printlogo


کد خبر: 195107تاریخ: 1397/4/19 00:00
جنایت‌های فرانسه در یمن، تکرار جنایت در الجزایر


نورالدین ابولحیه*: جنایات فرانسه تنها منحصر به جنگ‌های مستقیمی که علیه ملت‌های مستضعف به راه انداخته نیست، بلکه بسیار پیش‌تر از این جنگ‌ها کمک‌های بیشماری است که به دولت‌های متجاوز کرده است؛ از قبیل فروش تسلیحات نظامی. این در حالی است که فرانسه بخوبی می‌داند این دولت‌های متجاوز، حکومت‌هایی استبدادی و ظالم هستند که دموکراسی را نمی‌شناسند و ارزشی برای آن قائل نیستند و به مردمسالاری باوری ندارند و با این وجود باز هم فرانسه انواع تسلیحات نظامی را در اختیار این حکومت‌ها قرار و تحت پوشش گسترش دموکراسی حمایتش را از کشتار و تجاوز ادامه می‌دهد و به همین جهت است که این سلاح‌های فرانسوی مانند بارانی از آتش بر سر کودکان و زنان و مردم بیگناه می‌بارد.
بدون تردید شاهد نقش فرانسه مدتی قبل در لیبی بودیم که چگونه به عهد و پیمانی که با قذافی داشت، خیانت کرد، آن هم پس از رشوه‌های فراوانی که از او دریافت کرده بود! فرانسه به جانب دشمنان حکومت سابق لیبی چرخید و از آنها نیز رشوه‌های دیگری دریافت کرد تا به نقش جنایتکارانه خود ادامه دهد؛ نقشی که به آن عادت دارد و بدون آن نمی‌تواند زندگی کند.
بدون تردید هر از چندی اخباری از آشوب‌ها و دگرگونی‌های سیاسی در قاره آفریقا می‌شنویم که اگر با دقت آنها را مورد تحلیل قرار دهیم و به اخباری که رسانه‌های معتبر بین‌المللی منتشر می‌کنند بنگریم، درمی‌یابیم فرانسه نقش پررنگی در تمام این وقایع دارد. این در حالی است که چند دهه پیش فرانسه اقدام به استعمار سرزمین‌های بسیاری در جهان کرده بود و ثروت‌های آنها را می‌دزدید و ملت‌های‌شان را به بردگی می‌گرفت و انواع ستم و استبداد و تجاوز را در حق این ملت‌ها روا می‌داشت.
چند دهه پیش فرانسه برای بیش از یک قرن در الجزایر حضوری ظالمانه داشت؛ انسان‌های بسیاری را کشت و منابع کشور الجزایر را سرقت ‌کرد و از انجام هیچ‌گونه جنایتی در الجزایر فروگذار نکرد ،به‌گونه‌ای که آزمایش‌های هسته‌ای‌اش را نیز در صحرای الجزایر انجام می‌داد که هنوز هم آثار تشعشعات این آزمایش‌های هسته‌ای باقی است.
اگر پای حرف‌های کسانی که در دوران استعمار فرانسه در الجزایر می‌زیستند بنشینید، از قساوت سربازان فرانسوی خواهید شنید از حرص و طمع استعمارگرانی که زمین را غصب می‌کردند و صاحبان اصلی زمین را تبدیل به بردگانی می‌کردند که به‌رغم میل باطنی‌شان باید برای استعمارگران روی زمین کار می‌کردند، همچنین از انواع آزار و اذیت‌هایی که ملت مظلوم الجزایر تحمل کرد؛ مانند شکنجه به‌وسیله برق یا سوزاندن قسمت‌های مختلف بدن زندانیان برای به حرف آوردن‌شان. با همه اینها تاکنون هیچ عذرخواهی از جانب دولت فرانسه نشنیده‌ایم و نه حتی ابراز پشیمانی، بلکه فرانسویان به جنایاتی که مرتکب شده‌اند مغرورانه افتخار می‌کنند و همچنان نیز به اینگونه جنایت‌ها دست می‌زنند. در واقع می‌توان گفت چرا دست به چنین اقداماتی نزنند وقتی تمام رفاه و پیشرفتی که فرانسه به‌دست آورده است حاصل نمی‌شد اگر نبود عرق و خون مستضعفانی که جان خود را برای پیشرفت فرانسه دادند؟! حتی در زمان جنگ فرانسه، به‌عنوان سرباز از فرانسه دفاع کردند و هنگامی که جنگ پایان یافت این مستضعفان از دولت فرانسه درخواست کردند آزادی‌شان را که از آنها سلب کرده بود به آنها بازگرداند اما آرزوی‌شان بر باد رفت و فرانسه کاری با آنها کرد که هر نیرنگ‌باز و عهدشکنی انجام می‌دهد که بویی از انسانیت و مهربانی و اخلاق نبرده است.
ما فرانسه را ملامت نمی‌کنیم همچنان که گرگ‌ها و روباه‌ها و تمام حیوانات وحشی را ملامت نمی‌کنیم، زیرا آن کاری را می‌کنند که غریزه‌‌شان به آنها دستور می‌دهد، لیکن ما ملامت می‌کنیم آن روشنفکرانی را که فرانسه را برای ما مثال می‌زنند و آن را می‌ستایند و از ما می‌خواهند چشم‌های خود را ببندیم و پشت سر فرانسه حرکت کنیم تا دوستی آن را جلب کنیم که بتوانیم پله‌های پیشرفت تمدنی را بالا برویم.
و از همه خطرناک‌تر این درخواست روشنفکران است که ما به منابع دینی مقدس خودمان و آن ارزش‌های شریفی که برای‌مان به ارمغان آورده پشت پا بزنیم تا آنها را به مقدسات فرانسوی و ارزش‌های آن تبدیل کنیم و این چیزی است که موجب شگفتی است.
براستی چه زمانی فرانسه دارای ارزش‌های اخلاقی و روشنفکری بوده، در حالی که مادر جنایتکاران و پایگاه تجاوز و ستم از قدیم تا امروز بوده است؟!
با این وجود می‌بینیم که روشنفکران همچنان مشغول سجده و رکوع برای فرانسه هستند و هرگاه اسم فرانسه آورده شود، تعظیم می‌کنند و نزدیک است که به تقدیس و پرستش فرانسه بپردازند، البته حق دارند، زیرا ایشان چیزی نیستند مگر نتیجه تهاجم فرهنگی فرانسه علیه اسلام و ارزش‌های شریفی که اسلام آورده است.
جنایات فرانسه تنها جنگ‌هایی که علیه ملت‌های مستضعف به راه انداخته نیست و همین طور سیاست زمین سوخته و نسل‌کشی و جرائم نژادپرستانه، بلکه فرانسه جنایت‌هایی دارد که خطر آنها کمتر از جنایت‌های گفته شده نیست؛ فرانسه همچنان از طریق روشنفکران نماینده‌اش و از طریق پادگان دانشگاهی‌اش که در واقع مدرسه‌ای است که منبع الهام‌بخش تلویزیون است، روش‌های مبارزه با اسلام را ترویج می‌دهد.
پادگان [دانشگاه] سوربن که بسیاری از فریب‌خوردگان تصور می‌کنند دانشگاهی برای پژوهش‌های علمی است در واقع تنها ابزاری است برای جنگ‌های استعماری.
از شگفتی‌هاست که چندی پیش دانشگاه سوربن شعبه‌ای را در امارات عربی متحده - پایتخت تجدد عربی - تاسیس کرد؛ پایتختی که در آن بزرگان نوگرایی زندگی می‌کنند و از شبکه‌های ماهواره‌ای آن تمام سخنرانی‌های مبنی بر کنار گذاشتن مفهوم مقدس و به بازی گرفتن آن پخش می‌شود؛ از شحرور گرفته تا عدنان ابراهیم که حاکم امارات را ستود و آن را نمونه حکومت آرمانی خواند.
و از عجایب است که فرانسه با تاکید فراوانش بر ترویج زبان فرانسوی برای دانشجویان دانشگاه سوربن شعبه امارات عربی متحده آسان‌گیری کرده است. در خبری چنین آمده است: «زبان فرانسوی شرط پذیرش دانشجو در این شعبه دانشگاه سوربن نیست و دوره‌های تقویت زبان فرانسه عاملی کمکی برای دانشجویان است».  از محتوای متن این خبر می‌توان نقش مجرمانه جدید فرانسه در منطقه خاورمیانه را فهمید، در ادامه خبر آمده است: «دکتر دانیال اولیور، رئیس دانشگاه سوربن ابوظبی پیش‌بینی می‌کند صدها دانشجو از داخل و خارج امارات عربی متحده از کشورهای مختلف به این دانشگاه بپیوندند تا دانشگاه سوربن ابوظبی نخستین شعبه دانشگاه سوربن پاریس خارج از فرانسه باشد که امکان تحصیلات تکمیلی را به زبان فرانسه فراهم کرده است؛ با اشاره به این نکته که شعبه جدید همان روش و مفهوم درسی را پیروی می‌کند که خاص دانشگاه اصلی است و با این توضیح که زبان فرانسه شرط پذیرش و نام‌نویسی در این دانشگاه نخواهد بود و دانشگاه دوره‌های آموزش زبان فرانسه را ایجاد کرده که مدت آن از 6 ماه خواهد بود و دانشگاه تمام مدارک دانشگاهی اعم از کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا را اعطا می‌کند و رئیس دانشگاه همچنین تاکید کرد دانشگاه سوربن ابوظبی بر ویژگی‌های خاص دانشجو تمرکز دارد بدون در نظر گرفتن ملیت یا دین دانشجو و اینکه تاسیس شعبه‌ای کامل از دانشگاه سوربن در ابوظبی پس از کامل شدن گفت‌وگوهای موفقیت‌آمیزی انجام شد که طرف اماراتی حدود یک سال با وزارت خارجه فرانسه انجام داده است که دانشگاهی کاملا شبیه دانشگاه اصلی سوربن در ابوظبی ساخته شود که این بنا بر دیداری بوده است که شیخ خلیفه بن زاید آل‌نهیان، حاکم امارات از دانشگاه سوربن داشته و بر ایجاد حرکتی در آموزش با تمام مراحل تحصیلی تاکید کرده است». پرسش مطرح این است: آیا امت ما نیازمند دانشگاه‌های متخصص در علوم کیهان‌شناسی و تکنولوژی است که اساس پیشرفت صنعتی و اقتصادی است یا آنکه ما نیازمند دانشگاه‌هایی هستیم که روش‌های کنش غربی در برابر امر مقدس و ارزش‌های مرتبط با آن را می‌آموزد؟
* کارشناس مسائل بین‌الملل
 


Page Generated in 0/0116 sec