printlogo


کد خبر: 194760تاریخ: 1397/4/12 00:00
چه عواملی محیط امنیتی جمهوری اسلامی را در 3 سال آینده شکل خواهند داد؟
تهدیدهای نظام سلطه علیه ملت ایران

محمد باقر عباسی: شکست غرب در تقابل با انقلاب اسلامی ایران، رویکرد جدیدی را در منظومه معنایی نظام سلطه ایجاد کرد که نقطه کانونی آن بر محور بزرگ‌نمایی تهدید ایران برای منطقه و نظام بین‌المللی قرار گرفت. این رویکرد که کنش گفتاری غرب بویژه ایالات ‌متحده آمریکا را صورت‌بندی کرده است، در تقابل با کنش گفتاری انقلاب اسلامی ایران که برآمده از اسلام ناب محمدی(ص) است، شکل جدیدی را در عرصه نظام بین‌الملل نمایان کرد که ثمره آن الگوسازی مقاومت در برابر زیاده‌خواهی نظام سلطه و در نهایت، تحول عظیم سیاسی در جهان اسلام و حتی نظام بین‌الملل بود. بر اساس این پارادایم، بسیاری از ملت‌های منطقه و حتی فراتر از آن، این کنش گفتاری را به‌عنوان الگویی الهام‌بخش مورد توجه قرار داده و شکل جدیدی از مقاومت را صورت‌بندی کردند که در جریان بیداری اسلامی در منطقه غرب آسیا به منصه ظهور رسید و معنویت‌گرایی در کانون این تفکر، زنجیره هم‌ارزی مقاومت را ساماندهی کرد که محصول آن فرو ریختن توهم شکست‌ناپذیری نظام سلطه بود. نظام سلطه که تا پیش ‌از این قدرت نظامی را به عنوان عامل تداوم‌بخش حیات خود در تقابل با سایر کشورها دنبال می‌کرد، صورت‌بندی جدیدی را در کنار راهبرد نظامی در دستور کار خود قرار داد که نقطه کانونی آن بر محور اسلام‌هراسی و با تمرکز بر ایران‌هراسی و در نهایت شیعه‌هراسی قرار گرفت. در اجرای این عملیات روانی همه ابزارهای مورد توجه به کار گرفته شد که بزرگ‌نمایی محور آن را تشکیل می‌داد. در این راستا غرب با محوریت آمریکا تلاش خود را بر آن قرار داد تا خود را به‌عنوان محور و ناجی گفتمان صلح معرفی کند. راهبرد ایالات‌ متحده آمریکا در گفتمان‌‌سازی نیاز به غیریت‌‌سازی داشت که در این روش، آمریکا نظام جمهوری اسلامی ایران را هدف قرار داد و تهدیدات جدی علیه  کشورمان را به کار گرفت. مرکز ثقل این راهبرد، ارائه چهره‌ای از جمهوری اسلامی ایران به‌عنوان تهدید جدی علیه صلح جهانی است. در این شیوه جمهوری اسلامی ایران کانون اصلی تهدید علیه صلح جهانی معرفی‌ شده و تلاش بر آن است با جلب نظر محافل بین‌المللی، از طریق غیریت‌سازی، مفصل‌بندی جدیدی شکل گیرد. در این بخش آمریکا به‌عنوان دال مرکزی و تنها ناجی ملت‌ها، دال‌های دیگری را که کشورهای همراه و همسو با آمریکاست- در کنار سازمان‌های بین‌المللی- به عنوان زنجیره هم‌ارزی خود شکل داده و با استفاده از این شیوه تلاش دارد گفتمان سلطه را استحکام بخشد. به‌زعم آمریکا و متحدانش در غیریت‌سازی، دشمنی به‌عنوان جمهوری اسلامی ایران که مروج اقدامات ضدبشری بویژه در حوزه تروریسم دولتی است، تهدید اصلی علیه صلح جهانی محسوب می‌شود. در این شیوه که سابقه استفاده از آن به اوایل دوران انقلاب اسلامی بازمی‌گردد و «برژینسکی»  پایه‌گذار آن بود، نظریه فرصت‌‌سازی محور قرار دارد. او مدعی شد انقلاب ایران به‌عنوان یک فرصت می‌تواند مورد توجه سیاستمداران آمریکایی قرار گیرد و اعلام داشت بهترین فرصت آن است که تهدیدی به نام ایران را آنقدر بزرگ کنید تا نگاه کشورهای عربی از دوست ما [رژیم صهیونیستی] به سمت تهدیدی به نام ایران معطوف شود. وی مدعی شد این اقدام ضمن تأمین امنیت رژیم صهیونیستی از سوی اعراب، می‌تواند گام مؤثری برای خرید سلاح از آمریکا و تقویت بنیه اقتصادی ایالات ‌متحده باشد. در پی این نظریه بود که تصمیم‌‌‌سازان آمریکایی این راهبرد را در دستور کار خود قرار دادند که اوج آن پس از دهه سوم انقلاب اسلامی بر محور موضوعات هسته‌ای و با هدف ایران‌هراسی و در ادامه سوق دادن آن به شیعه‌هراسی و در نهایت شیعه‌ستیزی به منصه ظهور رسید. در این شیوه آمریکا با بهره‌گیری از فضای سایبر، کنش گفتاری خود علیه انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران را ساماندهی و تلاش کرد با هژمونیک شدن نظام معنایی شکل‌دهی شده، گفتمان آمریکایی را ثبات معنایی بخشیده و به بهانه مبارزه با تروریسم و آنچه آن را تهدید علیه صلح جهانی می‌خواند، منطقه غرب آسیا را اولویت اهداف راهبردی خود قرار دهد تا از این طریق به محدودسازی قدرت جمهوری اسلامی ایران در منطقه بپردازد.
 روندهای محیط جهانی
مفهوم نظام بین‌الملل تعاملات اصلی میان واحدهای ملی را توضیح می‌دهد اما تعاملات تمام کنش‌های تأثیرگذار در فضای جهانی را شامل نمی‌شود. در فضای جدید جهانی، روندهای متناقضی وجود دارد که فراتر از عقل عرفی دولت‌های همسو یا ناهمسو با آن، حیات دولت‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد. بر اساس پژوهش‌های به‌عمل‌ آمده، روندهای مهم جهانی که در شکل‌گیری تهدیدات و فرصت‌ها، مؤثر هستند، عبارتند از:
- روند انتقال قدرت به شرق و رقابت قدرت میان ایالات‌ متحده و قدرت‌های نوظهور شرقی
- روند افزایش فردگرایی، شخصی‌سازی و ویژه‌‌سازی کالا و خدمات
- روند تشدید شهرنشینی
- روند افزایش نفوذ و سرعت تحول در عرصه فناوری‌های اطلاعاتی و ارتباطاتی
- روند تشدید مدرنیزاسیون و توسعه اجتماعی
- روند شتاب و تشدید چندقطبی شدن جهان
- روند تشدید و تکثر درگیری‌های داخلی و ناامنی فیزیکی درون‌سرزمینی
- روندهای حاکم بر جانشینی منابع انرژی و انرژی‌های نوین
- روند تشدید بحران منابع و بحران بازتوزیع «در نتیجه انتقال فشار به کشورهای دارای ذخایر هیدروکربنی»
- روند انتقال بازارهای مصرف به‌سوی شرق به‌واسطه رشد جمعیت و رشد اقتصادی چین و هند
- روند تشدید شکاف اقتصادی و شکاف «مرکز/ پیرامون» در سطح جهانی
- روند تقویت و گسترش تهدیدات شبکه‌ای
- روند پررنگ شدن ابعاد هویتی امنیت و افزایش احتمال تهدیدات و درگیری‌های هویتی
- روند افزایش چند ملیتی‌ها و بحران‌های سیاسی و هویتی برای میلیون‌ها تبعه چندملیتی
- روند تشدید تروریسم سایبری، هک و ناامنی مجازی
- روند تشدید تخریب محیط‌زیست و بحران‌های آب و هوایی جهانی
- روند شکنندگی حاکمیت در سطح ملی و فراملی و دگرگونی‌های متکثر در ساختارهای سیاسی ملی و فراملی
- روند مبارزه با تروریسم و موادمخدر
- روند منطقه‌گرایی و چندجانبه‌گرایی در مقابل جهانی‌شدن و یکجانبه‌گرایی
- روند تحولات و دگردیسی‌های ضدآمریکایی
- روند کاهش فقر، افزایش تحصیلات و ارتقای بهداشت که باعث رشد طبقه متوسط در جوامع شده و افراد نقش بیشتری در جهان خواهند یافت، در عین‌ حال مناقشه میان ایدئولوژی‌ها افزایش‌ یافته و خواهد یافت.
- روند بی‌ثباتی در کشورهای نامتعادل؛ در حال حاضر نزدیک به 50 کشور در مرحله‌ای نامتعادل میان استبداد و دموکراسی هستند. کشورهایی که از استبداد به دموکراسی حرکت می‌کنند، گرفتار بی‌ثباتی می‌شوند.
- روند افول هژمونی آمریکا بویژه در بعد نظامی و اقتصادی
- روند نابودی رژیم غاصب صهیونیستی و تشکیل فلسطین مستقل جدید
- روند افزایش کمی و کیفی جبهه مقاومت به پیشرانی جمهوری اسلامی ایران
- روند نابودی کامل «فیزیکی» داعش در سطح کره زمین.
از جمله ویژگی‌های مطرح در نظام امنیت بین‌الملل در شرایط کنونی؛ بی‌نظمی، عدم قطعیت و سیال بودن امنیت بین‌الملل است. این نظام امنیتی با اقدامات غیرقانونی غرب و بویژه آمریکا و نقض اصول و قواعدی همچون پذیرش حق تعیین سرنوشت ملت‌ها، احترام به حاکمیت ملی، عدم‌مداخله در امور داخلی کشورها و توسل به‌زور در مناطق مختلف جهان با چالش‌های نظامی و امنیتی متعدد، پیچیده، ترکیبی و سیال مواجه شده و با توسعه ناامنی، بی‌ثباتی و آشوب، امنیت جهان و از جمله منطقه غرب آسیا را تهدید کرده است.
پیشرفت‌های حاصله در حوزه فناوری و فضای مجازی باعث دسترسی سریع و آسان به اطلاعات یا چرخش سریع اطلاعات در جهان شده است، به همین دلیل روندهای محیط جهانی بیانگر این است که جهان به سمت دموکراسی، چندجانبه‌گرایی و قطبی شدن پیش می‌رود، بنابراین دوران قدرت‌نمایی ابرقدرت‌هایی مثل آمریکا به پایان رسیده و طی سال‌های آینده هژمونی و قدرت آمریکا در سطح جهان کاهش‌ یافته و قدرت‌های نوظهور روندهای یک‌جانبه‌گرایی را به چندجانبه‌گرایی تبدیل می‌کنند.
روندهای محیط پیرامونی جمهوری اسلامی ایران
بررسی اوضاع حاکم بر کشورهای همسایه و به‌طور مشخص شرایط ناشی از حضور نظامیان آمریکایی در کشورهای افغانستان و عراق، شرایط سختی را از منظر امنیتی متوجه منافع امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران کرده است. مهم‌ترین این تأثیرات در شرایط حاضر ناشی از افزایش قدرت نظامی این کشورها در مقایسه با قدرت دفاعی جمهوری اسلامی ایران است. نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران که با تحریم شدید اقتصادی و نظامی آمریکا و همپیمانانش، دوران جنگ 8 ساله را با همه سختی‌ها، کمبودها و نواقص ناشی از نبود تجهیزات نظامی کارآمد، پشت‌سر گذاشته بودند، همچنان در دوران پس از جنگ نیز تحت همین شرایط ضعف تجهیزات نظامی را تجربه کردند. در صورتی ‌که در همین دوران، کشورهای منطقه با توجه به شرایط جنگی حاکم بر منطقه غرب آسیا که در پی حمله اول آمریکا به عراق در سال 1991 به اوج خود رسید، رویکرد تقویت توان نظامی را در دستور کار خود قرار داده و با خرید انواع و اقسام تجهیزات نظامی پیشرفته، منطقه غرب آسیا را به زرادخانه‌ای نظامی تبدیل کردند. اگرچه این اقدام از یک ‌طرف ناشی از تلاش زیرکانه و استعماری کشورهای قدرتمند در جهت نجات از فشارهای اقتصادی حاکم بر کشورهای خود و به‌منظور فروش هرچه بیشتر تسلیحات نظامی انجام شده است اما با توجه به این نکته که به‌هرحال این قبیل اقدامات، گام مؤثری در جهت تقویت توان نظامی کشورهای منطقه محسوب می‌شود، تغییر در سیاست‌های انتقال تسلیحات کشورهای بزرگ تولیدکننده و صادرکننده اسلحه را باید به‌عنوان یکی از دلایل عمده افزایش صادرات اسلحه به غرب آسیا معرفی کرد. فروش اسلحه یک ‌راه مناسب برای بهبود کسری تراز پرداخت‌هاست.حمایت از صنایع نظامی داخلی، کاهش هزینه‌های تولید تسلیحات برای استفاده نیروهای نظامی ملی و فراهم کردن امکانات مالی توسعه و پژوهش برای کشورهای تولیدکننده اسلحه، از دیگر دلایل افزایش صادرات نظامی به کشورهای منطقه به شمار می‌آید. سقوط رژیم بعث عراق، تحرکات تنش‌زای ناشی از افزایش قدرت نظامی مربوط به انباشت تسلیحات نظامی را در میان کشورهای منطقه تشدید کرد. پول‌های بادآورده ناشی از افزایش قیمت نفت، حکام این کشورها را در جهت خرید بیشتر تجهیزات نظامی، بیش از گذشته ترغیب کرد. اکثر این کشورها با برپایی رزمایش‌های مشترک نظامی با آمریکا در منطقه، سلاح‌های خریداری‌شده را مورد آزمون قرار می‌دهند. این اقدامات بیانگر راهبرد جدید دشمن در منطقه غرب آسیاست. عداوت و کینه سران آمریکا نسبت به‌ نظام جمهوری اسلامی ایران و اقدامات مستقیم و غیرمستقیم این کشور علیه منافع ملی کشورمان و اظهارات صریح برخی سران تندرو کشورهای حامی، از جمله رژیم صهیونیستی و انگلیس درباره نابودی جمهوری اسلامی ایران‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، حاکی از آن است که آمریکا در تلاش به‌منظور استفاده از فرصت موجود در عراق، افغانستان و سایر کشورهای منطقه است.
با توجه به روندهای جهانی، مهم‌ترین روندهای قابل ‌ذکر در سطح منطقه غرب آسیا که به نظر می‌رسد شکل‌دهنده محیط امنیتی جمهوری اسلامی ایران طی 3 سال آینده است، عبارتند از:
- منافع پایدار ایالات‌متحده در منطقه غرب آسیا و تردید در تداوم آن
- پیوندهای سیاست و اقتصاد باثبات در منطقه
- موضوع هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران، تقابل و تعامل
- ژئوپلیتیک پرآشوب و متزلزل منطقه‌ای
- ماهیت در حال تغییر تهدیدهای نیمه‌سخت مسلحانه
- پیشرفت مأیوس‌کننده در مذاکره‌های صلح فلسطینی/ صهیونیستی
- کشمکش و فشارهای اقتصادی که باعث گسترش روزافزون سلاح‌های کشتارجمعی می‌شود.
- تکامل تدریجی نبردهای ترکیبی که تاکتیک‌های نامنظم را با تسلیحات پایه ثابت ترکیب می‌کند و ابعاد جدیدی به شکل کنونی جنگ بین نیروهای منظم و نامنظم در افغانستان و عراق می‌دهد.
- امکان افزایش همگرایی قدرت‌های بزرگ در مبارزه علیه چالش‌های کشورهای ضعیف و شکننده وجود دارد و روندهای منطقه‌ای، کشورها را به 2 سمت سوق می‌دهد: از لحاظ اقتصادی به سمت کشور چین و از لحاظ امنیتی به سمت آمریکا.
منبع: بصیرت


Page Generated in 0/0063 sec