مهدی فارسی*: ...شهریورماه است؛ ماهی که ۷۷ سال پیش از این، ایران در یک نصف روز اشغال شد، شهرهایش بمباران شدند و قوای اشغالگر وقتی قدم به شهرها گذاشتند با تعجب دیدند دستههایی از مردم به استقبالشان آمدهاند... این یادداشت را به همین مناسبت نوشتم: به اقتضای کارم که ساختن فیلم مستند است، گاهی جاهایی بودهام که شاید برای همه کس فرصتش پیش نیاید. مثل شهر قصرهای افسانهای صدام در تکریت یا آرامگاه ویرانشدهاش در گوشه دیگری از همان تکریت. باز به اقتضای همین حرفه، نوروز ۹۶ از جایی سر درآوردم که بسیاری از ما فقط اسمش را شنیدهایم؛ جزیره موریس. شاید اگر سماجت مدیر تولید گروهمان، وحید کاظمی نبود، هرگز این سفر پیش نمیآمد اما بعد از 5-4 ماه پیگیری و چند بار رد شدن، بالاخره روادید برای خودش و من صادر شد. نه فقط برای موریس که بعد از آن عازم ژوهانسبورگ در آفریقایجنوبی شدیم. 2 تبعیدگاهی که بنیانگذار سلسله پهلوی، ماههای آخر عمرش را در آنها سپری کرد.
انبوهی خاطره، نامه، دستنوشته و البته معدودی عکس رنگ و رو رفته قدیمی از وقایع آن روزها موجود است که اگر آنها را بخوانید شاید همان حسی را پیدا کنید که در من ایجاد شد؛ نوعی تاسف، ملال و البته اندکی ترحم. نسبت به مردی که معروف است زمانی، کمتر کسی زهره چشم در چشم شدن با او را داشته. مردی که اما در تبعید، انگار شخص دیگری است؛ مدام راه میرود، با خودش حرف میزند، در تنهایی غذا میخورد، بیحوصله است و وقتی هنگام عبور از چهارراه، پلیس به او تذکر میدهد که چراغ عابر قرمز است و باید پشت خط بایستد، بیآنکه بفهمد پلیس چه میگوید، چنان داد و هواری به راه میاندازد که مامور متعجب به ناچار پیرمرد عصبانی را جلب کرده به اداره پلیس میبرد! ...ماههای تبعید، پر است از این وقایع و البته تنهایی.
من، هم تنها بودن در قصرهای صدام را تجربه کردهام، هم تنها بودن در این دو تبعیدگاه را؛ فرصتی ارزشمند برای تجسم آنچه روزگاری در میان این چهاردیواری گذشته؛ و راستش با وجود تفاوت از زمین تا آسمان میان این فضاها و آدمهای درونشان، باز حس درونیام نسبت به آنها، یک چیز و از یک جنس بوده. آن سکوت سنگین، این کهنگی که همه چیزش بوی مرگ میدهد و داستانهای نافرجامی که هر جور حساب کنید خودخواهی و تکبر همین آدمها برایشان رقم زده، همهاش در نهایت یک حس ناخوشایند در آدم ایجاد میکند که آرزو میکنید هرگز آن بلایا در زندگی برای شما رقم نخورد.
...شهریورماه است؛ ماهی که ۷۷ سال پیش از این، ایران در یک نصف روز اشغال شد، شهرهایش بمباران شدند و عدهای با دست خالی و بدون فرمانده تا آخرین نفس جلوی گلولههای دشمن سینه سپر کردند... اینها همه جزئی از تاریخ ما است.
*کارگردان مستند روزگار رضاخانی