printlogo


کد خبر: 198317تاریخ: 1397/6/18 00:00
ظرفیت دولت را فعال کنید!

میکائیل دیانی: این امروز به عنوان پیش‌فرض ذهنی تحلیلگران موافق و مخالف دولت پذیرفته شده است که دولت روحانی، نه ایده‌ای برای مرکزیت برنامه اداره کشور دارد و نه توان اجرایی برای انجام هر ایده‌ای را! و به واسطه این پیش‌فرض طرح‌ها و نگاه‌های مختلفی در تحلیل وضع موجود ارائه می‌شود.
«فقر ایده» و «بی‌عرضگی اجرایی» دولت روحانی گاه خود منجر به ارائه طرح‌هایی شده که از اساس محل چالش بوده است. یکی از این ایده‌ها راه‌اندازی یک «ساختار موازی به‌جای دولت» است که وظایف دولت در عرصه اداره کشور را بر عهده بگیرد و خلأها را پوشش دهد. نقد درستی که اخیرا رهبر انقلاب در جلسه با خبرگان مطرح کردند ناظر به ارائه اینگونه ایده‌ها بوده است. ایشان فرمودند: «ایجاد تشکیلات موازی با دولت هم راه اصلاح نیست. اینکه آقای جنتی فرمودند کار جهادی، کاملاً حرف درستی است؛ کار جهادی باید انجام بگیرد، اما به‌وسیله‌ چه‌کسی؟ به‌وسیله‌ خود مسؤولان؛ در مجاری قانونی باید این کار انجام بگیرد... کار را باید خود مسؤولان مربوط انجام بدهند. کار موازی در کنار دستگاه دولتی کار موفقی نیست؛ این تجربه‌ قطعی این حقیر است در طول این سال‌ها. بله! بایست کار را جهادی انجام داد، منتها جهادی را چه‌کسی انجام بدهد؟ مسؤولان مربوط باید این را انجام بدهند».
1- مساله اول این است که همه ما باید به ساختار قانونی کشور ملتزم باشیم؛ اگر قرار باشد به واسطه هر خلل یا بحرانی در دولت‌ها تصور ذهنی‌ای شکل بگیرد که باید از ساختار قانونی عبور کرد و ساختار موازی شکل داد، دیگر هیچ وقت نمی‌شود بر ساختار سیاسی کشور تکیه کرد. در این نوع نگاه علاوه بر آنکه اقتدار سیاسی حاکمیت را تضعیف می‌کنیم، مردم‌سالاری در کشور را نیز مخدوش می‌کنیم. نتیجه نهایی نیز به‌جای بسامان شدن اوضاع، حرکت به سمت هرج و مرج و آنارشیسم است؛ وضعیتی که دیگر هیچ ایده‌ای به‌کار نخواهد آمد!
2- تغییرات بزرگ در وضعیت موجود نیازمند قدرت و اختیارات وسیع است. در کشور بیش از 90 درصد اختیارات و قدرت در اختیار دولت است، ساختارهای رگولاتوری و تنظیم‌کننده اقتصاد که تصمیمات کلان و سیاست‌گذاری‌ها در آن شکل می‌گیرد مانند بانک مرکزی، سازمان برنامه و بودجه و... جزئی از دولت است و دیگر نهادها کمتر از 20 درصد اقتصاد را در اختیار دارند و آن هم در شرایطی است که ساختارهای رگولاتوری را در اختیار ندارند.
اینکه کارهای بزرگ را باید دولت‌ها انجام دهند و باید به لحاظ قانونی پایبند ساختار سیاسی بود، البته محدود به ایران نمی‌شود، در هیچ ساختار سیاسی در دنیا عملیات برنامه‌ریزی و اجرایی کشورها خارج از دولت‌ها نیست و اداره کشور در نظم ساختاری مدرن بدون وجود دولت‌ها امکان‌پذیر نخواهد بود.
3- «کار جهادی» و خدمت‌رسانی‌ها به مستضعفین از سوی مردم خوب است و فراگیر شدن آن هم مهم است و هم باید انجام شود اما تصور آنکه این کارها می‌تواند جایگزین نقش دولت در حل مسائل کشور شود یک اشتباه بزرگ است؛ حقیقتا اداره و حل مشکلات کشور با ساخت و سازهای گروه‌های جهادی در مناطق محروم قابل قیاس نیست، اگرچه وجود این روحیه برای کار در کشور لازم است. برای آنکه به این مساله پی ببریم خوب است به کمک‌های مردمی در طول دوران دفاع‌مقدس توجه کنیم. کمتر از یک درصد هزینه‌های جنگ از مجرای کمک‌های مردمی تامین می‌شد و همه هزینه‌های جنگ در بودجه دولت تصویب و پرداخت می‌شد. این روحیه برای آنکه وحدت ملی را ایجاد و حس همدلی و همبستگی را تقویت کند که جلوی بسیاری از آسیب‌ها را می‌گیرد، لازم است اما برای تغییرات بزرگ اصلا قابل تصور هم نیست. نهادهای دیگر بیرون از دولت نیز وزنی بیش از این خدمات مردمی ندارند و همه در نهایت خلأهای جزئی پیرامون دولت را پر می‌کنند و نه نقش دولت در مدیریت و حل مشکلات کشور را. اینکه رهبری می‌فرمایند به تجربه برای‌شان ثابت شده که کار خارج از دولت امکان‌پذیر نیست هم ناظر به همین مساله است.
   اما چه باید کرد؟!
به‌جای ایده‌هایی که در آن دولت را از محوریت تصمیم‌ها خارج می‌کند، باید دولت را در متن تغییرات قرار دهیم و نخستین تغییر را در خود دولت شکل دهیم. فشار رسانه‌ای جریان انقلابی و مردم باید به‌گونه‌ای باشد که دولت از حالت کرختی و ایستایی خارج شود و به وضعیتی پویا بدل شود. نگاه کارشناسی که برای تغییر و بهبود وضع موجود برنامه دارد باید در اختیار دولت قرار گیرد و باید دولت به این جمع‌بندی برسد که بن‌بستی در وضعیت اقتصادی وجود ندارد و راه‌حل‌های بسیاری برای برون‌رفت از وضع موجود قابل احصاست. در حقیقت به‌جای آنکه دنبال نهاد موازی جهادی باشیم، باید نهاد دولت و ظرفیت‌های آن را جهادی کنیم و دولت را در این مسیر قرار دهیم.


Page Generated in 0/0074 sec