آدام بیت: از همان ابتدا مشخص بود آرسنال شروع سختی در فصل جدید خواهد داشت. امری حالا هر دو بازی اولش در لیگ را با آرسنال باخته، بلایی که حتی یک بار هم سر آرسن ونگر در 22 سال حضورش روی نیمکت این تیم نیامد. در واقع آخرین باری که یک مربی آرسنال 2 بازی اولش را در لیگ باخت به سال 1986 و استیو برتنشاو بازمیگردد. این تغییری نبود که هواداران آرسنال دنبالش بودند، البته شکست در استمفوردبریج برای آرسنال اتفاقی تازه نیست. آرسنالیها در 6 بازی قبلیشان در این زمین 5 بار باخته و به یک تساوی بدون گل رسیده بودند و در مجموع این 6 بازی فقط 2 گل زده بودند. آرسنال یکشنبهشب هم 2 بار دروازه چلسی را باز کرد، در حالی که براحتی در همان نیمه اول میتوانست تعداد گلهایش را حداقل 2 برابر کند. تیم امری در نیمه اول 12 ضربه به سمت دروازه چلسی زد؛ بالاترین آمار این فصل در یک 45 دقیقه. از این 12 ضربه 4تا در فرصت صددرصد گلزنی بود؛ باز هم بالاترین آمار فصل. پیر امریک اوبامیانگ و هنریک میخیتاریان هر کدام یک فرصت عالی و ساده گلزنی را از دست دادند، پیش از اینکه خود میخیتاریان و بعد الکس ایووبی بالاخره از موقعیتهایشان استفاده کنند. آرسنال در نیمه اول توسط 7 بازیکن دیگرش فرصت گلزنی ایجاد کرد و تازه هیچ کدام از آنها هم مسعوت اوزیل نبودند. نمایش هجومی آرسنال در نیمه اول برای هوادارانشان امیدوارکننده بود اما در نقطه مقابل در بعد دفاعی تیم امری نهتنها نسبت به بازی هفته قبل پیشرفت نکرده بود، بلکه نمایشی ضعیفتر هم داشت. با وضعیت دفاعی آرسنال همین که بازی در نیمه اول به تساوی کشیده شد خودش تعجبآور بود. آرسنالیها با خط دفاعی بسیار بالا بازی میکردند در حالی که نه شکوردان مصطفی، نه ناچو مونرئال و نه سوکراتیس سرعت لازم برای اجرای این نوع بازی را ندارند. هکتور ببرین هم به قدری جلو بازی میکرد که فاصلهای جبرانناشدنی با خط دفاعیاش پیدا میکرد. درست است که گل اول چلسی روی پاس عالی جورجینیو پایهگذاری شد اما فضایی که مارکوس آلونسو برای فرار پشت خط دفاعی آرسنال داشت به هیچ وجه از منظر آنها قابل قبول نیست. گل دوم حتی عجیبتر هم بود، جایی که پاس بلند سزار آزپلیکوئتا به آلوارو موراتا رسید، در حالی که مصطفی تلاش کرده بود مهاجم اسپانیایی را در تله آفساید بیندازد، غافل از اینکه او در نیمه زمین خودشان قرار داشت. چلسی در این بازی نشانههای بیشتری از فوتبال «ساری بال» نشان داد اما این گل یک پاس بلند ساده بود که خط دفاع آرسنال توانایی مقابله با آن را نداشت. امری قرار بود مقداری عملگرایی با خودش به آرسنال بیاورد اما فعلا با ایدهآلگرایی خودش همان راه ونگر را پیش گرفته است. بنابراین عجیب نبود بخشی از هواداران آرسنال چنین سرودی در بریج سر دهند که: «تو ونگری پشت نقاب هستی؟» امری قصد دارد فوتبال پرفشار و با پرس بالا را در تیمش جا بیندازد، تیمی که بازیسازیاش از دروازهبان شروع میشود. مشکل اینجاست که این سبک بازی پتر چک نیست. اوزیل و گرانیت ژاکا هم هنوز به این سبک عادت نکردهاند و شاید هرگز صددرصد موفق به اجرای آن نشوند، چون فوتبال طبیعیشان نیست. تماشاگران آرسنال امیدوار بودند با حضور همزمان اوبامیانگ و لاکازت در زمین تیمشان بعد جدیدی در خط حمله پیدا کند اما دقیقا این خود لاکازت بود که با پاس رو به عقب عجیبش فرصت گل سوم و نهایی را به چلسی داد. برای این هواداران اما هنوز امیدهایی باقی است. بازگشت لوران کوشلنی قطعا کمک بزرگی به خط دفاعی آرسنال میکند. آمادگی کامل لوکاس توریرا برای 90 دقیقه بازی کردن هم قدرت بیشتری به خط میانی آنها میبخشد. شاید حتی اشتفان لیختشاینر با شخصیت رهبری خودش در زمین بتواند آرسنال را از این آشفتگی
در بیاورد اما امری به شهادت همین 2 هفته راهی بسیار سخت و دشوار در پیش دارد، راهی که البته با پیروزی احتمالی در 3 بازی آینده مقابل وستهام، کاردیف و نیوکاسل میتواند کمی هموارتر شود.