printlogo


کد خبر: 198055تاریخ: 1397/6/13 00:00
شیخ یتصبی و تحریف تاریخ

کمال لطفی: باز هم انتشار نامه‌ای منتسب به مهدی کروبی و تکرار تبدیل شدن این نامه به تیتر نخست رسانه‌هایی که روزگاری این فرد را به جرم مسؤولیت داشتن در نظام اسلامی بی‌محابا تحقیر و تخریب می‌کردند!
اما بهانه انتشار این نامه این بار برگزاری اجلاسیه خبرگان در روزهای آینده و مکتوب کردن ادعاهایی از جنس ادعای تاریخی مهدی کروبی در سال 84 بود!
در آن سال پس از آنکه مهدی کروبی از راهیابی به دور دوم انتخابات بازماند، یاران امروز خود در جناح اصلاحات را که مسؤول برگزاری نهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری بودند، متهم به دستکاری در انتخابات و ممانعت از رقابت وی با مرحوم هاشمی‌رفسنجانی کرد؛ ادعایی که با واکنش تند رئیس‌جمهور وقت و دیگر وزرای دولت اصلاحات مواجه شد.
هر چند ادبیات سخیف این نامه که عقده‌های سر باز کرده نویسنده [و شاید نویسندگان!] را نشان می‌دهد، ارزش پاسخگویی ندارد اما در این مجال به بررسی بخش‌هایی از آن می‌پردازیم تا آنان که احتمالا نامه را خوانده‌اند بیش از پیش با شخصیتی که امروز اینگونه حقیرانه به ملعبه دست عده‌ای برای تسویه‌حساب با مردم و نظام اسلامی تبدیل شده، آشنا شوند.
جدا از اینکه این چه حصر جالبی است که از آن نامه و بیانیه می‌دهند و درباره مسائل روز هم اظهارنظر می‌کنند که در این مجال قصد پرداختن به مقوله «هتل سیاسی حصر» را نداریم، کمتر کسی است که نامه تاریخی مهدی کروبی به همراه حجج اسلام سیدحمید روحانی و امام‌جمارانی به آقای منتظری در بهمن ماه 67 را نخوانده باشد. نامه‌ای که بنا بر گفته نویسندگان پس از مدت‌ها صبر و تحمل رفتارهای غیرعقلانی و ضدانقلابی قائم‌مقام معزول خطاب به وی نگاشته شد.
مهدی کروبی آن روز حسینعلی منتظری را به دلیل تکرار ادعاها و سخنان گروه‌های ضدانقلاب همچون نهضت آزادی، لیبرال‌ها، انجمن حجتیه و امثالهم علیه انقلاب اسلامی مورد شماتت قرار داده و نوشته بود: «آیا خدا راضی است که با اینگونه سخنان، برای رادیوهای بیگانه و ضد انقلاب خوراک تهیه کنید و اصل نظام اسلامی را زیر سوال ببرید؟»
و امروز خود به همان وضعیت فلاکت‌باری افتاده است که روزگاری قائم‌مقام معزول را به‌خاطر آن شایسته ملامت می‌دانست!
آیا اطرافیان مهدی کروبی به او می‌گویند ادعاهای کذب وی در چند سال گذشته چه بساط جشنی را در اردوگاه دشمنان نظام اسلامی و مردم به راه انداخته و خوراکی که وی برای رسانه‌های ضد‌انقلاب تهیه می‌کند، به سرتیتر بلندگوهای دشمن تبدیل شده است؟
آیا مهدی کروبی که ادعاهای حسینعلی منتظری علیه احکام قضایی صادر شده درباره وابستگان به منافقین و دشمنان مردم ایران را «سخنان القا‌شده از سوی اطرافیان ناصالح و شیاد» معرفی می‌کرد، امروز خود به همان بلیه دچار شده و شیادانی که روزگار خود را با کاسبی از حصر وی می‌گذرانند، با ارائه اخبار غلط درباره مجرمان اجیر‌شده از سوی دشمنان مردم، وی را به سمت حمایت از این تبهکاران هدایت می‌کنند؟
تحریف تاریخ!
مهدی کروبی در نامه خود به ماجرای جلسه‌ای که در شب ارتحال امام خمینی در بیت امام برگزار شد، اشاره کرده و با نقل این مساله که «کل بحث آن جلسه درباره شورای رهبری بود و در آن جلسه هرگز سخن از انتخاب یک فرد به میان نیامد» در دروغی آشکار و واضح مدعی می‌شود: «فردای آن روز در جلسه فوق‌العاده خبرگان در 14 خرداد 68 مرحوم هاشمی برخلاف بحث‌های شب گذشته‌شان به نقل خاطره‌ای از امام پرداختند و آیت‌الله خامنه‌ای به عنوان رهبر انتخاب گردید»!
در پاسخ به دروغ تاریخی این پیر مفلوک محصور اشاره به نکاتی ضروری است.
الف- مهدی کروبی در ادعای خود مشخص نکرده است که چند تن از اعضای خبرگان رهبری که صلاحیت حضور و نظر دادن در جلسه تاریخی انتخاب جانشین امام خمینی را داشته‌اند، در آن جلسه حاضر بوده‌اند اما هر چه باشد یقینا تمام نمایندگان مردم در مجلس خبرگان در آن جلسه حضور نداشتند و حضار جلسه تنها نظر خود را اعلام کردند و این افراد نمی‌توانستند به تنهایی و بدون رای دیگر اعضای خبرگان، به تعیین تکلیف درباره جانشین امام بپردازند اما با توجه به سابقه مهدی کروبی، عدم فهم این مسائل بدیهی توسط وی زیاد عجیب نیست و طبیعی به نظر می‌رسد!
ب- در رد ادعای دروغ مهدی کروبی اشاره به همین مساله کافی است که چندی پیش بخش‌های زیادی از این جلسه تاریخی در رسانه ملی پخش شد. بر خلاف ادعای مطرح شده توسط کروبی که مدعی شد «مرحوم هاشمی برخلاف بحث‌های شب گذشته» به طرح نام آیت‌الله خامنه‌ای پرداخت، مدت زمان زیادی از جلسه به مباحثه و تبادل نظر خبرگان ملت با محوریت «تعیین شورای رهبری» سپری شد و پس از آنکه مخالفان و موافقان به صورت تفصیلی نظرات خود را بیان کردند، این مساله به رای گذاشته شد که اکثریت خبرگان ملت نسبت به آن رای منفی داده و به همین دلیل وارد تعیین فرد به عنوان رهبر شدند.
پ- برخلاف ادعای کروبی، مرحوم هاشمی مستقیما به نقل خاطره نپرداخت، بلکه پس از فشار برخی اعضای خبرگان مبنی بر وجود تاییدات مکرر از سوی امام خمینی درباره آیت‌الله خامنه‌ای، مجبور به نقل مطالبی شد و اتفاقا مهم‌ترین و تاثیرگذارترین تاییدیه امام خمینی درباره رهبر معظم انقلاب، مرحوم حجت‌الاسلام سیداحمد خمینی بود!
ت- همگان ماجرای گاف تاریخی مهدی کروبی در مناظرات ریاست‌جمهوری سال 88 را به یاد دارند که چگونه با عدم تمایز میان یک قاعده ساده «صفت و موصوف» در جمله «دول الخلیج العربیه» بیسوادی خود را آشکار کرد. حال چه باید گفت که چنین فردی با این سطح از سواد، نسبت به مساله‌ای که ده‌ها مجتهد مسلم که برخی از آنان به مقام مرجعیت نیز رسیدند خدشه وارد کرده و به عمل آنان ایراد می‌گیرد!
شیخ یتصبی!
شعری به زبان عربی وجود دارد که شاعر در آن می‌گوید: «شیئان عجیبان هما ابرد من یخ، شیخ یتصبی و صبی یتشیخ» یعنی «دو چیز هستند که آنها از یخ هم سردتر هستند (یعنی خنده‌دار هستند)؛ یکی پیری است که خودش را به کودکی زده و دیگری کودکی است که خود را به پیری زده»!
حقیقتا بخش‌هایی از نوشته سخیف منتسب به مهدی کروبی، مصداق بارز پیرمردی است که در 82 سالگی مانند خردسالان کم‌خرد، در این توهم است که با نوشتن چند کنایه و طعنه توانسته‌ ضربه‌ای کاری وارد کند اما غافل از آنکه این مساله دست تهی او را در این آوردگاه نشان می‌دهد که خود را مانند خردسالان به وادی بی‌ادبی و کم‌خردی می‌کشاند!
تکرار چند باره عنوان «رهبر موقت»* در اشاره به ماجرای انتخاب رهبر انقلاب توسط خبرگان ملت که پس از انتشار فیلم ناقص از سوی عناصر ضد انقلاب توسط منافقین مطرح شد یا انتقاد عجیب و بی‌مایه از نمایندگان خبرگان رهبری که در بیانیه خود در توصیف رهبر معظم انقلاب از عنوان معمول برای ایشان به عنوان یک مرجع تقلید یعنی «آیت‌الله العظمی» استفاده کرده‌اند، به میزان کافی‌ آینه تمام‌‌نمای شخصیتی درمانده است که هنوز در بهت ناشی از عدم اقبال مردم به خود پس از سال‌ها باقی مانده و به دنبال انتقام گرفتن از دیگرانی است که در همه این سال‌ها، جز محبت و خیرخواهی برای نجات وی از مهلکه‌ای که شیادان پیش از او افرادی چون منتظری و امثال او را به ورطه عاقبت به شری کشاندند، نداشته‌اند.
چه این نامه توسط مهدی کروبی نوشته شده باشد و چه دیگرانی از نام او برای محقق کردن کابوس‌های شوم خود سوءاستفاده می‌کنند، نکته عبرت‌آموز این است که چگونه بر باد رفتن آرزوی نشستن بر صندلی ساختمان پاستور، او را به فردی حقیر، کینه‌توز و همنوا با جنایتکارانی که وی ده‌ها سال از عمر خود را به مبارزه و افشای چهره پلید آنان پرداخته بود، مبدل کرده است!
پی‌نوشت:
* پس از انتخاب رهبر معظم انقلاب از سوی خبرگان ملت، از آنجا که قانون اساسی طبق دستور امام خمینی(ره) در حال بازنگری بود و برخی بندهای آن از جمله قسمتی که مربوط به شرط مرجعیت برای رهبری انقلاب بود در حال تغییر بود و با توجه به اینکه عمده اعضای خبرگان بر اساس نظر امام، اجتهاد را شرط کافی می‌دانستند، بنابراین به طور موقت و تا زمانی که نظر مردم در رفراندوم تغییر قانون اساسی معین‌کننده ملاک عمل قرار گیرد، شخصی را که آن زمان در جایگاه مرجعیت قرار نداشت، به عنوان رهبر موقت انتخاب کردند تا در مسائل مهم و حیاتی آن زمان بتواند راهگشای کشور باشد، بنابراین رای‌گیری برگزار شد و آیت‌الله خامنه‌ای به عنوان رهبر موقت انقلاب اسلامی با رای اکثریت مطلق نمایندگان مردم در خبرگان رهبری تا زمان برگزاری رفراندوم انتخاب شدند.
از ۱۴ خرداد ۶۸ تا ۶ مرداد آن سال که نتایج رفراندوم تغییرات قانون اساسی اعلام شود، آیت‌الله خامنه‌ای به عنوان رهبر موقت انقلاب اسلامی فعالیت می‌کردند و پس از آنکه موافقت ۹۷ درصدی مردم با تغییرات مشخص شد، دوباره خبرگان ملت گرد هم آمدند تا مجدد برای رهبری تعیین تکلیف کنند. در این جلسه جدید نیز آنچه مشخص شد اعتماد دوباره و با درصد بالاتر خبرگان ملت به آیت‌الله خامنه‌ای برای علمداری انقلاب اسلامی بود اما مهدی کروبی به‌رغم اطلاع از این موضوع، مذبوحانه به ترویج خط تبلیغی منافقین پرداخته است!


Page Generated in 0/0052 sec