printlogo


کد خبر: 197620تاریخ: 1397/6/5 00:00
رضا میرابیان در گفت‌وگو با «وطن امروز»:
جنگ یمن، اعتبار بین‌المللی سعودی را تضعیف کرده است

عربستان از مارس 2015 با ورود مستقیم به بحران یمن و صرف هزینه هنگفت سیاسی و نظامی امیدوار بود در عرض چند هفته بحران در حیاط خلوت خود را حل‌وفصل کند. سعودی از آسمان و زمین به جنگ مردم فقیر و بحران‌زده یمن رفت و در عرصه منطقه‌ای با شکل‌دهی یک ائتلاف و در سطح بین‌المللی نیز با همراه کردن آمریکا و انگلیس و بخش بزرگی از قدرت‌‌های جهانی سعی کرد گامی بزرگ و جاه‌طلبانه بر دارد اما با گذشت 3 سال و نیم از این تجاوز، ابتکار عمل سیاسی و نظامی یمن همچنان در دست نیروهای انصارالله قرار دارد و جنگ به عمق خاک عربستان نیز کشیده شده است و در این میان ناو‌‌های سعودی به طعمه جدید نیروهای مردمی یمن تبدیل شده‌‌‌اند. آیا با وجود راهبرد جنگ‌طلبانه سعودی‌ها احتمال پایان بحران و شروع مذاکرات جدی در یمن وجود دارد؟ در این میان تلاش‌‌های سازمان ملل برای ایجاد  توافق در ماه سپتامبر به نتیجه خواهد رسید؟ ورود تروریست‌‌های داعش و القاعده به این درگیری‌ها و تداوم حمایت‌‌های آمریکا چه تغییری در این معادله ایجاد خواهد کرد؟ برای بررسی این موضوعات و آخرین تحولات سیاسی و نظامی یمن، «وطن‌امروز» با دکتر «رضا میرابیان» کارشناس مسائل خاورمیانه و دیپلمات سابق گفت‌وگو کرده است.
***
 پس از تلاش‌‌های ناکام سعودی‌ها برای کنترل برخی شهرهای مهم یمن در ساحل غربی، اکنون قرار است مذاکرات صلح یمن در ژنو سوییس در اوایل ماه سپتامبر برگزار شود، آن هم در شرایطی جنگ، بمباران و حمله مداوم سعودی‌ها علیه غیرنظامیان به بخشی از زندگی روزانه مردم یمن تبدیل شده است؛ این دوگانه مذاکره و جنگ را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
اکنون صحنه سیاسی و نظامی یمن درگیر 2 روند معکوس شده است؛ از یک طرف درگیری و بمباران نظامی همچنان در این کشور بشدت ادامه دارد و از سوی دیگر با حمایت‌‌های فرستاده ویژه سازمان ملل «مارتین گریفیتس» قرار است در روزهای 5 و 6 سپتامبر مذاکرات صلح یمن میان نیروهای انصارالله و نیروهای وابسته به دولت مستعفی «عبدربه منصورهادی» برگزار شود. در گذشته انصارالله اعلام کرده بود طرف مذاکره ما دولت عبدربه نیست بلکه عربستان است و عربستان باید پاسخگوی تجاوزها و جنایت‌‌های خود باشد. انصارالله بر این باور است برای دستیابی به صلح در یمن نیروهای رئیس‌جمهور مستعفی یمن، صلاحیت و توانایی مذاکره مستقل خارج از دستورات دیکته شده ریاض و ابوظبی را ندارند اما با این حال انصارالله برای نشان دادن حسن‌نیت خود و تلاش پیگیر برای پایان یافتن بحران یمن، در این مذاکرات‌ حاضر می‌شود. اگر چه هنوز درباره حضور سعودی‌ها در این مذاکرات خبری منتشر نشده است اما حتی در صورت حضور آنان در این مذاکرات احتمال شروع روند صلح در یمن و پایان تجاوزگری سعودی‌ها وجود ندارد. عربستان با گذشت 3 سال و نیم از آغاز عملیات خود در یمن هیچ‌ دستاورد ملموسی نداشته است. سعودی‌ها در تحقق تمام مطالبات خود ناتوان بوده‌‌اند، بنابراین از مذاکرات استقبال نخواهند کرد.
 آیا این دیدگاه بدبینانه نیست؟ یعنی احتمال حضور سعودی‌ها در روند مذاکرات و تشویق نیروهای متحد خود برای تفاهم و توافق با نیروهای انصارالله وجود ندارد؟
خیر! این دیدگاه بدبینانه نیست. عربستان هیچ‌گاه در شرایط کنونی پشت میز مذاکره نخواهد نشست. سعودی‌ها در 3 سال و نیم گذشته هیچ پیروزی درخشانی به دست نیاورده‌‌‌اند، بلکه حتی بر عکس آنان متحمل شکست‌‌های بزرگ نظامی، سیاسی و دیپلماتیک نیز شده‌‌‌اند. انصارالله از موضع تدافعی وارد موضع تهاجمی و اکنون جنگ وارد خاک عربستان شده است و موشک‌‌های انصارالله قلب عربستان را نشانه می‌گیرد. در دریا نیز ناو‌‌های سعودی به طعمه نیروهای انصارالله تبدیل شده‌اند. در واقع عربستان در یک مخمصه واقعی نظامی گیر افتاده است. سعودی‌ها نه‌تنها در موضع برتر قرار ندارند، بلکه در یک وضعیت بسیار شکننده و ضعیف قرار دارند. از سوی دیگر یک مشکل بنیادین در برداشت و راهبرد سعودی‌ها وجود دارد؛ آنان فکر می‌کنند بحران یمن یک راه‌حل نظامی دارد و از یک منظر نظامی صرف به قضیه سیاسی، جامعه‌شناختی و اقتصادی نگاه می‌کنند. آنان اکنون و از همین منظر در تلاشند در بندر الحدیده یک پیروزی بزرگ به دست آورند و این را به سرآغاز تحمیل خواسته‌‌های خود به طرف مقابل تبدیل کنند اما به اعتراف همه کارشناسان سیاسی و نظامی و تجربه 3 سال و نیم گذشته، یمن هیچ راه‌حل نظامی نخواهد داشت و اگر سعودی‌ها بر این باورند، باوری بسیار اشتباه است، زیرا واقعیت‌‌های میدانی، ژئوپلیتیک یمن و نبود توازن نظامی، پیروزی برای عربستان را غیرممکن می‌کند. سعودی‌ها با تداوم این روند تنها میزان هزینه‌‌های سرسام‌آور خود را افزایش می‌دهند.
 پس چرا سعودی همچنان بر پیروزی بزرگ نظامی تأکید دارد؛ آیا ریاض دچار یک چرخه معیوب از برداشت‌ها و استراتژی ناممکن شده است؟
عربستان در یک باتلاق و مخمصه واقعی قرار دارد و این باتلاق آنان را دچار چرخه شکست کرده است. اگر آنان به میز مذاکره بیایند قطعا به مطالبات خود دست نخواهند یافت و باید به خواست‌‌های انصارالله گردن نهند. این نیز برای عربستان یک رسوایی نظامی و دیپلماتیک نه‌تنها در یمن، بلکه در خاورمیانه و حتی جهان ایجاد می‌کند. سعودی‌ها در این حالت تمام اعتبار خود را از دست می‌دهند، بنابراین آنان همچنان بر منطق برد نظامی و سپس برد سیاسی تاکید می‌کنند. اما باید این نکته را در نظر داشت که عربستانی‌ها اگرچه بر این مساله تاکید دارند اما یک واقعیت حس شکست واقعی آنان را بخوبی به نمایش می‌گذارد؛ در طول چند هفته گذشته میزان بمباران سعودی‌ها علیه مواضع غیرنظامی بشدت افزایش یافته است. 2 مردادماه در حمله هوایی نیروهای سعودی به منطقه «الکوعی» در بخش «الدریهمی» در جنوب «الحدیده» ۳۱ غیرنظامی کشته شدند که ۲۲ تن از آنها کودک و 4 تن زن بودند. در نهم آگوست هم ائتلاف عربی در یک حمله هوایی به اتوبوس حامل کودکان در استان «صعده» واقع در شمال یمن موجب کشته شدن ۵۱ غیرنظامی شد که ۴۰ تن آنها کودک بودند. این دو حمله نه تنها موقعیت و اعتبار بین‌المللی عربستان را بشدت تضعیف کرد، بلکه این واقعیت را نیز نشان داد که سعودی‌ها حتی از برد نظامی علیه نیروهای انصارالله ناامید شده‌‌اند و در تلاشند با حمله به غیرنظامیان ضمن فشار بر مردم یمن آنان را علیه نیروهای انصارالله تحریک کنند که به باور من این روند جدید نیز با شکستی تازه برای سعودی‌ها پایان می‌یابد. از طرف دیگر به لحاظ نظامی نیز ائتلاف به رهبری عربستان نه پیشروی ملموسی داشته است و نه ابتکار عملی را در اختیار دارد، بلکه برعکس در برخی مناطق عملیاتی، ابتکار عمل به طور کامل در دست نیروهای انصارالله قرار دارد و شبیخون‌‌های متعدد آنان نیروهای سعودی را زمینگیر کرده‌ است.
 اما سعودی‌ها برای پیروزی بزرگ نظامی اکنون یک کارت دیگر یعنی توافق با تروریست‌ها را رو کرده‌اند؛ آیا می‌توان گفت توافق با داعش و القاعده نیز در قالب همین برنامه جدید قرار دارد؟ در هفته‌‌های گذشته خبرهای متعددی از توافق امارات و عربستان با این دو گروه تروریستی و استخدام آنان در ساحل غربی منتشر شده است.
توافق و همکاری با داعش و القاعده در یمن موضوع تازه‌ای نیست. ریاض و ابوظبی طی سال‌‌های گذشته و به طور مکرر از این دو نیرو در یمن استفاده کرده‌‌‌اند. آنان پیش‌تر نیز این کار کرده‌‌اند اما اکنون ابعاد جدیدی به آن بخشیده‌اند. گزارش‌‌های رسمی متعددی وجود دارد که این دو کشور با شکست نیروهای داعش در سوریه و عراق پروژه انتقال تروریست‌ها از این دو کشور به یمن را آغاز کرده‌‌‌اند. اکنون شاهد حضور هرچه بیشتر داعش و القاعده در مقابل نیروهای انصارالله هستیم. هفته گذشته «غالب الزیدی»، رهبر بلندپایه القاعده، در پی تبادل آتش با نیروهای انصارالله در منطقه «مارب» در مرکز یمن کشته شد. قرار است نیروهای تازه‌نفس تروریست‌ها به جبهه نبرد غربی نیز اعزام شوند تا از این طریق ضعف نظامی سعودی‌ها و متحدان‌شان در نبرد با نیروهای انصارالله جبران شود. اما با نگاهی به تاریخ نبردهای انصارالله با این دو گروه تروریستی، این مساله بخوبی روشن می‌شود که تروریست‌ها نه‌تنها توفیقی به دست نیاورده‌‌اند، بلکه در هر نبرد نظامی نیز ضمن شکست، سرزمین‌‌های بزرگی را از دست داده‌‌‌اند. نیروهای انصارالله تجارب بسیاری در جنگ‌‌های کوهستانی و چریکی و همچنین نبردهای شهری دارند. آنان مجهز به نیروی ایمان و اراده نیز هستند، چیزی که تروریست‌های داعش و القاعده و همچنین نیروهای سعودی و اماراتی از آن بی‌بهره‌اند. به نظر می‌رسد سعودی‌ها این بار نیز با کارت تروریست‌ها بخت خود را امتحان خواهند کرد اما پیروزی برای آنان همچنان به عنوان یک سراب محسوب می‌شود.
 در این میان راهبرد آمریکا چگونه خواهد بود، این کشور به طور مکرر از سعودی‌ها حمایت می‌کند؛ آیا احتمال تغییر این راهبرد و حمایت آمریکا از صلح در یمن وجود ندارد؟
متاسفانه آمریکایی‌ها در موضوع صلح در یمن جدی نیستند. آنان خود یکی از عوامل تشدید بحران و عدم دستیابی به صلح هستند. در آخرین بمباران بزرگ سعودی‌ها علیه غیرنظامیان، این جنگنده‌‌های آمریکایی بودند که در آسمان کار سوخت‌رسانی به هواپیماهای سعودی را انجام می‌دادند. آمریکایی‌ها در مساله یمن نه‌تنها هیچ حسن‌نیتی ندارند، بلکه جدیتی از خود نیز در این‌باره نشان نمی‌دهند. واشنگتن بیشتر به دنبال تضمین فروش تسلیحات خود به سعودی‌هاست و هیچ تمایلی به قطع فروش تسلیحات پرسود خود به ریاض و ابوظبی ندارد. از طرفی تداوم بحران یمن باعث پیوستگی، وابستگی و همراهی بیشتر عربستان با آمریکا خواهد شد. عربستان اکنون آنچنان در موضع ضعف قرار گرفته است که براحتی خواسته‌‌های آمریکا در موضوع فلسطین، سوریه، عراق و حتی لبنان را قبول می‌کند. آمریکایی‌ها تلاش می‌کنند عربستان بیشتر به سمت و سوی آمریکا سوق یابد و میزان وابستگی آن به واشنگتن بیشتر شود. در چنین حالتی نمی‌توان به تغییر راهبرد واشنگتن و تلاش این کشور برای صلح در یمن امیدوار بود.
 


Page Generated in 0/0058 sec