printlogo


کد خبر: 198451تاریخ: 1397/6/20 00:00
کتیبه‌های امید

حسین قدیانی: حالا به محرم هم می‌رسیم! عجله نکنید! راستش از هر جنگی بدتر همین «جنگ رسانه‌ای» است! شکست در جنگ رسانه‌ای از آنجا که ایمان و امید و انگیزه را از آدمی می‌گیرد، تلخ‌تر از هر شکستی است! ظاهرش آن است که ما زمینی را و زمانی را به دست هیچ دشمنی نداده‌ایم ولی انسان تهی از ایمان و امید و انگیزه، همان انسان تهی از حیات است! گمانم وجه افتراق مرده از زنده، بیش از آنکه در نفسی باشد که مرده نمی‌تواند بکشد و زنده می‌تواند، در ایمان و امید و انگیزه‌ است! این سه را نداشته باشی، زنده هم باشی مرده‌ای! و حالا بگو مرده‌ای متحرک! من البته بنا ندارم در این متن، شعار بدهم! بله! یأس‌آور است مشاهده دولتی که بیش از اقتصاد، درگیر سیاست است و آخرش هم وزیرش می‌گوید «همینی که هستیم!» اما خوب است ببینیم این دولت را چه کسی سر کار آورده! و بعضی نمایندگان را! و بعضی اعضای شوراها را! تو وقتی کیلویی به امید رأی می‌دهی، نخستین قربانی همین امید است! با رأی به لیستی که نام امید را بر پیشانی دارد، لزوما امید حاصل نمی‌شود! همچنان که رأی به کلید، لزوما به باز شدن قفلی منجر نمی‌شود! یک بخش مهم از بدبختی‌های ما این است که موسم انتخابات را بدل می‌کنیم به بی‌خودترین دوگانه‌ها! و هیچ حواس‌مان نیست که اصلا و اساسا این انتخابات برای چیست! بهار ۹۲ و ۹۶ را یادمان نرفته که ذیل بی‌ربط‌ترین دوگانه‌ها با ماهیت کار اجرایی، چگونه کار و عمل را فدای حرف و سخن کردیم! مادام که ایام منتهی به انتخابات، مباحث مرتبط را به حاشیه ببریم، باید هم بخوریم به پست وزیری که در جواب اعتراض می‌گوید «همینی که هستیم!» مضحک است! هدف آن است که برای اجرایی‌ترین بخش کشور یعنی قوه مجریه، رئیس انتخاب کنیم تا او با کمک همکارانش از مشکلات معیشتی بکاهد و رونقی به کار و کارگر و تولید و اقتصاد و صادرات بدهد اما شگفتا از مباحث انتخاباتی‌مان که کمتر متوجه امور مرتبط است! و هیچ خیال‌مان نیست که بابا! رئیس برای کرسی آزاداندیشی فلان دانشگاه نمی‌خواهیم انتخاب کنیم! مرا بابت این صراحت عفو کنید اما این روزها اگر کم و بیش امیدمان ضعیف است، ناشی از عقل ضعیف‌مان در وقت انتخابات است! وقتی در وقت انتخابات به همه چیز توجه می‌شود الا چیزهای اصل کاری و همه حرفی ‌زده می‌شود جز حرف‌های ضروری، باید هم این باشد وضع‌مان! و این محصول غلبه شور بر شعور است! و احساس بر عقل! آخر آدم عاقل، در هنگامه گزینش یک راننده برای یک ماشین، توجه به تصدیق و توانایی‌ها و تجارب گزینه‌ها می‌کند یا دنبال قاتل بروس لی در کرج می‌گردد؟! لذا هم باید از مردم تمنا کنیم که متوجه عواقب رأی خود باشند و هم باید به خودمان نهیب بزنیم که چرا بعضا با «عدم شناخت درست صحنه» و «ورود نادرست به انتخابات» به طرف مقابل اجازه می‌دهیم دعاوی انتخاباتی را از موضوعات مرتبط با حوزه کار قوه مجریه بکشاند سمت حاشیه‌ها! بس کنم که این متن را ننوشتم برای این طعنه‌ها! برای آن نوشتم که بلکه در انتخابات‌های بعدی، اقلا به‌خاطر شکم‌مان هم که شده، نه شکمی بصیرت‌افزایی کنیم و نه شکمی رأی بدهیم! ما هر چه می‌کشیم، از رفتار و گفتار سطحی و بدون عمق است!
همین جا وارد محرم شوم! در هر میدانی که فتحی داشتیم و مظهری از ایمان و امید و انگیزه آفریدیم، مدیون همین ماه هستیم! آری! جز در مکتب عاشورا، ما را هرگز این توان نبود که از گردنه کربلای ۵ عبور کنیم و به خود کربلا برسیم! اینکه امروز در منطقه مقاومت، دست برتر و بالاتر را جمهوری اسلامی دارد، دقیقا همان چیزی است که دشمن نمی‌خواست! قطعا اگر ما نبرد منطقه را به آمریکا و اسرائیل باخته بودیم و اجازه داده بودیم «خاورمیانه جدید» را همان‌گونه که دوست دارند بسازند، هرگز خبری از امنیت این روزهای کشورمان نبود! و تو اگر از قاسم سلیمانی راز این موفقیت را بپرسی، حتما اشاره به عاشورا خواهد کرد! و به کربلا! و به همین ماه محرم! اگر دانشجوی ما در کربلای هویزه و در نبرد تن و تانک، حماسه می‌آفریند، علت آن است که شهید حسین علم‌الهدی در مکتب علمدار کربلا پرورش یافته بود! شهدای هسته‌ای هم! شهدای مدافع حرم هم! نترسیدن از تحریم و تهدید و جنگ‌ رسانه‌ای، نیز مجاهده تا آخرین نفس، درس محرم برای امروز ما هم هست!
 اولا باید مایه‌های امید را ببینیم و اینگونه نباشد که متأثر از بوق‌های دشمن، چشم بر دستاوردهای بزرگ انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ببندیم! ثانیا باید با کسب تجربه از گذشته، هر آن راهی و هر آن رأیی که اسباب ناامیدی ما را از چیزهایی باعث می‌شود، تکرار بی‌خود نکنیم! محرم فقط تکرار شور نیست؛ تکرار شعور هم هست! و هنوز هم حسین علم‌الهدایی هست که در کربلای خود بدرخشد! اگر دشمن، صاحب رسانه است؛ ما نیز بی‌رسانه نیستیم! اصلا و اساسا همه این جنگ روانی‌ها و همه این نبرد رسانه‌‌ای‌ها برای آن بود که عاشورا در همان سال ۶۱ قمری متوقف بماند! و عملیات الی بیت‌المقدس در همان سال ۶۱ شمسی متوقف بماند! که نسل‌ها از پس نسل‌ها بیایند و بروند لیکن نه مصطفایی آفریده شود، نه محسنی! اینکه در میان این همه بمباران تبلیغاتی، باز هم هر دهه‌ای قهرمان جدید خود را دارد؛ احمدی‌روشن و حججی دارد، یعنی خدا در جنگ رسانه‌ای حواسش به ما هست! و الا کجا زیارت حزن‌انگیز عاشورا تبدیل به زیارت شورانگیز اربعین می‌شد؟! و ما همه این مظاهر امیدواری را مدیون رسانه‌ای هستیم به نام محرم! به این کتیبه‌ها نگاه کنید! تو گویی ستون‌های یمین و یسار روزنامه‌ای هستند که هنوز هم در جوهر قلم‌شان خون سیدالشهدا می‌جوشد! «حسین» یعنی در هر زمانی و در هر مکانی، راه درست را رفتن و رأی درست را دادن! اگر امتحان است، راه حق برویم و اگر انتخاب است، رأی حق بدهیم! علت بعضی ناامیدی‌های ما در همین راه و رأی نادرست خودمان است! محرم اما تذکر همین مسائل است! و فی‌نفسه منشأ امید! قدرمسلم باز هم پای کتیبه‌ها و خیمه‌ها، انسان تراز انقلاب اسلامی رشد خواهد کرد! ما نمی‌شناسیم، لیکن خدا حججی‌های دهه‌های بعد را از همین امشب می‌نشاند پای درس محرم! و از یاد نبریم آن روزی که ما در کربلای هویزه، مفتخر به آشنایی دانشجوی شهید حسین علم‌الهدی شده بودیم، محسن حججی هنوز به دنیا نیامده بود! سلمنا! رسانه دست دشمن است اما همه چیز دست خداست! و خدا نمی‌گذارد ثارالله از جوشش بیفتد! بنازم به این ستون‌ها و سرمقاله‌ها! و به این قدم‌ها و قلم‌ها! اگر ما بی‌رسانه هستیم، پس این کتیبه‌های محتشم چیست؟! اصلا انگار همین امروز سروده و چقدر هم امیدوار که «باز این چه شورش است که در خلق عالم است»!
 


Page Generated in 0/0124 sec