دونالد ترامپ، رئیسجمهوری جنجالی آمریکا که رفتارهای ساختارشکنانه او تاکنون بسیاری از بایستههای به جا مانده از جنگ دوم جهانی در اردوگاه غرب را متزلزل کرده، به دیدار ولادیمیر پوتین، همتای روس خود در «هلسینکی» مرکز فنلاند رفت تا یخ مناسبات میان واشنگتن و مسکو را آب کند. «باراک اوباما» آخرین رئیسجمهور آمریکاست که از مسکو دیدار کرده است. این دیدار در حاشیه اجلاس گروه 20 بود که چندان هم موفق به نظر نرسید، زیرا رهبران روسیه و آمریکا پس از آن ملاقات نتوانستند گسل مناسبات دو طرف را ترمیم کرده یا حتی جلوی عمیقتر شدن آن را بگیرند. طرفین در سوریه اختلافنظر داشتند و در تحولات شرق اروپا نیز روسیه بشدت مورد هجوم غربگرایان در اوکراین بود که استراتژی سلطه بر بالکان و شرق اروپای آمریکایی را نشان میداد. با توجه به این مقدمه بررسی این مساله ضروری است که در هر دوره ریاستجمهوری آمریکا مناسبات با روسیه و نحوه تعامل با این قدرت اتمی جهانی یکی از مسائل کلیدی سیاست خارجی به شمار میرود. «هیلاری کلینتون» در دوران وزارتش بر وزارت خارجه آمریکا در دیدارش با «سرگئی لاوروف» همتای روس خود کلیدی به نام «آغاز مجدد» را در جمع خبرنگاران رونمایی کرد که دیکته روسی آن هم غلط بود، احتمالا همین آغاز مجدد غلط به سردتر شدن روابط آمریکا و روسیه و در نهایت پایان ریاستجمهوری اوباما ختم شد اما در دوران جدید و زمانی که ترامپ سکاندار اتوکراسی آمریکایی است همه چیز تغییر کرد؛ ترامپ، «جان بولتون» را مامور میکند تا امکان نخستین سفر رئیسجمهوری روسیه به آمریکا را بعد از 13 سال در پاییز 2018 مهیا کند که به نوبه خود ساختارشکنی مهمی است اما آیا پوتین این دعوت را خواهد پذیرفت؟ پاسخ این سوال را باید در تحولات هفتههای آینده جستوجو کرد. مساله دخالت هکرهای روس در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا توسط ترامپ در کنفرانس مطبوعاتیاش با پوتین در فنلاند رد شد اما یک روز پس آن ترامپ در جمع خبرنگاران در آمریکا ظاهر شد و گفت منظورش دخالت نکردن نبوده است! مهمترین مساله که اکنون باید درباره رئیسجمهور آمریکا به آن اشاره کرد خصلت تخریب تمام آن چیزی است که پیشینیان در آمریکا ایجاد کردهاند.