printlogo


کد خبر: 197613تاریخ: 1397/6/5 00:00
خان گزیده‌ها
دیکتاتورها در کنار همه صفات خود، به یک ویژگی معروف‌ترند: «حذف»! حذف است که دیکتاتورها را سرپا نگه می‌دارد. پلیس مخفی‌های استالین و هیتلر برای حذف مخالفان درجه چندم، شاهدی بر این ادعاست که دیکتاتورها قتل را جدی‌ترین تضمین برای بقای خود می‌بینند و در این مسیر حتی از حذف نزدیکان و پیشخدمتان خود به بهانه‌های مختلف دریغ نمی‌کنند. در حافظه تاریخی ایرانیان، صدام یکی از کسانی است که به قتل نزدیکان خود (از هراس تصاحب قدرت توسط آنان) مشهور شده است. در تاریخ معاصر ایران اما «رضاخان» کم دست به قتل نزدیک‌ترین نزدیکان خود نزده است. او علاوه بر مخالفان سیاسی و حتی شاعران و روشنفکران، کسانی را که در دایره تصمیم‌گیری او و برای سال‌ها گوش به فرمان او بوده‌اند نیز به قتل رسانده است؛ براحتی.

عبدالحسین تیمورتاش
حذف پیش از رقابت
عبدالحسین تیمورتاش ملقب به «سردار معززالملک» و «سردار معظم خراسانی» دولتمرد ایرانی دوره‌های قاجار و پهلوی بود. در زمان قاجار نماینده مردم در مجلس شورای ملی بود و یک دوره نیز وزیر عدلیه شد. او از عوامل داخلی دولت قاجار بود که زمینه‌ها را برای براندازی سلطنت قاجاریه و روی کار آمدن پهلوی فراهم می‌کرد تا آنجا که پس از شکل‌گیری پهلوی از مقربین رضاخان بود و نخستین‌ «وزیر دربار» او شد. تیمورتاش نقش مهمی در سیاست خارجی ایران بازی می‌کرد و مامور رسیدگی به حل و فصل اختلافات ایران و روس بود. رضاخان از ترس قدرتمند شدن تیمورتاش و کنار رفتن محمدرضا از ولیعهدی او را به جرم رشوه‌خواری زندانی کرد و در سال 1312 در زندان قصر کشت.
فیروز میرزا نصرت‌الدوله
قتل در تبعیدگاه
«فیروز میرزا نصرت‌الدوله» فرزند «عبدالحسین میرزا فرمانفرما» و «عزت‌الدوله» دختر مظفرالدین شاه بود. نصرت‌الدوله بعد از سقوط کابینه وثوق‌الدوله و تعلیق قرارداد ۱۹۱۹ به اروپا رفت و طی این مدت تماس خود را با انگلیسی‌ها حفظ کرد و زمانی که از تلاش انگلیسی‌ها برای راه‌اندازی کودتای سوم اسفند مطلع شد، با جلب موافقت مقامات وزارت خارجه انگلستان برای ایفای نقشی در این کودتا شتاب‌زده عازم تهران شد. از همراهان رضاخان در کودتای 1299 بود و تا سال 1316 در پست‌های وزارت عدلیه و وزارت مالیه دولت رضاخان بر مصدر امور بود. رضاخان که سر ناسازگاری با نصرت‌الدوله داشت به واسطه علی‌اکبر داور او را محکوم و تبعید کرد اما به این نیز راضی نشد و در تبعیدگاه سمنان او را به قتل رساند.
علی‌اکبر داور
خودکشی از ترس اعدام!
«علی‌اکبر داور» با انتشار روزنامه «مرد آزاد» و انتخاب به نمایندگی مجلس از بازیگران مهم سیاست شد، با تیمورتاش و نصرت‌الدوله همبسته و هم‌آوا شد و از پایه‌گذاران اصلی پادشاهی رضاخان شد. 15 سال بازیگر سیاسی و وزیر مقتدر و اصلاح‌طلب دوره پهلوی بود و در وزارتخانه‌های مختلف معارف، مالیه و عدلیه به رضاخان خدمت می‌کرد. کنار گذاشتن مهره‌های سیاسی مخالف رضاخان از طریق داور انجام  می‌شد اما خود او نیز از گزند رضاخان در امان نماند. داور که مورد غضب رضاخان قرار گرفت و روند برخورد رضاخان با همپیمانانش را دیده بود؛ پیش از آنکه زندانی و اعدام شود، خودکشی کرد. رضاخان اجازه برگزاری مراسم ترحیم برای او را نداد؛ اگرچه با اصرار رئیس‌الوزرا از تصمیمش منصرف شد.
ذکاءالملک فروغی
 شاه‏نشان، خانه‌نشین
او را باید مهم‌ترین چهره در پایان قاجار و شکل‌گیری سلطنت پهلوی دانست. در سال ۱۳۰۴، پس از تصویب انقراض دودمان قاجار که خود در آن نقش تعیین‌کننده‌ای داشت، کفیل نخست‌وزیری شد. با انتقال سلطنت از قاجار به پهلوی، ذکاءالملک فروغی به عنوان نخستین ‌نخست‌وزیر در دوره پهلوی، مراسم تاجگذاری رضاخان را در نخستین ‌اقدام برگزار کرد. رضاخان که فردی بی‌سواد بود با فروغی تحصیلکرده به اختلاف خورد و او را کنار گذاشت و فروغی خانه‌نشین شد. با اشغال ایران توسط متفقین رضاخان دست به دامان فروغی شد تا او ضامن پهلوی پیش انگلیس‌ها شود. او نخست‌وزیر شد، متن استعفای رضاخان را نوشت و با جلب رضایت انگلیس‌ها محمدرضا پهلوی را بر تخت نشاند.
حبیب‌الله شیبانی
فاتح غائله فارس که پاداشش حبس بود
حبیب‌الله شیبانی در جریان جنگ اول جهانی طرفدار «دولت موقت ملی» بود.  در جریان کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ شیبانی فرمانده هنگ دوم ژاندارمری باغشاه بود. وی از دوستان نزدیک سید ضیاءالدین طباطبایی بود و دلش با کودتاچیان بود، لذا در جریان کودتا بدون هیچ مقاومتی تسلیم شد. پس از تشکیل قشون متحدالشکل، معاون ارکان حرب کل قشون (ستاد ارتش) شد و بعد از آن به ریاست ستاد ارتش منصوب شد. در جریان شورش عشایر فارس با ارتقا به درجه سرلشکری مأمور خواباندن شورش شد. سرانجام پس از 2 سال غائله خاتمه یافت. او که به امید تشویق به تهران بازگشت، به محض حضور توسط رضاخان بازداشت و در دادگاه نظامی به 3 سال حبس محکوم شد.
محمدولی اسدی
تیرباران به خاطر  مخالفت  با کشف حجاب
محمدولی خان اسدی نماینده سیستان در دوره چهارم مجلس شورای ملی شد. خانه وی در تهران مرکز تجمع سیاستمداران و نمایندگان مجلس بویژه طرفداران رضاخان بود. او داماد فروغی بود و کمک‌های بسیاری برای روی کارآمدن رضاخان انجام داد و پس از روی کارآمدن رضاخان نایب تولیت آستان قدس رضوی بود. وی با طرح کشف حجاب و لباس متحدالشکل برای مردان بویژه اجباری شدن کلاه پهلوی، مخالفت کرد و پس از واقعه کشتار مردم در مسجد گوهرشاد مشهد توسط رضاخان (۱۳۱۴) به همراه گروه دیگری از روحانیون و مدرسین حوزه علمیه مشهد دستگیر و پس از یک محاکمه سریع در یک دادگاه نظامی، تیرباران شد.
فرخی یزدی
رضاخان دهانش را دوخت
شهرت اصلی «فرخی ‌یزدی» در اشعار سیاسی است. او برای مبارزه‌ کاملاً جدی اقدام به تاسیس روزنامه «طوفان» می‌کند تا با هر نوع ستم و فساد و وطن‏فروشی، بویژه استبداد رضاخانی و استعمار انگلیسی و ایادی آنها درافتد. در روزگاری که رضاخان و نزدیکانش زمینه تغییر حکومت را فراهم می‌کردند این بیت شعر فرخی‌یزدی معروف شد که «بود اگر جامعه بیدار در این دار خراب/ جای سردار سپه جز به سر دار نبود». فرخی به سال 1312 خورشیدی به تهران آمد اما تحت نظر مأموران شهربانی قرار گرفت‌ و به خاطر «اسائه‌ ادب به مقام سلطنت» به ۳۰ ماه زندان محکوم شد. دهان او را دوختند و دست آخر نیز در زندان رضاخانی بر اثر شکنجه مرد.
عارف قزوینی
در تبعید رضاخانی
عارف قزوینی، از جمله شاعرانی است که همواره در مسیر مبارزه با استبداد بوده است اما اعتمادش به رضاخان در ابتدای کار باعث همراهی‌اش با او شد. او به سبب انزجار از سلطنت قاجار، حضور رضاخان را پایان حکومت سلطنتی قاجار تلقی می‌کرد و بدین خاطر با اجرای کنسرت باشکوه «مارش جمهوری» در اسفند 1302 در گراند هتل از رضاخان و جمهوری او حمایت کرده و با جریان خاتمه سلطنت قاجار همراه شد اما پس از تاج‌گذاری رضاخان در سال 1304به صف مخالفان اصلی وی پیوست. نتیجه مخالفت‌های شاعر و خواننده مارش جمهوری اما چیزی جز تبعید و زندان نبود. عارف روز ۲ بهمن ۱۳۱۲ در دره‌ مرادبیگ همدان در تبعید رضاخانی و در تنگدستی درگذشت.
میرزاده عشقی
ترور یک شاعر
او شاید از جوان‌ترین آزادی‌خواهانی است که قربانی استبداد رضاخانی شده است. وی در جریان غائله جمهوریت که از دی ماه سال ۱۳۰۲ شروع شد، در پی مخالفت با رضاخان و جمهوری، با بهار و مدرس که آنان نیز از مخالفان رضاخان و جمهوری بودند، دست دوستی و اتحاد داد. عشقی توسط عوامل رضاخان ترور شد. پس از ترور عشقی، بهار طی نطق پیش از دستور خود در مجلس، بشدت به دولت وقت به واسطه تعلل در دستگیری عاملان ترور عشقی حمله کرد و خواهان مجازات آنان شد. همچنین سیدحسن مدرس، رهبر فراکسیون اقلیت مجلس تدارک مفصلی برای تشییع جنازه میرزاده عشقی داد و مجلس ختمی برای وی در مسجد سپهسالار برگزار کرد..
سیدحسن مدرس
 از ابتدا محکوم به اعدام
«سیدحسن مدرس» معروف‌ترین مخالف رضاخان در تاریخ است؛ او که از همان ابتدا با جریان رضاخان و شعارهای تقلبی‌اش آشنا بود با او و جمهوری مورد ادعای او مخالف بود. رضاخان چند بار به‌صورت مستقیم و غیر مستقیم به مدرس سوءقصد کرده است و یک بار در جلسه استیضاح رضاخان، رضاخان گلوی مدرس را می‌فشارد و می‌گوید: «آخر تو از جان من چه می‌خواهی؟» مدرس جواب می‌دهد: «من می‌خواهم که تو نباشی». رضاخان گفت: «شما محکوم به اعدام هستید. شما را از بین خواهم برد». دست آخر رضاخان که دید نمی‌تواند با مدرس مقابله کند او را ابتدا به کاشمر تبعید کرد و در مضیقه قرار داد و سپس عواملش او را با عمامه‌اش خفه کرده و شبانه دفن کردند.


Page Generated in 0/0051 sec