناسی برای امیدهای پوچ، هیچ بهایی ندارد و همین انتساب کارشناسان به رسانهای بودن و اتهامات ماأشبه، سند علمستیزی و حقیقتکُشی شماست اما بد نیست بدانید در کنفرانس دیپلماسی هستهای پس از خروج اعضای تیم برجام که بساط مباحث علمی تازه باز شد، یک استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران که از قضا او نیز دانشآموخته آمریکاست ضمن تبیین اشتباه بزرگ خروج سوخت 20 درصد به عنوان جرم تهدیدساز و ارزشمند کشور فرمود وزیر خارجه ما نشان داد هیچ دانشی در سیاست بینالملل ندارد، چون معتقد است معاهده هستهای مورد اعتماد و اطمینان ما نیست اما «اگر آقای اوباما قول بدهد ما حاضریم قبول کنیم». کسی که نمیداند در سیاست بینالملل قول معنا ندارد و اوبامایی که قول میدهد در آینده (مثل امروز) کارهای نیست، بلکه کسی دیگری رهبر آمریکاست و اصولاً آمریکاییها به قولهایی که دادهاند عمل نمیکنند و مثل پیمان کیوتو اصلا نمیتوانند عمل کنند، چنین کسی در سیاست بینالملل یک بیسواد است. آیا این استاد محترم نیز مصداقی از کارشناسان رسانه تهیدست ما بود؟ مطمئنید اگر دامنه کارشناسان حاضر در رسانه وسعت بیابد شما خجلتزدهتر نمیشوید؟ یا منطقتان این است که هر کس بگوید شما اشتباه میکنید از انبان سوراخ و تهی مدیران نظام بیرون آمده است؟ شما که دستتان پر بوده چه حرفی و چه برنامهای برای ارتقای سطح تدبیر کشور به کار بستید؟
نخیر جناب حقوقدان حقگرا؛ نخیر! به تعبیر حکمای یونان؛ سیاست، سلطان علوم است. شما همین صرف علم بودن سیاست را بپذیرید، خواهید دید بسیاری از مسیرها غلط بودهاند و صدها مسیر جدید در مقابلتان خودنمایی خواهد کرد. به شرطی که قلم به مزدی را برای ارتزاق صاحبان اندیشه در جامعه اندیشهورزان رواج ندهید. دکتر فؤاد ایزدی که یک استاد گرانمایه است؛ این بنده که دانشجوی بیمقداری بودم، بهار 93 طی چند مقاله عرض کردم که نهایت خواسته آمریکاییها گسترش کنترل بر 3 عنصر موشکها، سپاه قدس و مقاومت حزبالله است و در نهایت آنچه اروپاییها بر آن پافشاری میکنند ظهور یک انورسادات در ایران خواهد بود. پیشبینی این قلم کوچک غلط بود؟ حتماً هزار مغالطه دست و پا خواهید کرد تا با سرکوب استدلالهای علمی، حقیقت را خاک بر سر کنید ولی اگر باطن شما اندک نوری دارد بخوبی میفهمید تمام آن پیشبینیها درست بود. پس بهتر است ایمان بیاورید تئوریهای علم سیاست
- در همین حدی که غربیها نوشتهاند و هنوز حتی نطفهای برای دانش بومی ما منعقد نشده- قدرت پیشبینی و تحلیل رفتار واحدهای سیاسی رقیب را میسر میکنند. توصیه این گوشهنشینان را بپذیرید که فروکوفتن گرز سفسطه بر فرق علم، نتیجهای جز فنا برای کوبنده به بار نمیآورد.