سرمربی تیمملی فوتبال ایران در طول 7 سال گذشته پیشنهادات زیادی از کشورهای مختلف داشته اما در نهایت وی هر بار قراردادش را با فدراسیون تمدید کرده و خبری از کشورهای دیگر نبوده است! استرالیا، ژاپن، کرهجنوبی، چین، عربستان، مکزیک، آفریقایجنوبی، کلمبیا، حتی مصر، الجزایر، منچستریونایتد، ساندرلند، لیدز و سائوپائولو، فهرست بیپایان و نامهای متعدد تیمهای ملی و باشگاهی همگی از مشتریان کارلوس کیروش طی سالهای گذشته بودهاند.
اما براستی چرا تمام این پیشنهادات درست در مقاطعی مطرح میشود که کارلوس کیروش در حال مذاکره با فدراسیون فوتبال ایران است؟ همچنین پیشنهادات در برخی رسانههای داخلی پررنگتر دیده میشود و طبیعتا نگرانی عمومی مردم در سطح جامعه را به همراه دارد. اما در ادامه تمام گزینههای فوقالذکر که نیمی از پیشنهادات مطرحشده در رسانهها هم نیست با مربیان دیگری توافق میکنند و کیروش در فوتبال ایران ماندگار میشود؟ نمیتوان اندکی به این پیشنهادات زنجیرهای نافرجام بدبین بود؟ حقیقت این است که چنین بازیهای رسانهای در دنیای ورزش یا حتی سیاست معمولا برای گرفتن امتیازات بیشتر انجام میشود و البته بخوبی میدانیم کارلوس کیروش شخصیت زیرکی است. حقیقت این است که پیشنهادات فوق و دیگر پیشنهادات متعدد مطرحشده هرگز در دنیای واقعی شکل جدی پیدا نکرد اما در صفحات رسانهها بیش از هر جای دیگری به چشم آمد. آیا تمام پیشنهادات مطرحشده در رسانهها خصوصا زمانی که مذاکرات دوجانبه به نقطه اوج رسیده حقیقت دارد یا میتوان تصور کرد بعضی از این پیشنهادات جنبه تبلیغاتی داشته تا مسؤولان فدراسیون فوتبال را مستاصل کند و کیروش با رسیدن به تمام امتیازات مورد نظرش به تفاهم ایدهآلی که در ذهن دارد دست یابد؟ البته در چنین مقاطعی رسانهها هم باید هوشمندانه عمل کنند تا دانسته یا ندانسته در زمین طرف مقابل بازی نکنند.