printlogo


کد خبر: 196342تاریخ: 1397/5/10 00:00
ما را ببخش شیخ!

محمد براتی: دنبال مقصر گشتن در شرایط کنونی کشور اگر بخواهد رویه اصلی یک رسانه باشد، حتما مذموم است. دولت با تمام ضعف‌ها و کهولتش، باید در شرایط جنگ اقتصادی کنونی از ناحیه همگان حمایت و تقویت شود تا بتواند با روحیه بهتری در برابر تروریست‌‌های اقتصادی مستقر در واشنگتن مقاومت کند. همه اینها اما به معنای آن نیست که همه باید مداح و بله قربان‌گوی دولت باشند. انتقاد بجا و سازنده، لازمه پیشرفت هر مجموعه، گروه و ملتی است؛ هر چند دولت طی 5 سال گذشته نشان داده باشد گوش اگر گوش من و ناله اگر ناله تو / آنچه البته به جایی نرسد، فریاد است. این از دولت! در این مملکت اما همه دولت نیستند و هستند کسانی که اگر چه در پستوی خموشی پنهان شده‌‌‌‌اند ولی می‌توان آنها را مقصر تمام نابسامانی‌‌های اقتصادی در شرایط فعلی نامید. قطع به یقین، پرهیز از یافتن مقصر در وضع کنونی، تا هرگز، شامل این موجودات نمی‌شود. همان کسانی که خیال می‌کنند با تیر انداختن و پنهان کردن کمان، می‌توان خود بر خر مراد سوار شد و پای مردم را در گل فرو گذاشت، بی‌آنکه کسی کَکش بگزد یا یادش بیاید عامل اصلی رای آوردن مجدد شیخ حسن روحانی که بود؟! حدس‌تان درست است؛ محمد خاتمی همان کسی است که اکنون باید پایش را وسط میدان کشید- البته پایش که وسط میدان است، اگرچه خودش در پستو مخفی است- و از او پرسید: چرا در این بلبشوی اقتصادی که مردم بر اثر تکرارهای تو قیمت ثابت هیچ کالایی را نمی‌دانند! پا از پستوی ویلای جماران بیرون نمی‌گذاری یا چرا حداقل یک ویدئوی دیگر ضبط نمی‌کنی تا مردم بدانند زنده‌ای؟! به هر حال، مردم از کسی که عامل اصلی رای‌آوری حسن روحانی در دوره دوم ریاست‌جمهوری و هماهنگ‌کننده اسحاق جهانگیری به عنوان کاندیدای پوششی او است، توقع دارند با کلام نرم خود اکنون هم چند جمله‌ای محض عبرت تاریخ هم که شده، بر زبان بیاورد؛ که ما با «تکرار»مان چه بر سرتان آوردیم!
بگوید چرا اینگونه شد و آیا اساساً قائل به تکلیف بودن پاسخگویی برای خود در برابر مردمی که آنها را به هوای آب، به سراب انداخته، هست یا نیست؟! مردم توقع دارند مسبب اصلی روی کار آمدن حسن روحانی برای بار دوم، حالا که هیجان گفت‌وگوی تمدن‌هایش ته کشیده، لااقل اصل گفت‌وگو را دیگر زیر پا نگذارد و کمی با مردمی که ظاهرا با آنها در یک حوزه تمدنی است، حرف بزند. بگوید که گفت‌وگو برایش تنها ابزاری جهت کلاه گذاشتن سر مردم و رسیدن به تمتعات سیاسی نیست، یا لااقل بگوید از آنچه با تکرارهایش بر سر اقتصاد ملی و معیشت مردم نجیب ایران آورده، پشیمان است.
شما حتما مرا می‌بخشید، چرا که تمام آنچه تا اینجای یادداشت از محمد خاتمی خواسته‌‌‌ام، شوخی بود! آقای خاتمی! شما هم اگر تا اینجا را خوانده‌ای و ذهنت درگیر شده، مرا ببخش! آخر کدام آدم عاقلی از کسی که چنین کلاه گشادی سر یک ملت چندده میلیونی می‌گذارد، توقع دارد پشیمان شده و به جبران مافات هم بپردازد؟!
تا جایی که تجربیات تاریخی من می‌گوید، کسانی که کلاهبرداری‌‌های چندده هزار نفری هم کرده‌‌‌‌اند، امیدی به هدایت‌شان نیست! بگذارید کمی جدی‌‌‌‌‌‌تر حرف بزنم! عذرخواهی خاتمی در شرایط حاضر به چند دلیل چندان برایش ساده نیست. اول به آن خاطر که بعید است از سوی هیچ یک از فریب‌خوردگان مورد قبول واقع شود یا به زبان ساده‌تر، بعید است مردم دوباره فریب زبان چرب و نرم پدر دلار 11 هزار تومانی را بخورند. بهتر بگویم: آش آنقدر شور است که آشپزها هم در گل مانده‌اند! شاید بر همین اساس است که چهره‌‌های شناخته شده اصلاح‌طلب طی ماه‌‌های گذشته مکرر بر لزوم سوا کردن بارشان از دولت تاکید کرده‌‌‌اند. گل سرسبد این مواضع، حرف‌های محمدعلی ابطحی، از اعضای مجمع روحانیون، مسؤول دفتر رئیس دولت اصلاحات و از نزدیک‌ترین افراد به وی است. ابطحی یک سال پیش از این، تداوم حضور جهانگیری در دولت را تلویحاً مانع فریب مجدد مردم در سال 1400 دانسته بود.
ابطحی، یار غار خاتمی گفته بود: «در رابطه با حضور جهانگیری در انتخابات آینده تصور من این است اگر کاندیداتوری جهانگیری قطعی است باید از دولت روحانی جدا شود و فاصله بگیرد؛ اینگونه شرایط بهتری برای رای آوردن خواهد داشت.
اگر آقای جهانگیری خودش را از دولت فعلی کنار بکشد می‌تواند تنها پاسخگوی کارهای خودش باشد!» این یعنی آنکه بعید است محمد خاتمی تا هرگز تن به عذرخواهی از مردمی که کلاه‌شان را برداشته، بدهد.
واقعیتش را بخواهید، من هم این چند خط را برای ثبت در حافظه «تاریخی- رسانه‌ای» کشور نوشته‌‌‌ام، نه به امید روراست شدن جناب تکرارچی با مردم! راست‌ترش این است که فرصت توبه و حلالیت طلبیدن، متاع ارزانی نیست که خدا به هر کسی بدهد. بر این منوال، ظاهرا لازم است ما دسته جمعی از جناب تکرارچی اعظم عذرخواهی کنیم. حرفی نیست، دوباره به نمایندگی از خود و تمام فریب‌خوردگان تَکرار می‌کنم: ما را ببخش شیخ!


Page Generated in 0/0995 sec