«دا»/ سیده زهرا حسینی
«دا» در زبانهای کردی و لری به معنی مادر است و سیده زهرا حسینی که خود یکی از کردهای پهله زرینآباد استان ایلام است، با انتخاب این عنوان سعی کرده به موضوع مقاومت مادران ایرانی در طول جنگ ایران و رژیم بعث و حضور در صحنه زنان بپردازد. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، این کتاب مهمترین و تأثیرگذارترین کتاب در زمینه خاطرهنگاری جنگ 8 ساله ایران و رژیم صدام محسوب میشود.
«ملاصالح» /رضیه غبیشی
ملاصالح قاری، زندانی سیاسیای بود که 8 سال در دوره پهلوی در زندان ساواک بود و در دفاعمقدس هم اسیر بعثیها شد. او در جریان امدادرسانی به رزمندگان ایران در آبهای خلیجفارس در محاصره قایقهای گشتی عراق قرار گرفت و همراه تعداد دیگری از نیروهای سپاه به اسارت قوای بعث درآمد. بعثیها که متوجه تسلط او به زبان عربی و فارسی شدند، او را به عنوان مترجم به کار گرفتند.
«وقتی مهتاب گم شد»/ حمید حسام
علی خوشلفظ که نامش را به خاطر نزدیکی تولدش با ولیعهد پهلوی، «جمشید» گذاشتهاند، سالها بعد در نوجوانی، همزمان با وقوع انقلاب اسلامی دچار تحول در اهداف و آرمانها میشود. او در این کتاب ماجرای بسیاری از عملیاتهای خط مقدم جبهه را روایت میکند. حاتمیکیا در «شب خاطرهها» میگوید: «من اگر یکهزارم خاطرات آقای خوشلفظ را داشتم خیلی بیش از اینها میتوانستم تصویر بسازم».
«پایی که جا ماند» /سیدناصر حسینیپور
سیدناصر 14 سالگی به جبهه میرود و 16 سالگی در آخرین روزهای جنگ، در حالی که دیدهبان است در جزیره مجنون به اسارت عراقیها درمیآید؛ وقتی اسیر میشود یک پایش تقریباً قطع شده و به پوست آویزان بوده است. حسینی در زمان اسارت پنهانی خاطراتش را نوشته و در عصایش نگهداری میکند. او به روایت اسارت و رزمش پرداخته و نوشته است که زمان اسارت پایش عفونت کرده و در نهایت عراقیها پایش را قطع میکنند.