جیمی کرگر: هیچ سیستمی بدون ایراد نیست. ما همه از نمایش انگلیس در جامجهانی با خط دفاعی 3 نفره لذت بردیم اما مشکلاتی که این سیستم برایمان پدید آورد را بویژه مقابل کرواسی دیدیم. وقتی در این سیستم وینگبکها عقب کشیده میشوند و عملا خط دفاعیای 5 نفره را تشکیل میدهند، چه کسی مقابل فولبکهای حریف قرار میگیرد؟ مقابل اسپانیا هم این موضوع کاملا به چشم میآمد. دنی کارواخال و مارکوس آلونسو فضای زیادی برای نفوذ و حرکت داشتند و انگلیس در زمین خودش گیر افتاده بود. این مشکل بزرگ سیستم گرت ساوتگیت مقابل تیمهای درجه یک است. بیشتر تیمهای بزرگ فوتبال دنیا از سیستم 3-3-4 استفاده میکنند، سیستمی که در مواقعی و با توجه به شرایط بازی به دفاع 3 نفره هم تبدیل میشود. اگر انگلیس قرار است با این تیمها رقابتی جدی، نزدیک و معنادار داشته باشد باید ساوتگیت فکری برای این مساله فولبکها کند. وینگبکها در سیستمی که ساوتگیت از آن استفاده میکند نمیتوانند تبدیل به فولبک شوند، چون وقتی تیم صاحب توپ است آنها عملا نقش وینگر را بازی میکنند. این یکی از دلایلی بود که ساوتگیت برای جامجهانی از کایل واکر به عنوان دفاع راست مرکزی استفاده کرد تا با توجه به پست طبیعیاش در منچسترسیتی بتواند در جریان بازی، دفاعی 4 نفره از تیمش بسازد و نقش فولبک راست را بازی کند. در هر صورت هر تیمی با هر سیستم ابتداییای که به زمین برود در جریان بازی چینش بازیکنانش مدام در حال تغییر است. تیمی که با دفاع 4 نفره بازی میکند وقتی یکی از فولبکهایش به خط حمله اضافه میشود تبدیل به تیمی با دفاع 3 نفره میشود. انگلیس در حال حاضر روی کاغذ با دفاع 3 نفره یا گاهی 5 نفره بازی میکند. مساله اینجاست که دفاع 5 نفره نباید در دقایق زیادی اجرا شود، چون عملا تیم را در زمین خودش حبس میکند. اگر انگلیس راهی برای حل این مشکل پیدا نکند امکان ندارد موفق به شکست تیمهای بزرگ شود. همه میدانیم انگلیس مقابل اسپانیا نمیتواند کنترل جریان بازی و مالکیت توپ را در دست بگیرد. این را خود ساوتگیت هم قبل از بازی میدانست اما او باید دنبال راهی بگردد که بازیکنانش بتوانند بیشتر از اینها توپ را از حریف پس بگیرند و استفادهای درست از آن داشته باشند. مشکل اصلی انگلیس برابر اسپانیا همین بود. تیم به قدری با عمق کم دفاع میکرد و در زمین خودش فرو رفته بود که نمیتوانست توپ را از حریف بگیرد و آن را بدل به یک ضدحمله کند. مساله دیگر در این وضعیت خط میانی انگلیس است که یک هافبک درجه یک و خلاق ندارد که بتواند جریان بازی را به سود تیم خودش در دست بگیرد. نداشتن چنین هافبکی البته به این معنا نیست که شانسی برای پیروزی شما وجود ندارد. معنای این حقیقت این است که انگلیس باید راهی دیگر برای پیروزی پیدا کند، راهی که معمولا برای چنین تیمهایی از طریق پس گرفتن توپ از حریف در میانه زمین و شروع ضدحملهای سریع ممکن میشود. لازمه چنین رویکردی بالا آوردن خط دفاعی است. مساله فوتبال ملی اینجاست که ساوتگیت نمیتواند هافبکی را که تیمش در میانه زمین لازم دارد بخرد.