رضاخان که روی کار میآید، سرکوب عشایر جنوب را جدیتر پیگیری و با مبارزان جنوب برخوردهای خشنتری میکند؛ زائر خضرخان که مجاهدتهای فراوانی همراه با رئیسعلی انجام داده است کشته میشود، برادران چاهکوتاهی به تبریز و تهران کوچ داده میشوند، آیتالله مجاهد برازجانی به تهران تبعید میشود، سران ایل قشقایی روانه زندان میشوند و در سال 1308 تنها بازمانده از دوران مقاومت در جنوب میرزا محمدخان برازجانی که در مقابل رضاشاه حاضر به تمکین نمیشود با اعزام اردوی نادری به فرماندهی سرهنگ سلحشور و همراهی خائنان داخلی به شهادت میرسد.
پس از این اتفاقات و در تمام دوره رضاخان، سیاستهای استعماری بریتانیا با قوت اجرا میشود و کنسولگریهای انگلیس در اصفهان، شیراز و بوشهر صاحب قدرت و اقتدار میشوند تا جایی که آزادانه به شهرها و روستاها رفت و آمد و با سران عشایر همسو با انگلیس ملاقات میکنند. بسیاری از خرابیهای جنوب در نتیجه همین دخالتها اتفاق میافتد. نتیجه دیگر حضور پرقدرت انگلیس در جنوب ایران، تحمیل نمایندگان و فرمانداران دستنشانده بود که سالهای فراوانی موجب بدبختی مردم این منطقه شدند. به آتش کشیدن شهرها و روستاها و غارت اموال عمومی و تسلط مزدورانشان به مدت یک سال بر سرنوشت مردم بوشهر، برازجان، کازرون، شیراز و اردکان گوشههایی از غدر و خیانت انگلیس مکار برای ویران کردن بوشهر و دشتستان است.