دانش پورشفیعی: خبر این بود: «لوسیل ویجواردنا، رئیس اتحادیه چای سریلانکا به بانک مرکزی این کشور پیشنهاد داد بدهی ۲۵۰ میلیون دلاری شرکت نفت سیلون (سیپیسی) به ایران بابت خرید نفت از طریق صادرات چای تسویه شود». در پاسخ این پیشنهاد باید گفت به طور میانگین سالانه 100 هزارتن چای وارد کشور میشود و قیمت هرکیلوگرم چای وارداتی به طور میانگین ۴ دلار و ۶۷ سنت است. همچنین سالانه حدود 30 هزارتن چای خشک در داخل تولید و حدود 10 هزار تن آن صادر میشود، بنابراین تسویه بدهی ۲۵۰ میلیون دلاری سریلانکا به ایران از طریق صادرات چای، به معنای واردات حدود 54 میلیون تن چای خواهد بود که 440 برابر نیاز سالانه کشور است.
ایران چهارمین خریدار بزرگ چای سریلانکاست و در سال ۲۰۱۷ بالغ بر ۲۷۴۱۹ تن چای از این کشور وارد کرده است. اما آنچه در این گفتار بیش از هر موضوع دیگری باید مورد توجه قرار گیرد، چای ایرانی و تولید ملی است؛ ایران با جمعیتی حدود یک درصد از کل جهان، حدود 4 تا 5/4 درصد از مصرف کل چای دنیا را به خود اختصاص داده است. آمارها گویای آن است که سالانه حدود ۱۳۰ هزار تن برگ سبز چای از استانهای شمالی استحصال و بالغبر۳۰ هزار تن چای خشک از آن تولید میشود. از سوی دیگر و بر اساس اعلام سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد(فائو)، چای ایرانی از نظر کیفیت رتبه اول را دارد، چراکه ۹۵ درصد از کشت این محصول به طور ارگانیک انجام میشود. چای ایرانی براساس آب و هوای خاص خود، خواب 6 ماهه بوته چای و عدم استفاده از سمهای شیمیایی، جزو چایهای خوب دنیاست اما ذات چای سیلان مشکلدار است و کشاورزان سیلانی برای تقویت بوتهها و برگ سبز چای از انواع و اقسام کودها استفاده میکنند. رطوبت در مزارع آنها بالاست و حشرات زیادی دارد بهطوریکه حتی برای برداشت برگ سبز چای از سم ددت بهره میبرند. چایهای سیلانی در دوران جنگ تحمیلی و در زمان صدام در بصره بستهبندی و وارد ایران میشد. زمانی هم بستهبندی این کالا در کلمبو (پایتخت تجاری سریلانکا) انجام میشد ولی چندین سال است این چایها در بندر جبلعلی در امارات عربی متحده بستهبندی میشود. برخی بازرگانان ایرانی و خارجی انواع چایهای بیکیفیت دنیا را خریداری کرده و در این بندر مخلوط، بستهبندی و وارد ایران میکنند.
در سالهای نه چندان دور - دهه 70 شمسی - واردکنندگان چای بهدلیل سیاستهای اشتباه دولت وقت، توازن ترکیب چای وارداتی و داخلی را برای مصرف مردم بر هم زدند و چایهای وارداتی را بدون ترکیب با چای داخلی (55 درصد داخله و 45 درصد خارجه) روانه بازار کرده و به صورت خالص در سبد مصرفی مردم قرار دادند. اینگونه بود که ذائقه ایرانیان در یک دوره چندساله تغییر کرد و مردم بتدریج تمایل خود را برای خوردن چای ایرانی از دست دادند تا آنجا که مزارع چای سال به سال کوچک و کوچکتر شد. به این تغییر ذائقه، وارد کردن چایهای عطری و اسانسدار به سبد مصرف مردم را هم اضافه کنید و خود بخوانید حدیث مفصل از این مجمل. ولی ایرانیان از آغاز دهه 90 شمسی بازگشت به خویشتن خویش را آغاز کردند و بتدریج چای خوشطعم و عطر ایرانی با برندهای متنوع به قوریها بازگشت و خانوادهها دریافتند چه کلاه بزرگی در دهه 70 بر سرشان رفته است. هماکنون کشورهای هند، سریلانکا، ویتنام، چین، ژاپن، ترکیه و مالزی جزو کشورهای تولیدکننده چای هستند و ایران از نظر کیفیت پس از دارجلینگ که کمتر از 5 درصد مصرف چای در دنیا را پوشش میدهد، جزو بهترین تولیدکنندگان چای دنیاست، بنابراین پسندیده نیست در شرایطی که چای ایرانی به جایگاه خود در سبد غذایی مردم بازگشته، با وارداتی بیقواره سبب خروج آن از قوریها شویم. نفتی کردن چای آن هم در سال حمایت از کالای ایرانی حتی برای بازگشت پول نفت خیانت به تولید ملی و از بین بردن دسترنج 64 هزار خانواری است که بهطور مستقیم روی این محصول کشاورزی کار میکنند و توهین به میلیونها ایرانی است که آن را دم میکنند و مینوشند. اجازه ندهید در شرایطی که این ماده غذایی به جایگاه خویش در میان محصولات وطنی بازگشته است، بازیچه درآمدهای تجاری آن هم به قیمت نابودیاش شود.