printlogo


کد خبر: 198978تاریخ: 1397/7/1 00:00
همت نوجوانان و جوانان بسیجی برای خدمت‌رسانی به محرومان مثال‌زدنی است
فعالیت ۳۰۰ گروه جهادی در استان گلستان

از غرب تا منتهی‌الیه شرقی استان گلستان، مردان و زنانی هستند که زیر تیغ تیز آفتاب بدون آنکه سایبان داشته باشند، تنها به عشق خدمت کمر همت بسته‌اند؛ داستان جهادگران بسیجی بی‌ادعایی که این بار در قالب سپاهیان محمد رسول‌الله(ص) گَرد محرومیت را می‌زدایند. به گزارش تسنیم، رزمایش خدمت این بار نه در دورافتاده‌ترین روستاها، بلکه در حاشیه شهرهای مختلف در حال برگزاری است. بیش از 300 گروه جهادی برای خدمت بی‌منت به مردم محروم و نیازمند به حاشیه شهرهای استان گلستان اعزام شده‌اند. غیرت و همت نوجوانان و جوانان بسیجی برای خدمت‌رسانی به مردم مثال‌زدنی است؛ آنجا که با عشق آجر روی آجر می‌گذارند تا مادری صاحب خانه شود و نقش ماندگار از خلوص و صفای بسیجیان را روی در و دیوار کلاس‎های درس به تصویر می‌کشند. آنجایی که پیرمرد و پیرزنی نیازمند و محروم از فرط نداری حتی توان رفتن به بیمارستان و درمانگاه را ندارند، از سوی جهادگران بسیجی رایگان ویزیت و درمان می‌شوند. اینجا بهشت است، همان جایی که دست‌های جوانان سنگ‌های روی زمین افتاده پیش پای این مردم محروم را یکی پس از دیگری برمی‌دارد به امید اینکه روزگار روی خوشش را به این مردم نشان دهد. کردکوی از شهرستان‌های کم‌برخوردار استان گلستان و عباس‌آباد هم یکی از مناطق حاشیه‌ای این شهر است. بتازگی ساختمان‌های جدید هم در این منطقه قد علم کرده‌اند اما هنوز هم می‌توان انعکاس محرومیت و فقر عده‌ای دیگر از مردم را در سنگ‌های مرمر این ساختمان‌ها مشاهده کرد؛ مردمی که شاید صدای‌شان به گوش هیچ کدام از مدیران و مسؤولان نرسیده است اما جهادگران بسیجی پژواک صدای کمک‌خواهی آنها را به گوش جان شنیده‌اند. در شهرستان کردکوی 25 گروه جهادی که هرکدام به نام یک شهید مزین شده، از گروه شهید ابراهیم هادی گرفته تا شهید مدافع حرم اسماعیل زاهدپور، گوشه‌ای از کار را برعهده گرفته‌اند. گروه جهادی شهید تهرانی‌مقدم در این منطقه برای مادری که دستش از همه جا کوتاه است، سرپناه می‌سازد. خانه‌ای که اگر بشود نامش را خانه گذاشت، چندی قبل روی سرشان آوار شده است. او می‌گوید: اتاقی که برای‌مان هم آشپزخانه بود هم نشیمن، روزی که در خانه نبودیم فروریخت. هرجا رفتم کسی دستم را نگرفت اما این بچه‌های بسیجی آبرویم را خریدند و مرا زنده کردند. روزی در خانه‌ام را زدند و گفتند می‌خواهیم خانه‌ات را بسازیم. انگار آن لحظه دنیا را به من داده‌اند. برای جهادگران بسیجی چه چیزی از این بالاتر و بهتر که مادری از عمق جانش زمانی که اشک می‌ریزد، خدایش را قسم می‌دهد که نگهدار آنان باشد. رسولی، مسؤول گروه جهادی شهید تهرانی‌مقدم می‌گوید: دیوارها را درست کردیم و حالا به سقف خانه رسیده‌ایم اما از پس هزینه‌هایش برنمی‌آییم. حداقل 10 تا 15 میلیون تومان پول نیاز داریم تا بتوانیم سرپناه این خانواده را آماده کرده و مسؤولان و خیرین اگر به کمک‌مان بیایند می‌توانیم کار را زودتر تمام کنیم. کمی آن‌سوتر گروه جهادی شهیدان ابراهیم هادی و فراتی در مدرسه این منطقه مستقر هستند. عده‌ای قوطی‌های رنگ در دست‌شان مشغول رنگ‌آمیزی در و دیوارهای کلاس‌های درس و محوطه مدرسه هستند. بچه‌های نوجوانی که بسیاری از همسن و سال‌های‌شان این روزها دغدغه خرید مدرسه دارند، برخلاف آنان و فارغ از این هیاهو برای اینکه دانش‌آموزان این مدرسه سال تحصیلی را با شوق و ذوق بیشتری آغاز کنند، کاری جهادی می‌کنند. تعدادی از این بچه‌ها هم شن و ماسه‌ها را داخل مدرسه می‌برند. آنجا عده‌ای در حال ساخت بوفه برای مدرسه هستند تا از عایدات آن بتوانند برای دانش‌آموزان نیازمند و محروم همین مدرسه، نوشت‌افزار و لباس و... بخرند. در روستای حاجی‌آباددشت هم تعداد دیگری از جهادگران بسیجی به مردم محروم و نیازمند، خدمات بهداشتی و درمانی ارائه می‌دهند. در حقیقت وقتی بسیج برای خدمات‌رسانی وارد میدان می‌شود، کاری روی زمین نمی‌ماند.


Page Generated in 0/0122 sec