printlogo


کد خبر: 199004تاریخ: 1397/7/2 00:00
مدرس چگونه در مقابل وثوق‌الدوله ایستاد؟
ایران را ارزان فروختید

پیرامون قرارداد 1919 نامه کوتاه و پرمحتوایی از مدرس و پاسخی از وثوق در پاورقی صفحه 249 کتاب «تلاش آزادی» تالیف دکتر باستانی‌پاریزی آمده است که به شرح ذیل می‌خوانیم: «مورخ الدوله» که واسطه ملاقاتی جهت آشتی بین مدرس و وثوق‌الدوله بود، چنین می‌نویسد: «مدرس اظهار کرد که وی (وثوق‌الدوله) بسیار جسور و متهور است. اگر جسارت نداشت مرتکب چنین خیانتی نمی‌شد ولی تاریخ تکرار می‌شود: عبدالملک مروان 30 سال در خانه خدا معتکف و اشتغال به تلاوت قرآن داشت ولی پس از اینکه به خلافت رسید قرآن را بوسید که تا حالا رفیق شما بودم و بعد هم شهر مکه را آتش زد و به منجنیق بست، به هر صورت وثوق‌الدوله را حالی نمایید من کار خودم را می‌نمایم و شما کار خودتان را، لکن من موفق می‌شوم و شما ضرر خواهید نمود؛ اگر قرارداد لغو شد همیشه متضرر و منفور و از سیاست دور خواهید شد و اگر قرارداد عملی شد و انجام گرفت دیگر انگلیس به شما کاری ندارد و برای رضایت ملت ایران شما را فدا خواهد نمود».
روزی وثوق‌الدوله پس از تنظیم قرارداد به خانه مدرس آمد و خطاب به وی گفت: آقا! شنیده‌ام با پیمان تنظیمی بین ما و دولت انگلیس مخالفت کرده‌اید. مدرس گفت: بلی! وثوق‌الدوله پرسید: دلیل مخالفت شما چیست؟ آقا با صراحت فرمود:  قسمتی از آن قرارداد را برای من خوانده‌اند، جمله اول که نوشته بودید دولت انگلیس استقلال ما را به رسمیت شناخته است، آقا انگلیس کیست که استقلال ما را به رسمیت بشناسد، آقای وثوق! چرا شما این قدر ضعیف هستید؟ وثوق‌الدوله گفت: آقا به ما پول هم داده‌اند. مدرس گفت: آقای وثوق اشتباه کرده‌اید، ایران را ارزان فروختید.
از تلگراف کاکس به لرد کرزن برمی‌آید که مدرس از مهم‌ترین عوامل ضدیت با این قرارداد بوده است. در بند اول آن می‌خوانیم: شدیدترین کسانی که مخالف قرارداد هستند به سرکردگی شخص معروف مدرس... است.
مدرس که با سخنرانی‌های عمومی توانسته بود بسیاری را در مخالفت با این قرارداد همراه کند، در صحبت‌هایی می‌گوید: سیزدهم ذی‌عقده 1337 ه.ق یک روز نحسی بود از برای ایران... جزء اعظمش سه نفر بودند: آقای وثوق‌الدوله، صارم‌الدوله، نصرت‌الدوله. مردم کمال غفلت را داشتند که این قرارداد منحوس چیست الا نادری و قلیلی که از جمله بنده بودم که در همان ساعت که قرارداد منتشر شد با او مخالف شدم تا امروز بالاخره خدا توفیقی به ملت ایران داد به استثنای 684 نفر که اصولا، فروعا، عملا، ناصرا، منصورا، سیاستا یا کتبا در تمام مملکت ایران موافقت با قرارداد کردند باقی تمام ملت ایران مخالف بودند... چون امیدوارم آنچه عقیده دارم ذره‌ای مخفی ندارم، عرض می‌کنم که 18 نفر از موافقین قرارداد در این مجلس‌اند... قرارداد منحوسی یک سیاست مضر به دیانت اسلام، مضر به سیاست بی‌طرفی ما بود... کابینه وثوق‌الدوله خواست ایران را رنگ بدهد، اظهار تمایل به دولت انگلیس کرد، بر ضد او ملت ایران قیام نمود حال هم هر کس تمایلی به سیاستی نماید، یعنی ما ملت ایران با او موافقت نخواهیم نمود، چه رنگ شمال، چه رنگ جنوب و چه رنگ آخر دنیا (آمریکا) ما باید بی‌طرف باشیم و هیچ رنگی نداشته باشیم. صریحا عرض می‌کنم بنده بر ضد او هستم...». مدرس پس از توضیح درباره یکی از همکاران و شرکای وثوق‌الدوله در عقد قرارداد دوباره اظهار داشت: «ایرانی باید ایرانی باشد، سیاستش هم ایرانی باشد». هنگام بررسی قرارداد وثوق‌الدوله در مجلس، مدرس خاطرنشان کرد: «هی می‌آمدند و به من می‌گفتند که این قرارداد کجایش بد است؟ بگویید تا برویم اصلاح کنیم. من جواب می‌دادم آقایان من یک فرد آشنا به سیاست نیستم.. اما آن چیزی که در این قرارداد به نظرم بد است، همان ماده اولش است که می‌گوید ما (انگلیسی‌ها) استقلال ایران را به رسمیت می‌شناسیم». در این هنگام صدای خنده نمایندگان از همه جای مجلس بلند شد، مدرس لحظه‌ای خاموش ماند. آنگاه سکوت را شکست و به نمایندگان گفت: «این حرف مثل این است که یکی بیاید و به من بگوید سید، من سید بودن تو را به رسمیت می‌شناسم». مدرس افزود: «این قرارداد استقلال مالی و نظامی ایران را از بین می‌برد، چون اگر بخواهیم ایران، مستقل بماند باید همه چیزش در دست ایرانی باشد. همه چیزش باید متعلق به ایران باشد اما این قرارداد یک دولت خارجی (انگلستان) را در 2 چیز مهم مملکت ما شریک می‌کند؛ در پولش و در قوه نظامی‌اش. این دلیل اصلی مخالفت من با این قرارداد است». (از نطق مدرس در جلسه دهم آبان ۱۳۰۳)


Page Generated in 0/0058 sec