ماری دوسکی*: توهین، خشونت و تهدید؛ این تمام آن چیزی است که ترامپ علیه ترزا می، نخستوزیر انگلیس طی 3 روز سفر به این کشور نشان داد اما در عمق این گفتمان چه چیزی نهفته است؟ ترامپ گفتوگویی جنجالی را با روزنامه «سان» انجام داد، مصاحبهای که قرار بود تنها 10 دقیقه وقت رئیسجمهوری آمریکا را بگیرید اما این گفتوگو 28 دقیقه به درازا کشید. خبرنگار سان شاید خوششانسترین فرد در فضای سیاسی روابط انگلیس و آمریکا باشد، چرا که او توانسته جملات آتشینی را علیه دولت ترزا می از لابهلای صحبتهای ترامپ استخراج کند؛ «توافق تجاری میان آمریکا و انگلیس در کار نخواهد بود»، «سیاستهای خروج از اتحادیه اروپایی می قابل قبول نیست» و جملات دیگری از این دست. اما در فضای رسمی ترامپ عکس این رفتار را از خود نشان داد؛ تلاش کرد می را نخستوزیری قدرتمند معرفی کند و در عین حال گفت قصدی برای دخالت در امور داخلی انگلیس نداشته است. برگهای دفترچه خاطرات سفر ترامپ اما یکی پس از دیگری ورق میخورد تا جایی که رئیسجمهور آمریکا گفت: من فکر میکنم آنچه مردم انگلیس برای خروج از اتحادیه اروپایی به آن رای دادهاند با آنچه امروز دولت می درباره طرح خروج انجام میدهد متفاوت است. در میان اظهارنظرهایی که ترامپ در انگلیس کرد نمیتوان تنها به گفتوگوی او با نشریه سان تکیه داشت اما از برآیند تحولاتی که در لندن رخ داد میتوان این نتیجهگیری کلی را کرد که انگلیس در فضای عمومیاش از رئیسجمهور آمریکا استقبال نکرد و او را مجبور کرد برای جلساتش به خارج از شهر برود تا شاید امنیتش حفظ شود و مجبور نباشد با موج عظیمی از معترضان سرشاخ شود.
درگیری اصلی میان ترزا می و ترامپ را باید در این جمله رئیسجمهور آمریکا جستوجو کرد: «من صحبتهای زیادی با می کردهام و راهحلهایی به او ارائه دادهام، او نمیخواهد به من گوش دهد و راه خودش را رفت». دخالت در سیاست انگلیس تا جایی از سوی رئیسجمهور آمریکا پیش رفت که او بوریس جانسون، وزیر خارجه مستعفی دولت ترزا می را فردی باهوش و گزینهای مناسب برای تصدی مقام نخستوزیری دانست. آیا گفتمان ترامپ از این هم پیشتر خواهد رفت؟ آیا رئیسجمهوری آمریکا با این گفتمان میتواند مساله دیپلماسی را در دستور کار خود کماکان حفظ کند؟ بعید به نظر میرسد آمریکاییها بتوانند با چنین گفتمانی، شرکای خود در سطح بینالمللی را متقاعد کنند تا کماکان همپیمانیشان را با واشنگتن حفظ کنند. رفتار غیرمتعارف ترامپ و گفتمان او در عرصه سیاست جهانی عملا مواضع واشنگتن را در قبال شرکا و رقبایش در سطح جهان متزلزل کرده است. زبان ترامپ و رفتار او سوالاتی را درباره مفید بودن و نبودن اتحادیههایی نظیر ناتو پیش میآورد و هر نوع ارتباط با آمریکا را در حال حاضر در معرض سوال قرار میدهد. در این بین سوال دیگری که مطرح میشود آن است که بسیاری میگویند ترامپ صادقانه در قبال رهبران اروپایی رفتار میکند و از هر گونه سیاستورزی در قبال آنها پرهیز میکند، آیا در حال حاضر صداقت داشتن در عرصه روابط بینالملل آن هم به سبک ترامپ که مواضعش چه در میان دوستان و دشمنانش کاملا آشکار است مسالهای است که هزینهها را برای ایالات متحده کم کند؟ بعید به نظر میرسد آمریکاییها در قبال شرکای اروپایی خود بتوانند توان این حجم از فشار و دخالت را داشته باشند و مادامی که ترامپ به رفتارهای خارج از عرف خود ادامه دهد، عملا باید شاهد افزایش کشمکشها و چالشهای میان رهبران اروپا و وی باشیم. سفر ترامپ به انگلیس را شاید بتوان به پایان دیپلماسی تعبیر کرد، زیرا نتیجه مذاکرات او با رهبران اروپایی چندان خوب نبود و پس از آن دیدارهایش در انگلیس نیز مشکلات فراوانی را ایجاد کرد. مسائلی که دو سوی آتلانتیک و شرکای قدیمی را به یکدیگر بدبین کرده است.
*گاردین