printlogo


کد خبر: 194497تاریخ: 1397/4/6 00:00
برای کی‌روش و پسران غرورآفرین ایران
حذف از جام، صعود در جان

مهدی طاهرخانی: ۱- گاهی حماسه و غرور از دل همین جوک‌‌‌هایی برمی‌خیزد که در راستای نابرابری 2 پدیده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، ساخته می‌شود. ماه‌ها بازی و خنده با جمله فان «چطوری کیریس؟!»، ماه‌ها جوک‌سازی‌ درباره اینکه اصولا کدام دفاع ایران می‌تواند اندازه رونالدو بپرد؟
چه کسی برابر ایسکو مقاومت می‌کند؟ و ده‌ها جوک و جمله مشابه؛ اینها همه لازم بود. باید خیلی‌ها تحریک می‌شدند، باید با غرور بازیکنان ما بازی می‌شد تا به بالاترین درجه اثبات خود و تهییج برسند. همه فوتبال غرور و احساسات نیست، همانطور که همه آن به علم و فن خلاصه نمی‌شود. برای حماسه‌‌سازی همیشه ترکیب این دو لازم است. علم روز جهان و هنر دفاع مدرن را کی‌روش برای ما آورد و دیگری به خودی خود در خون بچه‌ها موج می‌زد. لحظه‌ای که رونالدو پشت ضربه پنالتی ایستاد ناگهان میلیون‌ها ایرانی به ‌یاد ویدئوی فان ‌بیرانوند افتادند: «چطوری کیریس؟!» آخرین بار که رونالدو پنالتی زد و گلر گرفت کی بود؟ بوفون و دخه‌آ که اخیرا خلاف جهت رفتند. اما حماسه درست از همینجا شروع شد. بیرانوند برخلاف بسیاری از بزرگ‌ترین گلرهای جهان، توپ رونالدو را مهار کرد. آن هم کجا؟ در جام جهانی.
۲- این غرورانگیزترین و در عین حال حسرت‌بارترین تساوی تاریخ فوتبال ایران بود. اگر قبل از جام به 80 میلیون ایرانی می‌گفتند حاضر هستید بدون انجام بازی، امتیاز دیدار با پرتغال تقسیم شود بدون شک خیلی‌ها قبول می‌کردند اما در روز بازی، بچه‌‌های ما بعد از گل تساوی دویدند تا گل برتری را بزنند؛ گلی که می‌توانست سرنوشت مهدی طارمی را تا ابد تغییر دهد. به گل‌‌های ملی مهدوی‌کیا و خداداد نگاه کنید، چندان زیاد نزدند اما آن دو، 2 گلی را به اسم خود ثبت کردند که برابری می‌کند با ده‌ها گل ملی. تا ابد کسی گل خداداد و حماسه ملبورن را از یاد نمی‌برد. تا ابد کسی گل مهدی به آمریکا را فراموش نمی‌کند. در صورتی که ما هم گل‌‌های صعود به جام‌‌های جهانی ها
 مختلف را داریم و هم گل در خود جام جهانی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. اگر مهدی طارمی در آخرین دقیقه بازی با پرتغال گل دوم ایران را می‌زد آن وقت اگر همین امشب هم از فوتبال خداحافظی می‌کرد باز نامش تا ابد در یادها می‌ماند. طارمی در تاریخ ثبت می‌شد، چون پرتغال و رونالدو از جام‌جهانی حذف می‌شدند، چون اسپانیا به‌عنوان تیم دوم و پایین‌‌‌‌‌‌تر از ایران صعود می‌کرد. اما خب! توپ چرخید و این فرصت از دست رفت ولی آنچه ایران در روسیه به یادگار گذاشت قطعا در ذهن همگان باقی می‌ماند. بعضی وقت‌ها فاصله همین چند اینچ است.
۳- همان لحظاتی که ایران یک بر صفر از پرتغال عقب و مراکش از اسپانیا پیش بود، منتقدان کی‌روش متن مصاحبه‌‌های آتشین خود را در ذهن آماده می‌کردند؛ اگر عباس آقا هم بود ما از بین ۴ تیم چهارم می‌شدیم!
ما که گل نزدیم، برویم دعا کنیم به جان مدافع مراکش که شانسی شانسی برای‌مان آبرو خرید!
تیم ما فقط دفاع کرد و در همین بازی آخر که محتاج برد بودیم دیدید چگونه پرتغال با چند گل خردمان کرد؟
و ده‌ها مصاحبه با چنین ادله‌‌‌ای انجام می‌شد اما نمایش تحسین‌برانگیز ملی‌پوشان ورق را کاملا برگرداند. ما حذف شدیم اما با 4 امتیاز در رده سوم قرار گرفتیم و 2 تیم دیگر که قهرمانان اروپا و سابق جهان هستند فقط و فقط یک امتیاز بیشتر از ما آوردند و بس. پس هیچ چیز شانسی نبود. ما در سخت‌‌‌‌‌ترین گروه جام‌جهانی ۲۰۱۸ فقط یک امتیاز کم آوردیم ‌و به نوشته سایت فیفا فقط چند اینچ تا تاریخ‌سازی فاصله داشتیم. ما اگر خوش‌شانس بودیم مهدی طارمی مقابل اسپانیا از فاصله ۲ متری دروازه را می‌گشود. ما اگر شانس داشتیم شوت طارمی برابر پرتغال فقط چند اینچ به سمت راست می‌رفت تا شگفتی جام رقم بخورد. مصاحبه‌‌های تخریبی منتقدان کی‌روش همه نقش بر آب شد، چون نمایش ما در 3 بازی متوالی تحسین‌برانگیز بود. این یعنی مسیر کی‌روش درست است و پیشنهاد فدراسیون برای تمدید باید ۴ ساله باشد نه ۶ ماهه.
۴- همین مردمی که صبح‌ها زیر تیغ تیز صعود افسارگسیخته دلار، جان‌شان به لب‌شان رسیده بود و صدای اعتراض‌شان بلند بود، بعد از 3 بازی تیم‌ملی به خیابان‌ها آمدند و این بار از ته دل شاد شدند. فوتبال و تیم‌ملی جورکش ناکارآمدی مدیران اقتصادی و سیاسی ما شد. مردم این سه شب همه غصه‌ها را فراموش کردند و به واسطه عملکرد غرور‌انگیز پسران‌شان در روسیه شاد شدند. پس قدر این فوتبال را بدانید و مطمئن باشید آن همه اعتماد به کی‌روش و افکارش بهترین کار بود. حالا در جام‌جهانی ۲۰۲۲ قطر، انتظار مردم‌ صعود از گروه است؛ هر گروهی که باشد. امیدواریم سکان هدایت فوتبال‌مان کماکان دست کسی باشد که این انتظار را در دل و ذهن جامعه زنده کرده. کار توده و ‌عوام ساختن جوک از فاصله‌هاست، این مردان خاص هستند که جوک‌ها را بی‌اعتبار می‌کنند. خندیدن، کم آوردن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، اظهار عجز کردن و آیه یأس خواندن که ما کجا آنها کجا، کار عام است؛ کار را به خواص بسپاریم. این مرد خاص کسی نیست جز کی‌روش که معمار شب‌‌های شاد مردم ما بود، البته با اجازه از عباس آقا که او هم لابد هنرش را داشت تا مردم را بخنداند، البته به گونه دیگری.


Page Generated in 0/0054 sec