printlogo


کد خبر: 195459تاریخ: 1397/4/26 00:00
بازخوانی عملکرد ساواک در نخستین سال پس از پیروزی انقلاب
زندگی پس از مرگ یک سازمان سیاه!

از همان نخستین روزهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی، رهبران نظام اسلامی شواهد و قرائن آشکاری در دست داشتند که نشان می‌داد اعضا و عوامل ساواک با هماهنگی سایر عوامل رژیم سابق و نیز برخی گروه‌های سیاسی معارض، توطئه‌ را آغاز کرده‌ و بویژه به دلیل شناخت قابل‌توجهی که از کشور دارند، در بسیاری از موارد هدایت‌ عوامل ضدانقلاب را برعهده گرفته‌اند. امام خمینی طی سخنرانی‌ها و پیام‌های مکرر خود به مردم نسبت به ضرورت هوشیاری در برابر اقدامات خرابکارانه و توطئه‌‌های عوامل و اعضای ساواک و سایر عناصر وابسته به رژیم سابق هشدار داده و تصریح می‌‌کردند در شرایط پیروزی انقلاب، دشمنان نظام جمهوری اسلامی، عوامل وابسته به ساواک و سایر نیروهای خود را برای ایجاد اختلاف و چنددستگی و نیز اقدامات خرابکارانه بسیج کرده‌اند. عوامل وابسته به ساواک برای ناامن کردن کشور و مقابله با نظام اسلامی در برخی شهرها به مدارس دخترانه حمله کرده و تعدادی از دانش‌آموزان و معلمان را به قتل رساندند و تعدادی را نیز مجروح و مضروب کردند. ساواکیان امیدوار بودند با ایجاد رعب و وحشت، نظام جدید را متزلزل کنند. اخبار کشور حاکی از متشکل شدن ساواکی‌های سابق در گروه‌های چندین نفری برای ضربه زدن به نظام اسلامی بود. رهبران انقلاب نیز به مردم هشدار ‌دادند اعضا و عوامل وابسته به ساواک به انواع اسلحه‌های سرد و گرم مسلحند و منتظر فرصت برای درگیر شدن با مردم هستند. بتدریج در برخی استان‌ها ناآرامی‌هایی به وقوع می‌پیوست و مسؤولان تصریح می‌کردند در سازماندهی این ناآرامی‌ها، ساواکی‌های سابق نقش مهمی دارند. عوامل و اعضای سابق ساواک در صف ناراضیان و مخالفان انقلاب وارد شده و برای ضربه زدن به نظام اسلامی تلاش می‌کردند. از جمله اقداماتی که در طول دوران یک ساله پس از پیروزی انقلاب اسلامی، عناصر و عوامل وابسته به ساواک در سازماندهی، هدایت و اجرای آن مشارکت داشتند، چنین است.
1- ایجاد آشوب و کشتار مستمر در همه مناطق کردستان مانند مهاباد، سنندج، سقز، سردشت، بانه، پاوه، کامیاران، اورامانات، سلماس، نقده و ...
2- ایجاد اغتشاش و هرج و مرج و قتل در گنبد، تبریز، تهران، زاهدان، بندر لنگه، قم و ...
3- ترور شخصیت‌های اسلامی و افراد مبارز
4- قتل و ترور مداوم پاسداران در هر نقطه از کشور
5- آتش زدن متناوب جنگل‌ها و مراتع
6- آتش زدن صندوق‌های رأی
7- آتش زدن خرمن‌ها و تخریب زمین‌های زراعتی و باغستان‌ها
8- مسموم کردن آب رودخانه‌ها برای از بین بردن ماهی‌ها
9- تخریب و آتش زدن مغازه‌‌ها و خانه‌های مردم
10- سرقت اموال مردم
11- اشغال مراکز دولتی به نام تحصن و...
12- کارشکنی در جریان کار مراکز تولیدی و کارخانه‌‌ها
13- راهزنی و سرقت اموال و گوسفندان مردم
14- کشتار بی‌رویه گاوها و گوسفندان شیرده یا حامله و صید حیوانات و پرندگان وحشی
15- پخش شدید سلاح
16- خارج کردن پول، طلا، اجناس قیمتی و اسناد سیاسی
17- جعل اسکناس، گذرنامه و مهر به نام کمیته امام و نظایر آن
18- انفجار در مراکز عمومی و خصوصی از جمله راه‌آهن، لوله‌های نفت، دکل‌های مخابراتی و ... مثلاً دی‌ماه 58 طبق نوشته روزنامه‌ها 30 مورد انفجار به وقوع پیوسته یا ماده انفجاری کشف و از کار افتاده است.
19- ایجاد بی‌نظمی در روستاها و تشدید اختلافات خانوادگی و قبیله‌ای در میان روستاییان
20- سرقت بانک‌ها؛ از باب نمونه از تاریخ 20/8/58 تا 4/11/58 ـ 21 فقره موجودی بانک‌ها یا قلم‌هایی از قبیل 10 میلیون تومان به سرقت رفته است.
21- طرح شعارها و کانال‌های انحرافی، جو کاذب درست کردن، بالا بردن توقعات غیرعملی در مردم و دامن زدن به اختلافات قشرها و گروه‌های گوناگون
22- شایعه پراکنی، تهمت و ایجاد جو بدبینی نسبت به انقلاب اسلامی و شخصیت‌های اسلامی یا ملی
23- روییدن احزاب و گروه‌های قارچ‌گونه که بیشتر آنها مقاصد توطئه‌آمیز داشته و تعداد آنها به حدود 100 گروه رسیده بود و ...
عوامل ساواک با پاسداران و نیروهای وفادار به نظام جمهوری اسلامی درگیر می‌شدند که معمولاً تلفات جانی نیز به همراه داشت. بسیاری از انقلابیون در شهرهای مختلف طی نخستین ماه‌های پس از پیروزی انقلاب، توسط ساواکیان تهدید به مرگ می‌شدند. در همان حال برخی مسؤولان و وفاداران به انقلاب نیز در درگیری‌های نظامی یا طی عملیات تروریستی که توسط عوامل ساواک طراحی و اجرا می‌شد، به شهادت می‌رسیدند. در برخی مناطق کشور، ساواکی‌های سابق در دسته‌های چندین نفری به گروه‌های گشت و مقر و محل استقرار نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و کمیته‌های انقلاب اسلامی حمله می‌کردند که طی آن تلفاتی به طرفین وارد می‌شد. در همان حال ساختمان‌ها و دوایر دولتی و حکومتی نیز از حملات تروریستی و بمب‌گذاری‌ها و دیگر اقدامات تخریبی عوامل ساواک و ضدانقلاب مصون نبود.  با این احوال هرچه زمان می‌گذشت نیروهای انقلاب در تقابل با ضدانقلابیون و ساواکی‌ها حالت تهاجمی به خود می‌گرفتند و برای برخورد با مخالفان از برنامه‌ریزی و امکانات بیشتری برخوردار می‌شدند. با این احوال تا مدت‌ها عوامل ساواک برای انقلاب نوپا تهدیدی جدی محسوب می‌شدند. چنان‌که در روز برگزاری رفراندوم تعیین نوع نظام انقلابی (در10 و 11 فروردین 58) عوامل وابسته به ساواک در شهرهای مختلف، انقلابیون را به حملات تروریستی و غافلگیرانه تهدید می‌کردند. گفته می‌شد به دنبال پیروزی انقلاب صدها هزار اسلحه از پادگان‌ها و مراکز نظامی خارج شده که بخش قابل توجهی از آن به چنگ ضدانقلابیون و زخم‌خوردگان از جریان انقلاب، نظیر ساواکی‌ها افتاده و به تبع آن گروه‌های مختلفی از ضدانقلاب و ساواکی‌های سابق فرصتی دوباره برای درگیری با انقلابیون و وفاداران به انقلاب به دست آورده‌اند. برخی بر این باورند ترور افرادی نظیر آیت‌الله مرتضی مطهری و سرلشکر محمدولی قرنی با هدایت و برنامه‌ریزی‌های عوامل ساواک انجام شده و گروه‌هایی نظیر گروه فرقان آلت دست ساواکی‌های سابق و عوامل وابسته به رژیم گذشته شده‌اند. همزمان با گسترش ناآرامی‌ها در برخی استان‌های کشور، مسؤولان دولتی شواهدی در اختیار داشتند که حاکی از حضور و نفوذ اعضا و عوامل وابسته به ساواک در میان ضدانقلابیون و اغتشاشگران در گوشه و کنار کشور بود. چنان‌که در پی وقوع ناآرامی‌ها در استان خوزستان، دولت تصریح کرد عوامل ساواک و سایر عناصر وابسته به رژیم سابق در رأس بر هم زنندگان نظم و شورشیان قرار داشته‌ و نیز در جریان ناآرامی‌های گنبد کاووس و ترکمن صحرا نیز اعضا و وابستگان به ساواک و رژیم سابق نقش قابل‌توجهی داشتند. حضور و نقش ساواکی‌های سابق در ناآرامی‌ها و اغتشاشات کردستان نمود بیشتری داشت. به دلیل موقعیت خاص کردستان، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، بسیاری از عوامل و عناصر وابسته به ساواک و رژیم سابق به آن ناحیه گریخته و آماده بودند در صف برخی گروه‌های سیاسی که در سلک مخالفان و معارضان نظام جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته بودند، با وفاداران به نظام انقلابی درگیر شوند. درگیری نیروهای وفادار به انقلاب با عوامل وابسته به ساواک و رژیم سابق در کردستان از همان نخستین ماه‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی آغاز شده و از شدت بیشتری برخوردار بود. در این میان به دلیل همجواری کردستان با عراق، ضدانقلابیون و عناصر وابسته به ساواک با سهولت و امکانات بیشتری با انقلابیون رو در رو شده و در شرایط مقتضی و تحت فشار انقلابیون، کشور را به مقصد عراق- که همکاری نزدیکی با ضدانقلابیون داشت- ترک می‌کردند. در این میان شواهدی هم وجود داشت که حاکی از حضور تعیین‌کننده عوامل و مأموران سیا و موساد در صف ضدانقلابیون کردستان و برخی مناطق کشور بود. شمار قابل‌‌توجهی از ساواکی‌های سابق از کشور خارج شده و در کشورهای مختلف اروپایی، آمریکا و خاورمیانه ساکن شده بودند و گروه قابل‌توجهی از این افراد نیز آماده پیوستن به اردوگاه ضدانقلاب (عمدتاً سلطنت‌طلب) در مناطق مختلف جهان بودند. هر از گاه اخباری در نشریات و خبرگزاری‌های داخلی و خارجی منتشر می‌شد که حاکی از تلاش ساواکیان فراری برای تشکیل هسته‌های مقاومت طرفدار سلطنت ساقط شده پهلوی برای مقابله با نظام جمهوری اسلامی بود. گفته می‌شد عناصری از ساواک گروهی تحت عنوان «نهضت آزادی طرفدار شاه» در قطر تشکیل داده‌اند. برخی اعضای ساواک هنگام حضور شاه در کشورهای مختلف جهان با او ملاقات کرده و درباره یافتن راه‌هایی برای مبارزه با نظام اسلامی مشورت می‌‌کردند. شواهد موجود نشان می‌دهد شاه نیز تا حدودی به این باور رسیده بود که اعضای ساواک و سایر سلطنت‌طلبان توان لازم برای ضربه زدن به نظام جدید ایران را دارند. بسیاری از وابستگان ساواک همگام با سایر ضدانقلابیون طرفدار سلطنت، مدت‌ها با وعده نبرد با نظام جمهوری اسلامی از کمک‌های مالی خاندان سلطنت برخوردار بودند و شمار قابل‌توجهی از آنان به هدف متشکل کردن ضدانقلابیون طرفدار رژیم سابق، در کشورهای مختلف اروپایی، آمریکا و خاورمیانه در آمد و شد بودند. در این میان عراق پذیرای اکثر عناصر و عوامل وابسته به ساواک و رژیم سابق بود. سفارت آمریکا در تهران تا واپسین هنگام فعالیت رسمی در ایران با بسیاری از افراد و گروه‌های سیاسی مخالف نظام جمهوری اسلامی در داخل و خارج تماس داشت. در گزارشات سفارت از مذاکرات، گفت‌وگوها و نشست‌های متعددی سخن به میان آمده که بین چهره‌های مشهور ساواک و وابستگان رژیم سابق در کشورهای اروپایی، برای یافتن راه‌های مقابله با نظام نوپای جمهوری اسلامی در جریان بود. در همان نخستین ماه‌های پس از سقوط رژیم پهلوی، برخی نشریات خارجی تنها شمار ساواکی‌هایی را که در گروه‌هایی متشکل و با کمک آمریکا به قاهره وارد شده بودند تا بر ضد نظام اسلامی وارد عمل شوند، 9000 نفر برآورد می‌کردند. گفته می‌شد این افراد قصد دارند با هدایت شاه و شاپور بختیار و نیز حمایت‌های سیا و موساد و حکومت وقت مصر، فعالیت‌هایی ضد نظام جمهوری اسلامی سازماندهی کنند. پاریس از مهم‌ترین مناطق اروپا به شمار می‌رفت که پذیرای شمار زیادی از اعضا و عوامل وابسته به ساواک و گروه‌های مختلف ضدانقلاب طرفدار سلطنت بود. همزمان با آغاز تحرکات ساواکی‌های سابق در خارج کشور، هر از گاه اخباری هم درباره وجود هماهنگی بین آنان با همکاران سابق‌شان در شهرهای مختلف ایران و طرح‌های مختلفی که برای مقابله با نظام جمهوری اسلامی در دست اقدام داشتند، در بین افکار عمومی منتشر می‌شد. از جمله گفته می‌شد اعضا و عوامل ساواک در صدد راه‌اندازی برخی ایستگاه‌های رادیویی و تلویزیونی در نقاطی از داخل و خارج ایران و پخش برنامه‌هایی ضد نظام اسلامی هستند. هرچه زمان می‌گذشت، ساواکی‌ها و سایر عوامل ضدانقلاب مأیوس از هر اقدام نظامی و رو در رو، عمدتاً به برنامه‌ها و طرح‌های تبلیغاتی، رسانه‌ای و نظایر آن گرایش یافتند؛ این روند هنوز نیز ادامه دارد. اعضا و عوامل وابسته به ساواک، علاوه بر همکاری با ایرانیان معارض و مخالف نظام اسلامی، با برخی کشورها و سرویس‌های اطلاعاتی ـ‌ امنیتی و جاسوسی بیگانه نیز ضد ایران متحد شده و در یک صف قرار گرفتند. در طول دوران 8 ساله جنگ تحمیلی عراق علیه ایران نیز اعضا و عوامل ساواک به حمایت از رژیم متجاوز عراق برخاستند. به دنبال تحکیم و تثبیت موقعیت و جایگاه نظام جمهوری اسلامی در عرصه‌های مختلف داخلی و بین‌المللی، اعضا و عوامل ساواک نیز در داخل و خارج کشور بتدریج از تأثیرگذاری در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی جامعه ایرانی ناامید شده، منزوی و حذف شدند و به تاریخ پیوستند.
***
منبع: مظفر شاهدی
 ساواک، موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی ایران
 


Page Generated in 0/0085 sec