گروه فرهنگ و هنر: پیکر آقای بازیگر سینمای ایران با حضور پرشمار اهالی سینما و در روزی که جمع کثیری از هواداران این بازیگر پیشکسوت سینما برای بدرقهاش به خانه ابدی در تالار وحدت گردهم آمده بودند، تشییع شد. به گزارش «وطن امروز»، روز گذشته خیابان استاد شهریار و تالار وحدت تهران پذیرای جمع کثیری از علاقهمندان آقای بازیگر سینمای ایران بود. جمعی از چهرههای سرشناس سینما و تلویزیون در کنار انبوهی از مخاطبان آثار عزتالله انتظامی برای بدرقه این بازیگر صاحبنام سینمای ایران به خانه ابدی خود دور هم جمع شده بودند؛ حضور پرشماری که البته در بعضی از موارد باعث ایجاد بینظمی در محوطه تالار وحدت هم شد.
سینمای بدون عزت
پرویز پرستویی اجرای این برنامه را بر عهده داشت. او در سخنانی در این مراسم گفت: خدمت جامعه هنری و مردم شریف ایران تسلیت عرض میکنم و تسلیتی هم به خانواده ضیاءالدین دری، نویسنده و کارگردان میگویم که او را نیز روز جمعه از دست دادیم. وی سپس بیان کرد: به نام خدای سفر بدون بازگشت، سفری که جانمان را به آتش میکشد. من هستم و یک سینه پر از حرف. مگر این سینما چند عزتالله داشت که یکی از آنها را داریم راهی میکنیم؟ مگر یک موجود چند پدر دارد که داریم پدر سینما را راهی میکنیم؟ مگر چند بازیگر وجود دارد که بتواند مش حسن را بازی کند؟
خاک انتظامی بقای عمر نصیریان باشد
این بازیگر ادامه داد: ما دیروز خواب دیدیم پدری را از دست دادیم که هر چقدر قَدَر بودی به پایش نمیرسیدی، هر قدر بازیگری خوانده و شنیده بودی نمیتوانستی انتهای بازیاش را بفهمی و هر قدر تجربه داشتی مثل او نبودی. پیر دیر ما رخت سفر بست و ما باز دیر جنبیدیم و گذاشتیم پر بکشد و تا بیکران پرواز کند و سینمای خسته ما یتیم شد. امروز وقت سخن گفتن است، چون سرانجام باور کردیم خواب ندیدیم و کابوس ما واقعی بود، امروز زمان مناسبی برای سخن گفتن از آقای بازیگر است. وای که چقدر دلم پر است و آمادهام دریا دریا بگریم. او با طنازی مختص خود مرام و مسلک را با دل و جان به ما آموزش میداد. برای شخص من عزتالله انتظامی مرادی بود که کلماتش را سرمه چشم میکردم و بارها و بارها بازیهایش را مرور میکردم تا از او یاد بگیرم، پس برای من شاگرد، استادی رفته که دیگر کسی مانند او را نخواهم شناخت. امروز آمدهام از روزهایی بگویم که با آقای بازیگر بودم. امروز یک نفر اینجاست که مانند عزتالله عزت سینمای ایران است. خاک استاد را بقای عمر علی نصیریان میخواهم.
عزت جان! من به عهدم وفا کردم...
در ادامه این مراسم، استاد علی نصیریان، دیگر بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون روی صحنه آمد و در سخنانی گفت: از شما که به اینجا آمدهاید تشکر و قدردانی میکنم. عزتالله هنرمند ملی ایران بود. او متعلق به ملت است و با جان و روح خودش بر نقشهایش دمید و آنها را تصویر و تجسم کرد و این روح و جانی که در نقشهایش دمیده بود بر دل مردم نشست و ماندگار شد. او نمرده، بلکه زنده است. این بازیگر پیشکسوت خطاب به پیکر انتظامی گفت: من نمیخواستم برای تشییع تو بیایم، بلکه میخواستم دوباره با هم نقشآفرینی کنیم. یک شبی دور هم بودیم و انتظامی به من گفت میخواهم وقتی مُردم سر قبرم آواز بخوانی. این بازیگر سپس تصنیفی را خواند و خطاب به انتظامی گفت: عزت جان! من به عهدم وفا کردم، ولی تو ما را تنها گذاشتی.
بازیگری که همه استعدادهای بازیگری را داشت
این بازیگر پیشکسوت در ادامه با اشاره به ویژگیهای منحصر به فرد مرحوم انتظامی خاطرنشان کرد: ما جمعی از بازیگران بودیم که در سالهای ۳۹ و ۴۰ جوان شوخطبعی به جمعمان پیوست و همکارمان شد و پس از مدتی با من همگروه شد و نمایشهایی اجرا کردیم که عزت ستاره آنها بود. درخشش استعدادش در نمایشهای ایرانی نشان داده و معرفی شد و وقتی در سال ۴۴ تئاتر سنگلج آغاز به کار کرد ما با هم همکاری میکردیم. پرستویی بخوبی درباره درخشش استعدادهای او گفت، او واقعا مانند چشمهای جوشان بود. یکی از امتیازهای بزرگ او شوخطبعیاش بود. همه چیز را با طنازی عنوان میکرد و البته حاضرجواب بود. او همه استعدادهای بازیگری را داشت. زمانی که هنوز تئاتر ریشه نکرده بود اپرا درست شد و او در این حوزه هم فعالیت میکرد. او به تالار رودکی تالار زورکی میگفت! منظورش این بود که نمیشود اپرا را به زور به خورد مردم داد. در ادامه مراسم، فاطمه معتمدآریا نیز که در فیلم «روسری آبی» تجربه ایفای نقش روبهروی مرحوم انتظامی را داشت دقایقی در ارتباط با جایگاه او در سینمای ایران صحبت کرد.
انتظامی یکی از ستارههای آسمان هنر
عباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی سخنران بعدی بود که روی صحنه آمد و در سخنانی اظهار کرد: فرهنگ و هنر آینه تمامنمای تاریخ ایران است و چهره زیبای ایران امروز را نشان میدهد و عزتالله انتظامی یکی از ستارههای این آسمان بود. او خاطره نسلهای پیوسته زمانه ما است. او بیش از 7 دهه کوشید و درخشید و بر صدر نشست و در اوج ماند. انتظامی از دل مردم برخاست، با مردم زندگی کرد و مردمی بودن او باعث شد بر دل مردم بنشیند. متانت و وقار، او را در قاب هنرمندان مردمی جاودان کرد. او ریشه در فرهنگ این مرز و بوم داشت و در این ترکیب میوهها چید. او با هنر زیست، قدر این گوهر را شناخت و هنر خود را ارزانفروشی نکرد، در انتخاب نقش دقت داشت و به نقش جان میداد.
عاشق مردم شو تا ماندگار شوی
پس از سخنرانی وزیر، مجید انتظامی، آهنگساز و فرزند عزتالله انتظامی در سخنانی گفت: «ممنونم که ما را تنها نگذاشتید. 70 سال از پدرم میپرسیدم دلیل این ماندگاری چیست که او به من میگفت عاشق شو و مردم را دوست داشته باش. چند ماه پیش که حالش بهتر بود به من میگفت عاشق مردم باش که در این صورت آنها به تو کمک میکنند. من تمام تلاشم را در این باره میکنم. او جواهری بود که نتوانستم او را نگه دارم و از این بابت شرمندهام». وی سپس ضمن تشکر از خانه سینما، شهرداری و دیگر نهادها عنوان کرد: «آنها به ما کمک کردند و نگذاشتند در این روزهای آخر تنها باشیم». پرستویی در پایان عنوان کرد: او واقعا عاشق مردم بود. سینمای ایران با رفتن این بزرگمرد، یتیم شد. او هرگز نمیمیرد و تمام نمیشود، تا این سینما هست عزت هم هست.