محسن شهمیرزادی: اول: اتوبوس هر قدر هم سرعت داشته باشد نمیتواند زودتر از ۶ ساعت خودش را به اصفهان برساند، خب این دلیل هم کافیست برای اینکه اهالی رسانه در افتتاحیه جشنواره حضور نداشته باشند. بنا بود بلافاصله بعد از رسیدن به سمت سیتیسنتر حرکت کنیم تا سروقت به اکران فیلم مورد نظرمان برسیم اما مسیر 11 کیلومتری تا سینما نیاز به سرویس داشت، یکی از کارگردانهای سینما که بنا بود کارگاه آموزشی و اکران فیلم داشته باشد هم در لابی پرپر میزد تا یکی او را از هتل به سینما برساند. خیالمان راحت شد! نه برای اینکه او هست و ممکن است زودتر سرویسی برای ما آماده شود، بلکه وقتی وضعیت استاد کارگاه و کارگردان مدعو این چنین بود، ما تکلیف خودمان را دانستیم.
دوم: خود را راس ساعت به پردیس چهارباغ (کاخ اهالی رسانه) رساندیم اما مامور حراست گفت اگر چه کارت خبرنگاری شما معتبر و محترم(!) است اما باید به گیشه بروید و بلیت تهیه کنید. در گیشه چند نفری جلوی من بودند که بلااستثنا هیچ کدام از اهالی رسانه نبودند و برای خرید بلیت رمز کارت اعتباری خود را میدادند. نوبت به ما که رسید، با نشان دادن کارت خبرنگاری، گفت متاسفانه ظرفیت تکمیل شده است. این پرسش را چند بار مطرح کردیم که مگر اینجا کاخ اهالی رسانه نیست و از اساس مگر ما آمدهایم کاری به جز دیدن فیلمها انجام دهیم؟ اما خب پاسخ همه سوالها یکی بود. ظرفیت پر شده است، لذا مجبور شدیم سانسهای آتی را زودتر پیشخرید کنیم که حداقل در این ۲ روز حضور مفیدمان، فرقی با عابران پیاده روی سیوسهپل داشته باشیم!
سوم: در میان فیلمهای روز جشنواره، «دوچ»، «سوم شخص غائب» و «تپلی» اقبال بسیاری از سمت منتقدان و مردم به دست آوردند. «دوچ» اثری از امیر مشهدیعباس است که در فضای شمالی کشور روایت میشود. این فیلم با بازی متفاوت ثریا قاسمی به همراه کورش سلیمانی، سروش جمشیدی و کورش زارعی دنیایی کودکانه، فانتزی و در عین حال کمدی را در فضایی بومی و محلی تجربه میکند. داستانی به محوریت کاراکتر غلامرضا که برای خرید دوچرخه خود- و مسابقه با بچهپولدار قصه- دست به هر کاری میزند و در نهایت تصمیم میگیرد به خاطر جایزه نهضت سوادآموزی، پیرزن ۹۰ ساله بیسواد روستا را باسواد کند. دوچ اگر چه در تدوین و کارگردانی چندتکه و آشفته به نظر میرسد اما با قصه دوستداشتنی و البته غیرخطی و پیشبینیناپذیر، باعث شده همچنان دوستداشتنی و کمیاب باقی بماند. «سوم شخص غائب» نیز اثری از وحید نیکخواه است که اندرزهای تربیتی را پی گرفته و تولید آن به کلی با بازیگران اصفهانی و در همین شهر انجام شده است. از جمله مزیتهای این اثر جموجور بودنش و تناسب امکانات تولید با ادعای فیلم و همچنین اصالت بومی آن است. «تپلی» جدیدترین فیلم حسین قناعت است که در فضایی متفاوت از تمام آثار او روایت میشود، آنچنان که خودش هم پیش از اکران از این فیلم به عنوان متفاوتترین اثر خود یاد کرد. قناعت گفت پیش از این آثارش را به گونهای میساخته که وقتی بزرگترها کودکان خود را به سینما میآورند، پای قصههای او حوصلهشان سر نرود اما این بار بزرگترها میتوانند تنهایی هم به تماشای فیلم بنشینند. این فیلم اگر چه به گفته قناعت، در ژانر نوجوانان میگنجد اما با توجه به محوریت حسن معجونی و روایت داستان از دریچه نگاه او، به نظر میرسد فیلم در اولویت اول برای مخاطب بزرگسال ساخته شده است؛ داستانی که به اقتباس از فیلم The Kid تصویر شده است و فضایی فانتزی دارد. تپلی در مضمون تلاش دارد مشکلات بزرگسالی را به تجربههای کودکی نسبت دهد و تقریبا اغلب خردهداستانهای فیلم را میتوان یک روایت متفاوت از تئوریهای فروید دانست. دوست روانشناس شخصیت اول داستان- به عنوان دانای کل- همواره معتقد است درمان عمیق و اصلی او «روانکاوی» است و سایر درمانها موقت است. تپلی پیام دارد و تلاشی هم نمیکند که پیام خود را از متن فیلم پنهان کند اما این هنر روایتگر است که شعاریترین شعارها و صریحترین پیامها را طوری در داستان دوستداشتنیاش روایت میکند که مخاطب هیچگاه گمان نمیکند اثر به شعور او توهین کرده است.