آتش در نخلستانهای شادگان سبب شد تنها دارایی مردم این منطقه از بین برود. مهمترین دلیل آتشسوزی در نخلستانهای شادگان خشک شدن زمین و درختان به علت کاهش آب مورد نیاز برای آبیاری است. «خوزستان آخرین جایی است که آب آن تمام میشود و حتی اگر آب شهرهای شمالی هم تمام شود خوزستان آب خواهد داشت، خوزستان در حال حاضر مشکل ریزگرد ندارد مشکل خوزستان مدیریت منابع آب است». این جمله بخشی از سخنان عیسی کلانتری، رئیس سازمان محیطزیست کشور است که ماه گذشته در دیدار با اعضای شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه امیرکبیر در پاسخ به مشکلات کمآبی خوزستان بیان شد. به گزارش تسنیم از اهواز، هر چند پیشتر سخنان کلانتری درباره پرآب بودن خوزستان توسط کارشناسان و دوستداران محیطزیست رد و بیاساس خوانده شد اما یک ماه از ادعای ایشان درباره وضعیت آبی خوزستان در دیدار با اعضای شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه امیرکبیر نگذشت که عطش در نخلستانهای شادگان بیداد کرد و 4 هکتار از نخلستانهای بخش «خنافره» شادگان را در آتش به کام مرگ کشاند. آتش در دل نخلستانهای شهری که آن را «ونیز» ایران معرفی میکردند پدیدهای مضحک و غیرقابل قبول است، چراکه این شهرستان یکی از بزرگترین قطبهای تولید و صادرات انواع و اقسام خرما بود و به گفته کشاورزان زحمتکش و زجر کشیده این منطقه قبول کردن همنشینی خشکی زمین و آتش با پیکره این شهر برایشان سخت و دشوار است. سعید خنافره، یکی از فعالان محیطزیست که سوختن نخلهای سر به فلک کشیده را مانند داغی بر پیشانی شادگان میداند، میگوید: نخل جزو جداییناپذیر شادگان است و کمتر خانهای در شادگان میتوان پیدا کرد که زینتش درخت نخل نباشد. شادگان بیش از
4 میلیون نخل داشت اما اکنون این عدد به 3 میلیون اصله و شاید هم کمتر رسیده است. وی ادامه میدهد: بیآبی تنها دغدغه کشاورزان این شهرستان نیست، بلکه شوری آب رودخانه «جراحی» سبب خشک شدن زمین و همچنین سوخته شدن ریشههای نخل میشود و در درازمدت با این سطح از کمیت و کیفیت آب، بدون شک شادگان به یک برهوت تبدیل میشود. این فعال محیطزیست میگوید: کشاورزی در شادگان با توجه به وضعیت موجود که نمونه بارز آن را میتوان در آتشسوزی بیش از 700 اصله نخل در یک شب مشاهده کرد، رو به نابودی است و به جرأت میتوان گفت این نوع مرگ حق نخلستانهایی نیست که نخستین رتبه تولید خرما در استان خوزستان را داشتند. فواد رزاقی، یکی از کشاورزان بخش خنافره شادگان درباره وضعیت زندگیاش میگوید: برای یک کشاورز شادگانی که تمام سرمایهاش را چند نخل تشکیل میدهد بسیار سخت است که یک بار به دلیل ندادن حقابه کشت شلتوکش را ممنوع و بار دیگر با جاری شدن آب شور به نخلستانش داراییاش را خشک و بیثمر کنند. وی با بیان اینکه بارها کشاورزان در دیدار با مسؤولان در خصوص وضعیت تاسفبار کشاورزی و خشک شدن نخلستانها زبان به اعتراض گشودهاند، میگوید: «هیچ» تنها حاصل یک سال مراقبت ما از نخلستانهایی است که تعدادی از نخلهایش خشک شده و برخی دیگر به دلیل کمبود آب و خشکسالی محصول کم و نامرغوبی تولید میکنند. رزاقی ادامه میدهد: یکی از بهترین خرماهای شادگان «استعمران» نام دارد که حتی خریداران و کارخانهداران قبل از برداشت آن را خریداری و برای صادرات به کشورهای دیگر بستهبندی میکردند اما الان اگر کل شادگان را بگردید دیگر خرمای استعمران قبل را نخواهید دید. وی با دلی پر از وعدههای سر خرمن مسؤولان میگوید: تمام مسؤولان در بازدید از نخیلات وعده میدهند «حقابه تالاب و نخیلات حق شماست و ما این حق را به شما میدهیم که نسبت به مشکلات معترض باشید، تحمل کنید و آب مورد نیاز برای زمینها تامین میشود» اما تاکنون هیچ عملی از آنها ندیدیم. رزاقی با بیان اینکه رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور اردیبهشت امسال در بازدید از تالاب و نخیلات شادگان از نزدیک شاهد خشک شدن نخیلات بود و گفت در حال بررسی هستیم، میگوید: قرار شد برای رفع مشکل آب نخلستانهای شادگان به صورت ویژه و سریع عمل کنند و از طریق انتقال آب از رودخانه کارون به کانال ریزگردها و انتقال آن به نهر منصوره و جراحی، آب مورد نیاز کشاورزی را تامین کنند. وی ادامه میدهد: هفته گذشته مدیرعامل جهاد نصر خوزستان و ایلام در کارگروه استانی مقابله با گردوغبار اعلام کرد تا 2 ماه آینده آب مورد نیاز نخیلات شادگان از طریق حوزه کارون تامین میشود اما تا کی ما باید شاهد سوختن و خشک شدن نخلستانهایمان باشیم تا آب وعده داده شده به نخلستانهای شادگان برسد. به گزارش تسنیم، ارائه آدرسهای غلط درباره وضعیت زیستمحیطی استان خوزستان و باور کردن آن از جمله آفتهایی است که در 2 دهه اخیر به مانع بزرگی برای رشد و توسعه این استان تبدیل شده و محیطزیست خوزستان را رو به نابودی برده است. پرآب بودن و جریان داشتن آب در شریانهای حیاتی استان خوزستان از جمله آدرسهای غلطی است که رئیس سازمان حفاظت محیطزیست با استناد به آنها مشکلات خوزستان را تصنعی و ساختگی فرض میکند، بهطوریکه حاضر نمیشود برنامههایش را برای سفر به خوزستان و رفع مشکلات این استان تغییر دهد و در پاسخ به مشکلات تنش آبی نسخه شفابخش شکایت از خدا را تجویز میکند. کشاورزان شادگانی نیز برای حل مشکلاتشان لازم نمیدانند به نسخههای غیراصولی و با نیت سوء برخی مدیران توجه کنند، چرا که آنها با وجود طی نکردن تحصیلات عالیه میدانند بیکفایتی مسؤولان در حوزه وزارت نیرو، اجحاف دولتها در حق محیط زیست خوزستان و مهمتر از همه اهمیت نداشتن امر محیطزیست برای سازمانی که فقط نامش مدافع حقوق محیطزیست است، دلایل اصلی مشکلات موجود است. رئیس سازمان محیطزیست کشور بهتر است به جای نسخههای شفابخش مضحک، از نسخه اصولی جلوگیری از طرحهای بیپایه و اساس انتقال آب به دل کویر و دستور کاهش تعداد کارخانجات تولید محصولات فولادی در استانهای بیآب کشور استفاده کند؛ در غیر این صورت اگر قرار است برای شانه خالی کردن از بار مسؤولیت فقط دعا را تجویز کند، پس بهتر است دولت با منحل کردن سازمان محیطزیست کشور، سازمان دعا کردن را جایگزین آن کند.