محسن شهمیرزادی: آفتاب چهارمین روز از مهرماه 1397 غروب کرده بود که چند دقیقه بعد خبر درگذشت یدالله صمدی در فضای مجازی منتشر شد؛ کارگردانی که در همان نخستین فیلم خود- و نخستین کمدی بعد از انقلاب- درخشید و توانست جایزه بهترین کارگردانی را از جشنواره فجر دریافت کند. او در دهه 60 توانست به اوج دوران سینماییاش برسد اما بعد از آن رو به افول و کمکاری گرایید و شاید در 2 دهه اخیر تنها سریال «شوق پرواز» از او در خاطره مخاطبان تلویزیون و سینما باقی مانده باشد. یدالله صمدی مدتها بود که به دلیل مشکلات کبدی در بیمارستان بستری بود و شامگاه سهشنبه در سن 66 سالگی به دلیل همین بیماری از دنیا رفت.
آغازی درخشان و شاد!
یدالله صمدی سال 1331 در مراغه متولد شد. او پیش از انقلاب تجربه مستقل سینمایی نداشت و تنها به عنوان عواملی چون دستیار کارگردان و... در آثار سینمایی حضور داشت؛ فیلم «تخت خواب 3 نفره» از جمله همین تجربههای وی بود که در سال 51 و به عنوان دستیار کارگردان ایفای نقش کرد. نخستین تجربه سینمایی یدالله صمدی به عنوان کارگردان در فیلم «مردی که زیاد میدانست» سال 1363 رقم خورد؛ اثری طنز که به عنوان نخستین کمدی در سینمای پس از انقلاب نیز شناخته میشود. این فیلم خیلی زود مورد توجه مخاطبان و منتقدان قرار گرفت و جایزه سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی از سومین جشنواره فیلم فجر را نصیب خود کرد. شروع قدرتمند صمدی در سینما باعث شد او خیلی زود دست به کار شود و اثر دوم خود را جلوی دوربین ببرد. «اتوبوس» دومین فیلم صمدی محسوب میشد که سال 1364 تولید شد. این فیلم با فیلمنامهای به قلم داریوش فرهنگ روایتی جذاب از ورود مدرنیته به ایران سنتی را ارائه میدهد. در این فیلم اهالی یک روستا به 2 گروه بالادهی و پاییندهی (حیدری و نعمتی) تقسیم شدهاند. سرکرده نعمتیها، نمکزار خود را به کدخدا که به دشمنی و کینه بین 2 گروه دامن میزند میفروشد و یک اتوبوس مستعمل میخرد تا با آن مسافرکشی کند. ورود اتوبوس به روستا کار گاریچی (مسافرکش) حیدریها را کساد میکند و اختلافها بیشتر میشود. در این میان کدخدا سرکرده حیدریها را ترغیب میکند تا آسیابش را به او ــ کدخدا ــ بفروشد و اتوبوسی بخرد. کشمکش بیش از پیش بالا میگیرد. وساطتها و نصایح معلم روستا و ریش سفید ده کارساز واقع نمیشود. کمبود مسافر و کسادی کار سبب میشود اقساط اتوبوس نعمتخان عقب بیفتد و هنگامی که فروشندگان اتوبوس برای ضبط اتوبوس مستعمل پا به ده میگذارند نعمت خان با چوب دستی سراغ کدخدا میرود و نمکزار خود را طلب میکند. حیدرخان و اهالی روستا نیز به تبع نعمت و در حمایت از او رو در روی کدخدا میایستند. کدخدا نمکزار و آسیاب را پس میدهد و عداوت کهنه با ازدواج دختر نعمت با پسر حیدر جای خود را به دوستی میدهد.
بازگشت به کمدی
صمدی بعد از اتوبوس در سال 1366 سراغ «ایستگاه» رفت؛ فیلمی در تریلر روانشناختی که روایت زندگی فردی را برعهده دارد که بمبی در ایستگاه قطار کار میگذارد اما به دلایلی مجبور به بازگشت در ایستگاه میشود. این فیلم جزو بهترین تریلرهای روانشناختی سینمای پس از انقلاب معرفی میشود. «ساوالان» و «آپارتمان شماره ۱۳» دیگر آثار یدالله صمدی بودند که در سالهای پایانی دهه 60 روی پرده رفتند. در این میان «آپارتمان شماره 13» بازگشت صمدی به دنیای کمدی بود که یکی از پرافتخارترین آثار سینمایی وی نیز محسوب میشود. او این فیلم را با نویسندگی و بازیگری نقش اول علیرضا خمسه جلوی دوربین برد و توانست جایزه بهترین فیلم و فیلمنامه جشنواره فجر را از آن خود کند و در 8 رشته دیگر نیز نامزد سیمرغ بلورین جشنواره شود. صمدی که خود را در دنیای کمدی موفقتر میدید، بار دیگر و در سال 1371 تصمیم گرفت «دو نفر و نصفی» را با الهام از داستان «3 مرد و یک سبد» کولین سرو جلوی دوربین ببرد. این فیلم داستان 2 پسرعموی مجرد به نامهای خسرو (فرامرز قریبیان) و علیرضا (علیرضا خمسه) است که با کالسکه کودکی مواجه میشوند و تلاش آنها برای سپردن کودک به دیگران بیفایده است. آن 2 بتدریج به دخترک علاقهمند میشوند و حضور او زندگی این 2 مرد مجرد را به کلی تغییر میدهد. دمرل (۱۳۷۲)، معجزه خنده (۱۳۷۵) و سارای (۱۳۷۶) دیگر آثار صمدی در دهه 70 هستند که تنها معجزه خنده در ژانر کمدی میگنجید. بانوی من (۱۳۸۱)، شهرآشوب (۱۳۸۴) و کلانتری غیرانتفاعی (۱۳۸۷) نیز در دهه 80 تولید شد.
به «شوق پرواز»
روند رو به افول صمدی در سینما، او را به سریالسازی کشاند؛ اتفاقی که برای صمدی نتایج مثبتی داشت. قدم اول او در این مسیر، ساخت سریال پرمخاطب «شوق پرواز» بود که به زندگی و زمانه شهید بابایی میپرداخت. اگرچه این فیلم هیچگاه به اندازه رقبای همعصر خود نظیر مختارنامه مورد اقبال مردم قرار نگرفت اما در نوع خود بسیار پرمخاطب ظاهر شد. پیشتولید این سریال از سال 1386 کلید خورد و شهاب حسینی به پیشنهاد همسر شهید، نقش عباس بابایی را در این سریال ایفا کرد. صمدی درباره شوق پرواز این چنین میگوید: «شوق پرواز یک مجموعه داستانی نیست که آغاز، نقطه عطف اول، دوم و فینال داشته باشد، زندگینامهای است که با نوعی نگاه تازه و تازهتر رقم خورده است اما از همان قسمت اول برخی مخاطبان توقع داشتند در این سریال هم مانند سریالهای دیگر سیما، روندی خاص و یکسان را تماشا کنند که البته با گذشت پخش نیمی از سریال، این مخاطبان به شکل فعلی روایت عادت کردند»؛ تجربهای که توانست در کشاکش روزهایی که هالیوود مدام در حال تبلیغ ابرقهرمانهای تخیلی خود است، بسیاری از جوانان و نوجوانان نسل امروز را با یکی از قهرمانهای بزرگ دوران دفاعمقدس آشنا کند. پروژه تلویزیونی بعدی صمدی در ژانر کمدی رقم خورد و او سریال «هفتسین» را برای عید نوروز در شبکه 5 تولید کرد. آخرین تجربه این کارگردان باسابقه نیز با «پدر آن دیگری» در تریلر روانشناختی رقم خورد، جایی که در آن حسین یاری، هنگامه قاضیانی و دختر کارگردان یعنی بنفشه صمدی ایفای نقش کردند.
در حسرت «مشتی عباد»
یدالله صمدی در حالی شامگاه سهشنبه در سن 66 سالگی چشم از جهان فرو بست که در حسرت ساختن فیلم «مشتی عباد» منتظر بهبود اوضاع خود و شرایط مالی بود. او از سال ۱۳۹۰ بنا داشت پروژهای کمدی موزیکال به نام «مشتی عباد» را بسازد اما با وجود تلاشهایی که برای ساخت این پروژه انجام داده بود، در گفتوگوهای خود در سالهای متمادی اظهار کرد نتوانسته سرمایه تولید این اثر را فراهم کند. او پیش از این درباره تولید فیلمش گفته بود: «برای ساخت فیلم «مشتی عباد» پروانه ساخت گرفتهام اما فعلا سرمایهگذار ندارم، با اینکه میدانم این فیلم چند برابر سرمایهاش فروش خواهد داشت، چون در فضایی مانند «اشکها و لبخندها» ساخته میشود و بیشتر دیالوگهایش با شعر و آواز و موسیقی است و به عنوان یک گله باید بگویم که در وهله اول از همشهریهای آذری خود گله دارم که معتقدند فیلمسازی ریسک است و حاضر به همکاری نیستند. هر چند کار فیلمسازی ریسک است اما مطمئنم این فیلم حتما سرمایهاش را برمیگرداند و جای پشیمانی نمیگذارد. به همین دلیل امیدوارم سرمایهگذاری پیدا کنم تا با ما همراه شود، چون وزارت ارشاد و بنیاد سینمایی فارابی هم فقط میتوانند رقمی جزئی کمک کنند و بیش از آن امکان کمک ندارند».