printlogo


کد خبر: 197264تاریخ: 1397/5/28 00:00
به نام پدر

منصوره اخوان*: 27 تیرماه امسال رهبری از مسؤولان خواستند از پیگیری فاجعه منا خسته نشوند. دقیقا 30 سال قبل در 29 تیرماه هم امام(ره) در پیامی به مناسبت سالگرد حج خونین خطاب به مردم ایران و جهان فرمودند: «اگر از صدام بگذریم، اگر مسأله قدس را فراموش کنیم، اگر از جنایت‌‌های آمریکا بگذریم، از آل‌سعود نخواهیم گذشت». این واکنش 2 رهبر، عجیب و غیرمنتظره نیست. عجیب و غیرمنتظره آن است که این مطالبه باید هر سال تکرار شود و هیچ اتفاقی رخ ندهد. امام خمینی(ره) در کمتر از یک سال پس از نگارش این پیام رحلت کردند و رهبری هم در 3 سال گذشته از فاجعه منا، پیگیری آن را یادآوری کردند. متاسفانه ما در این دست اتفاقات و این قبیل واکنش‌های منفعلانه مسؤولان تجربه‌های کمی نداریم. مسائلی که حق ایران و ایرانی در عرصه بین‌المللی ضایع می‌شود و وزارت امور خارجه ایران، به عنوان متولی احقاق حق در عرصه بین‌المللی، صرفا با چند مصاحبه با مصرف داخلی به پرونده خاتمه می‌دهد و گویی از اول «هیچ» نبوده است. شاید خوانندگان‌ این سطور نتوانند بدرستی درکی از «هیچ» داشته باشند ولی نگارنده به دلیل از دست دادن پدر خود در فاجعه منا می‌تواند با چند مثال به شما توضیح دهد وزارت امور خارجه ما نه انگیزه‌ای برای اینگونه پیگیری‌ها دارد و نه در فرهنگ سازمانی‌شان اهمیت دادن به این موارد تعریف شده است. هنوز یک سال از فاجعه منا نگذشته بود که گذرم به وزارت امور خارجه و معاونت حقوقی‌‌‌‌اش افتاد و آنجا با مدیرکلی صحبت کردم. یادم هست ایشان با ادبیات وزارت امور خارجه‌ای‌شان شروع کردند به توضیح و تفسیر از پیگیری‌‌های این مساله. خلاصه آنچه من متوجه شدم این بود که ما یک وکیل گرفتیم و وکیل در حال خواندن پرونده بود که به سفارت سعودی در ایران حمله و روابط قطع شد و منتظر هستیم تا روابط برقرار شود تا پیگیری کنیم! به‌خاطر دارم بعد از آن جلسه به همراهان گفتیم، به طور قطع یکی از برندگان اصلی آن حمله به سفارت این معاونت بود که یک پرونده سنگین از مسؤولیت‌هایش برداشته شد!  نه فقط معاونت حقوقی که رویه باقی بخش‌های آن وزارت فخیمه نیز همین‌گونه است. هنوز فراموش نکرده‌ام که پیکر پدر من به عنوان آخرین پیکرهای شناسایی شده از شهدای منا به جده منتقل شد تا با پروازی که حامل سفیر و دیپلمات‌های ایرانی بود به تهران منتقل شود. عربستان سعودی در پی حمله به سفارتش به یکباره رابطه خود با ایران را قطع کرده بود و دیپلمات‌های ایرانی باید در عرض چند ساعت آن کشور را ترک می‌کردند. اینکه پیکر پدرمان به همراه پیکر دیگر شهدا با پرواز ایرانی بازمی‌گردد برای ما خوشایندتر بود اما پرواز در تهران نشست و پیکر پدرم در جده ماند!  البته پیکرهای دیگر شهدای منا از جمله پدرم، چند روز بعد به طریقی غیررسمی به تهران بازگشت ولی برای من سوال شد که چرا پدرم از پرواز دیپلمات‌ها جا ماند. مدتی بعد متوجه شدم به‌رغم زمان باقیمانده قانونی برای دیپلمات‌ها به منظور ترک خاک عربستان، آنها منتظر طی مراحل قانونی برای مجوز خروجی پیکرها نمانده‌‌اند و ترجیح دادند خودشان زودتر به سلامت به تهران برسند! در حقیقت یک تیم کنسولی منفعل که از زمان وقوع فاجعه تا بعد از آن خیلی زحمتی به خود نمی‌دادند خوشبختانه به ایران بازگشتند و به حضور نمایشی خود پایان دادند! ناگفته نماند در فاجعه منا به‌رغم این انفعال وزارت امور خارجه ما خوشحال هستیم که پیکر شهدا به کشور بازگشت و این دلیلی نداشت جز مطالبه عمومی مردم و بزرگان و نخبگان کشور که فشاری بر دستگاه‌های سیاسی کشور وارد می‌کرد تا زودتر تکلیف پیکرهای شهدا مشخص شود که اگر آن مطالبه نبود پدر من و دیگر شهدا به وطن بازنمی‌گشتند. این می‌تواند الگوی مناسبی باشد تا جامعه مدنی ما مطالبه‌گر حقوق خود از وزارت امور خارجه و دیگر دستگاه‌های حقوقی مسؤول باشد. مطالبه‌ای که قطعا خواست آحاد مردم است و نشانه‎ آن در اعتماد به شعار «اعتبار به پاسپورت ایرانی» در انتخابات ریاست‌جمهوری سال 1392 است که البته در حد شعار یا کمتر از آن ماند. برای پیشگیری از حوادث اینچنینی باید فعالان اجتماعی و سیاسی و رسانه‌ها دست به کار شوند تا با مطالبه‌گری رویه‌های وزارت  امورخارجه را تغییر دهند. آن نهاد را پاسخگوتر و فعال‌تر کنند و اعتبار بخشیدن به پاسپورت ایرانی را برایش وظیفه کنند. حمله به سفارت سعودی در تهران اگرچه حادثه ناپسندی بود ولی اینگونه حوادث نشانه‌ آن است که مردم از توان قانونی مسؤولان‌شان ناامید شده‌‌‌اند. پس برای پیشگیری و تکرار نشدن این اتفاقات از هم‌اکنون به فکر باشید.
*فرزند شهید منا


Page Generated in 0/0067 sec