دانش پورشفیعی: «مشتری: شاطر! چرا نانها کوچک شده؟ شاطر: همین که هست. نمیخواهی نخر. مشتری: این جوری که نمیشه. خیلی وقته که نانها را کوچکتر کردید. چرا؟ شاطر: اندازهاش همین است و ...». بحث بالا میگیرد و کار از اعتراض و نقد به ناسزاگویی و پرخاش و دعوا میکشد. مدتهاست به دفعات گوناگون این برخوردها و اعتراضها را دیدهام. برخی شهروندان اعتراض میکنند و نانواها پاسخ میدهند. برخی مردم هم شخص معترض را همراهی میکنند، برخی سکوت میکنند و برخی هم میگویند: مگر چارهای هست. بگیر و برو.
ماهها است نانها کوچک شده است. نانوایان از قیمت نان ناراضی هستند و مردم از نانها. همه در دور باطلی افتادهاند که راهکاری ندارد. نانوا برای اینکه پاسخگوی هزینههایش باشد و درآمدی برای گذران زندگیاش به دست آورد ناچار شده از وزن چانه بکاهد تا با فروش تعداد نان بیشتر، درآمد بیشتری به دست آورد. برخی نانواییها نیز قیمت نان را بین 100 تا 200 تومان افزایش دادهاند و در پاسخ مردم که به قیمت اعتراض میکنند، میگویند: مگر خبر ندارید! نان گران شده است. مردمی که تا پیش از این با خرید 2 قرص نان، سفره را پر میکردند، مدتهاست باید 4 قرص نان بخرند. همه از هم ناراحت و ناراضی و همگی از نانهای کوچک، ناراضی. در این میان دولت ترجیح میدهد قیمت نان را دستکاری نکند تا شرایط حاضر کشور از این بحرانیتر نشود و البته سینه سپر میکند که «ما توانستیم قیمت نان را بهرغم گرانی دیگر کالاها و خدمات، ثابت نگه داریم»، غافل از اینکه قیمت نان مدتهاست گران شده است؛ کوچک و گران.
هماکنون سهم نان از سبد هزینه هر خانوار 3/2 درصد است. قیمت هر کیلوگرم آرد نیز برای نانواییهای سنتی 665 تومان و نانواییهای صنعتی 900 تومان.
از سوی دیگر بر اساس مصوبه شفاهی ستاد تنظیم بازار در سال 1394، وزن چانه نان سنگک 470، نان بربری 450، تافتون 170 و لواش 130 گرم است. این اوزان در مقایسه با وزن چانههای سال 1393 که بهطور رسمی همزمان با اعلام قیمتهای جدید نان اعلام شد، کاهش داشت و دلیل آن هم این بود که چون به نانوایان اجازه ندادند قیمت نان را بالا ببرند شفاهی از آنها خواستند از وزن چانهها کم کنند. در نتیجه نانها کوچکتر شد تا گرانتر نشود. در یکی، دو سال اخیر بویژه از پاییز 1396 تاکنون نیز سیر کاهش وزن چانهها رعایت شده، چراکه در پاییز قرار بود نانها گران شود اما دولت موافقت نکرد و نانوایان هم تنها راه چاره را کاهش وزن چانه دانستند و آن را به اجرا درآوردند. اما پرسش اساسی این است که تا چه اندازه میشود وزن چانهها را کم کرد؟ پاسخ اینکه جدای از تفاوت نرخ نان در نانواییهای آزادپز و غیرآزادپز، همگی دستورالعمل نانوشته کوچک کردن چانهها را رعایت میکنند و این روند را تا هر آن اندازه که بتوانند ادامه میدهند.
اعتراف همزمان دستاندرکاران بخش آرد و نان کشور به کوچک شدن نانها و البته گران شدن آنها به تعبیری دیگر، ضرورت تصمیمگیری جدی در اینباره را بیش از این پیش هشدار میدهد. علی فاضلی، رئیس اتاق اصناف ایران میگوید: «چانهها بیش از این نمیتواند کوچک شود». محمدرضا مرتضوی، رئیس کانون صنایع غذایی میگوید: «در حال حاضر نانوایان با کوچک کردن چانه، قیمت نان را افزایش دادهاند و امکان کوچک شدن آن بیش از این وجود ندارد. حتی با این اتفاق به بافت نان، بهداشت و کیفیت آن آسیب وارد شده است. سفارش میکنم هرچه سریعتر مسؤولان در راستای واقعیسازی قیمت نان اقدام کنند». قاسم زراعتکار، رئیس اتحادیه صنف نانوایان تهران میگوید: «عدم افزایش قیمت نان متناسب با تورم منجر به کوچک شدن چانهها و خارج شدن آن از حد استاندارد میشود».
نانوایان اگرچه حدود 4 سال است نتوانستهاند نرخگیری کرده و نان را گران کنند اما با کوچککردن چانه، تلاش کردهاند افزایش هزینههای حقوق، دستمزد و حملونقل و انرژی (آب، برق و گاز) را جبران کنند. برخی نانواییهای (سنگک، بربری، لواش و تافتون) هم از راه دیگری وارد شده و بخشی از هزینه خود را با اضافه کردن کنجد، سبوس و سبزی به نان جبران میکنند و آن را با قیمت بالاتری به مشتری میفروشند.
روزگاری نانواییها، ترازویی داشتند و چانهها را میگرفتند و وزن میکردند و سپس میپختند ولی سالهاست نانواییهایی بساط وزنکشی (ترازو) را از پیشخوان خود جمع کردهاند و چانهها را با چشم و دستشان وزن میکنند. در این میان اگرچه برخی نانواییها به داشتن ترازو وفادار ماندهاند اما به جرات میتوان گفت به استفاده درست از آن وفادار هستند؟ حتی ترازوی دست و چشمشان.