printlogo


کد خبر: 198730تاریخ: 1397/6/26 00:00
چند شعر الهام گرفته‌شده از تابلوی عصر عاشورای استاد
شاید قلم «فرشچیان» معجزه‌ای کرد

از قدیم این بحث همواره مطرح بوده است که شعر محصول جوشش یا کوشش شاعر است و همواره شعر کوششی که با جوششی ناب همراه باشد ماندگار می‌شود. شعر جوششی در وقت خوش و حال خوب به شاعر می‌رسد؛ وقتی که شاعر در مراسمی معنوی حضور دارد یا در مواجهه با یک پدیده جوشش درونی‌‌‌‌اش فعال می‌شود. هنرهای تجسمی در این میان یکی از نقاطی است که اثرگذاری بالایی برای فوران شعر در شاعر داشته و در بین شاعران آیینی می‌توان نقاشی‌‌های استاد محمود فرشچیان را یکی از ایستگاه‌‌های جوشش شعر آیینی دانست و در رأس آن نقاشی تاریخی «عصر عاشورا» است.
عصر عاشورا یکی از آثار بی‌نظیر محمود فرشچیان است که در عاشورای سال ۱۳۵۵ به تصویر کشیده شده ‌است. موضوع این اثر بازگشت مرکب بی‌سوار حسین بن علی به سوی خیمه‌ها در عصر عاشوراست. فرشچیان این اثر را باکیفیت‌ترین در میان تولیدات خود می‌داند. این اثر در سال ۱۳۶۹ به موزه آستان قدس رضوی اهدا شد. وی آثار دیگری نیز پیرامون عاشورا دارد که از آن جمله تابلوی «پرچمدار حق» پیرامون عباس بن علی و «هدیه عشق؛ حضرت علی‌اصغر» در کربلاست. استاد محمود فرشچیان خود درباره خلق این اثر می‌گوید: «3 سال پیش از انقلاب، روز عاشورا، مادرم گفت: برو روضه گوش کن تا چند کلام حرف حساب بشنوی. گفتم: من حالا کاری دارم بعد خواهم رفت. رفتم اتاق اما خودم ناراحت شدم. حال عجیبی به من دست داد، قلم را برداشتم و تابلوی «عصر عاشورا» را شروع کردم. قلم را که برداشتم همین تابلو شد که الان هست، بدون هیچ تغییری. الان که بعد از 30 سال به این تابلو نگاه می‌کنم، می‌بینم اگر می‌خواستم این کار را امروز بکشم، باز هم همین تابلو به‌وجود می‌آمد، بدون هیچ تغییری. یک چیزی دارد این تابلو که خود من هم گریه‌ام می‌گیرد... تفکر حاکم بر تابلو هم همان اصل حاکم بر تابلوی ضامن آهو است، یعنی تمام خطوط مدور بوده و به وجود مبارک حضرت زینب(س) ختم می‌شد».
در بین اشعاری که در این‌باره سروده شده است، متبادرترین شعری که به ذهن می‌رسد، شعر «توفان واژه‌ها»ی «سیدحمید برقعی» است که با عنوان «دارد غروب فرشچیان گریه می‌کند» مشهور شده است. برقعی اینگونه سروده است:
در اوج روضه خوب دلش را که غم گرفت
وقتی که میز و دفتر و خودکار دم گرفت
وقتش رسیده بود به دستش قلم گرفت
مثل همیشه رخصتی از محتشم گرفت
باز این چه شورش است که در جان واژه‌هاست
شاعر شکست خورده توفان واژه‌هاست
بی اختیار شد قلمش را رها گذاشت
دستی زغیب قافیه را کربلا گذاشت
یک بیت بعد، واژه لب تشنه را گذاشت
تن را جدا گذاشت و سر را جدا گذاشت
حس کرد پا به پاش جهان گریه می‌کند
دارد غروب فرشچیان گریه می‌کند
شیرینعلی گلمرادی قصیده‌ای در رثای حادثه کربلا دارد که تصویر غروب فرشچیان را در آن توضیح می‌دهد و با این 2 بیت به پایان می‌رسد که
می‌توان نقش کشید از تب صحرای فرات
می‌توان گرم شد از سوختن اما نگران
غزلی بود که نقاش به تصویر کشید
منم و خیرگی و چشم تماشا، نگران
حجت‌الاسلام سیدعبدالله حسینی، شاعر آیینی کشور شعری با الهام از نقاشی عصر عاشورا دارد. او می‌گوید: بیست و چند سال پیش بود که نخستین‌بار تابلوی اعجازآمیز استاد فرشچیان رونمایی شد و من بعد از دیدن آن اثر شگفت‌انگیز شعری را سرودم و به ایشان تقدیم کردم. این شعر در رثای ذوالجناح سروده شده است که تقدیم می‌کنم:
جوشنی از زخم بر تن اشک افشان ذوالجناح
بازگشت آشفته یال از گرد میدان ذوالجناح
تا برد از قتلگاه گل خبر بر خیمه‌ها
یال را ‌‌‌‌‌‌تر کرد با خون شهیدان ذوالجناح
تا کنار خیمه‌‌های منتظر خود را رساند
حلقه‌ای را دید گرد خویش گریان ذوالجناح
حلقه زد بر دور مرکب اهل بیت سوگوار
اشکباران اهل بیت و اشک ریزان ذوالجناح
زینب آمد از میان خیمه بیرون با شتاب
دید برگشته است بی‌صاحب ز میدان ذوالجناح
گیسوان خویش را آغشته با خون کرده بود
تا ببندد با حسین اینگونه پیمان ذوالجناح...
استاد مصطفی محدثی‌خراسانی نیز یک رباعی دارد که متاثر از تابلوی فرشچیان بدین‌گونه سروده شده است:
کم را به رواق کرمش می‌خواند
تا درک حماسه غمش می‌خواند
خارج شده از تابلوی فرشچیان
ما را به دفاع حرمش می‌خواند
محمدحسین ملکیان، غزلسرای کشور که عاشقانه‌هایش معروف است با الهام از نقاشی فرشچیان سروده:
پیراهن تو بر تن این شعر گشاد است
در وصف تنت شاعر ناکام زیاد است
در حسرت فتحت قلم شاعر و نقاش!
زیبایی تو کار به دست همه داده‌ست!
شاید قلم «فرشچیان» معجزه‌ای کرد
«بازار هنر» چند صباحی‌ست کساد است
حمید برقعی بعد از رونمایی از ضریح امام حسین که طرح آن نیز از استاد فرشچیان بود، شعر بلندی سرود که پایان آن با این ابیات بود:
دوباره داغ دلم تازه شد کنار ضریح
خدا کند که بسازیم قبر پنهان را
برای حضرت مادر ضریح می‌سازیم
و دست  فرشچیان طرح می‌زند آن را...
 


Page Generated in 0/0137 sec