printlogo


کد خبر: 198605تاریخ: 1397/6/24 00:00
نقدی بر مجموعه شعر «به رنگ درنگ» سروده «محمد مرادی»
همه چیز به رنگ دین

حمیدرضا شکارسری: مجموعه شعری که دارای عنصر یا عناصری تکرار شونده و نظام‌بخش (موتیو) باشد به سمت کتابشدگی حرکت کرده است. مجموعه شعری که از گسیختگی حس مخاطب جلوگیری می‌کند و با قراردادن او در اتمسفری واحد و فراگیر، قدرت تاثیر خویش را بر مخاطب همچون رسانه‌ای گرم افزایش می‌دهد. از سوی دیگر بعضی از موتیوها که غالبا محتوایی هستند، شعرها را به سمت ماهیتی محتواگرایانه متمایل می‌سازند، آنقدر که چگونه گفتن یا فرم سرایش به طور کامل جا را برای چه گفتن خالی می‌کند. در این موقعیت متن صریح می‌نماید و به شعار می‌گراید. مجموعه شعر «به رنگ درنگ» از «محمد مرادی» دارای موتیو محتوایی است. تقریبا تمام اشعار این مجموعه محتوایی دینی دارد. کلیت این مجموعه نماینده ذهنیت شاعری دین‌مدار است که جهان را از دیدگاهی دینی می‌بیند و تفسیر می‌کند. به همین دلیل شعر «مرادی» نه‌تنها در ژانر مذهبی، بلکه در ژانرهای سیاسی و اجتماعی هم قابل رده‌بندی است. شعری مسؤول و متعهد که غایت خود را نه در فرم قالبی چون غزل، بلکه در محتواهای دینی می‌جوید.
لغزش آهنگ خطاییم در این راه غریب
ای رسول دو جهان صبر و ثباتی بفرست
یا محمد (ص) سر و جان باخته معرفتیم
حج ما گمشدگان را عرفاتی بفرست
این محتوا البته همیشه چنین صریح بر کاغذ نریخته است و عمیق‌تر از آب درآمده است. آنجا که گاه محتوای یکی از خوانش‌ها مذهبی است و شعر می‌تواند خوانش‌هایی دیگرگون هم داشته باشد. به عبارت دیگر در کتاب شعری که اندیشه دینی غالب شده است حتی اشعاری که چه بسا در دیگر ژانرها هم سروده شده‌اند، خوانشی دینی می‌یابند.
سر به سر راز جهان خنده مستانه‌ایست
صد دهان قهقهه یکسره اینجاست، ببین!
لشکر اوست که بر دشت زمان صف‌زده است
شک نکن، میمنه در میسره آنجاست ... ببین!
«مرادی» سیطره این نوع تفکر را حتی اگر شده با نوع مضمون‌سازی و تصویرآفرینی در شعری که ربطی به مسائل دینی ندارد به خوبی و روشنی بازمی‌تاباند. به طور مثال در غزلی که شاعر در مونولوگی کوتاه، حدیث نفس می‌گوید، چنین می‌سراید:
نه چاه کوفه نشانی که زار زار بنالم
نه راه گمشده سوی فراسویی که ببینم
و در حدیث نفسی دیگر، در توصیف شبی رویایی و عرفانی این بیت را جاسازی می‌کند:
پرواز را تا کهکشان، دل جعفر طیار شد
یوسف شدم در مصر جان از چاه تن بیرون زدم
انسان دین‌مدار نسبت به حوادث و رویدادهای جهان اسلام بی‌تفاوت نمی‌تواند باشد. شعر او همچون حربه‌ای است که مواضع انقلابی و حماسی یا تراژیک او را بازمی‌تاباند. این حکم اگرچه شعر را از مواضع شعر ناب دور می‌کند اما در ژانر خود می‌تواند کارآمد و موثر باشد.
ای خرس‌های قطبی بی‌عار، بی‌کارهای رخوت اسکار
تا کی به شوق نخل طلایی از فیلم‌های کن بسرایم؟
تا کی تمام همت خود را وقف مذاکرات ببینم؟
یک لحظه از ژنو بنگارم، یک ساعت از وین بسرایم
یا فارغ از خشونت رگبار، در خلسه مکرر اخیار
با جذبه تمام مسی را در حال گل زدن بسرایم...
باید که از تبسم کودک، بر وزن پاره‌پاره موشک
از زخم واژه‌های مکرر بر صفحه بدن بسرایم
در خود شکسته‌ام ولی اینک ... از جنگ خسته‌ام ولی اینک ...
باید که از یمن بنویسم باید که از یمن بسرایم
و همین توسع معنا و محتوا، دایره واژگانی شعر او را چنان وسعتی می‌بخشد که به‌رغم ماهیت محتوایی قدمایی یا نوقدمایی، گاه صورتی کاملا مدرن به غزل وی می‌بخشد و توانایی‌های او را در سرایش غزل‌هایی به شیوه‌هایی نو نشان می‌دهد.
عکس دوم، کلافه می‌رقصد مرد در دود کافه می‌رقصد
دست در دست گرم رقاصه، مست از پیک‌های انگوری
گیج در خلسه غم و شادی، مالکیت، حیات، آزادی
لاک دختر شبیه «جان لاک» است، «لیبرالیسم»، دامنی توری...
به طور کلی، در عرصه شعر مذهبی این روزگار، «به رنگ درنگ» کتابی است مرکب از اشعاری متفاوت، از شعرهایی به اصطلاح هیاتی گرفته تا شعرهایی با صورت مدرن اما همگی متشکل شده در ژانر شعر دینی.


Page Generated in 0/0064 sec