printlogo


کد خبر: 199403تاریخ: 1397/7/9 00:00
نگاهی به شکست طرح رژیم بعثی عراق برای استفاده از قومیت‌های ایران
اعراب خوزستان، نقطه قوت ایران در برابر صدام

در طول جنگ تحمیلی، صدام از همه ظرفیت‌های موجود برای ضربه به ملت ایران استفاده می‌کرد. نمونه روشن شیوه‌های صدام برای موفقیت در جنگ استفاده از گروهک تروریستی منافقین برای ترور و جاسوسی علیه مردم و حکومت ایران بود. دیگر گروه‌های اپوزیسیون و ضد انقلاب هم اگر حاضر به پذیرش ننگ همدستی و همکاری با عراق در جنگ تحمیلی بودند، صدام با آغوش باز از ظرفیت آنها استفاده می‌کرد! گروهک موسوم به خلق عرب با آغاز جنگ به سرعت خود را زیر پرچم عراق و صدام رسانده و ضمن دریافت حمایت‌های مالی و تسلیحاتی حزب بعث، در جبهه جنگ علیه ملت ایران قرار گرفت. صدام پیش از آغاز تجاوز به ایران در فرصت‌های گوناگون اهداف اصلی خود را به صراحت تکرار می‌کرد که عبارت بودند از:
1- واگذاری 3 جزیره تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی به اعراب
2- حاکمیت بر هر دو نیمه شرقی و غربی اروندرود
3- تجزیه خوزستان و ایجاد کشوری با نام جعلی عربستان به مرکزیت اهواز که استان‌های بوشهر و هرمزگان را هم شامل می‌شد.
در این راستا سفیر عراق در لبنان، روز سوم نوامبر 1979 (12آبان1358) یعنی نزدیک به یک سال پیش از آغاز جنگ علیه ایران، در مصاحبه‌ای با روزنامه «النهار»، بهبود روابط با ایران را منوط به شرط‌هایی کرد که شامل تجدیدنظر در عهدنامه 1975، اعطای خودمختاری به اقوام ایرانی که با واژه تجزیه‌طلبانه «ملیت‌های» کرد، بلوچ و عرب از آنها یاد می‌کرد، خروج نیروهای نظامی ایران از جزیره‌های تنب بزرگ، تنب کوچک، ابوموسی و خلیج‌فارس و واگذاری این منطقه به اعراب بود.
خود صدام حسین در 23 اسفند1358 نیز به وضوح بیان کرد: «... مردم ما در عربستان، منظور خوزستان، باید خود را برای اعمال حقوق ملی و میهنی خویش در سرزمین خود آماده کنند و همچنین آماده شوند تا به‌عنوان مردمی که دارای ویژگی‌های خاصی در طول تاریخ بوده و اکنون نیز آنها را دارا هستند، نقش خود را ایفا کنند. مردم ما در خوزستان تمام شرایط را برای ایجاد کشور خود دارند...».
اما زمانی غلط بودن افکار رژیم بعث آشکار شد که ارتش‏ عراق در دروازه‌های خرمشهر با پایداری سرسختانه مردم عموماً عرب این شهر مواجه شد و فهمید ایران یکپارچه و منسجم اعم از کرد، لر، بلوچ، عرب و... تا آخرین نفر مقابل آنها ایستاده است. اما با این حال عراق سعی داشت با اتکا بر طرح‌های تبلیغی و عملیات روانی، پروژه تفرقه اقوام ایرانی با نظام اسلامی را اجرا کرده و به خدمت منافع خود در جنگ درآورد. در همین رابطه طارق عزیز، وزیر وقت خارجه عراق در آغاز هشتمین ماه یورش نظامی عراق به ایران در سخنانی کینه‌توزانه و ضدایرانی گفت: «وجود 5 ایران کوچک، بهتر از وجود یک ایران واحد خواهد بود... ما از شورش ملت‌های ایران، پشتیبانی کرده و همه سعی خود را متوجه تجزیه ایران خواهیم کرد...». استفاده از گروهک موسوم به خلق عرب توسط سازمان اطلاعات و امنیت عراق (استخبارات) انجام می‌گرفت و مشابه پروژه منافقین استفاده‌ای در راستای کسب اطلاعات و خرابکاری در ایران بود. عوامل این گروهک با دستور و هدایت استخبارات عراق به دلیل عدم وجود مشکل تردد و نبودن حساسیت در شهرهای جنوب کشور مثل خرمشهر، آبادان، هندیجان و اهواز خانه‌های تیمی زیادی به راه انداخته بودند. این تروریست‌ها تسلیحات زیادی نیز با خود به ایران و خانه‌های تیمی آورده بودند تا با عضوگیری و تجهیز اقدام به راه‌اندازی جنگ چریکی شهری کنند. در همین بین خرابکاری نیز از دیگر مأموریت‌‌های محول شده به آنها بود که در منطقه خوزستان و جنوب بیشتر مربوط به ضربه به تأسیسات نفتی و لوله‌های انتقال نفت می‌شد. هدف عراق از انفجار لوله‌های انتقال نفت ایران توسط عوامل گروهک خلق عرب این بود که در نهایت بتواند مانع صدور نفت ایران شده و از این طریق به اقتصاد جنگ و کشور ضربه وارد کند. این اقدام بعضا با کمک بمباران تأسیسات نفتی ایران توسط نیروی هوایی عراق نیز دنبال می‌شد و اگر به موفقیت نهایی می‌رسید، جنگ را به طور کامل به سود عراق به پایان می‌برد.  غیر از جاسوسی و خرابکاری، یکی دیگر از اقدامات در طول جنگ راه‌اندازی شکاف‌های قومی و ایجاد مطالبه استقلال‌طلبی در مردم خوزستان بود. این حربه هرچند هیچ‌گاه کارگر نیفتاد اما همان مقدار اندک تأثیرات خود را نیز به دلیل اشتباهات مکرر ارتش عراق در هنگام ورود به روستاها و شهرهای مرزی از دست داد. توضیح دقیق‌تر اینکه عراقی‌ها با ورود به هر یک از شهرها و روستاهای مرزی آنچنان به جنایت و کشتار می‌پرداختند که همان عده معدود فریب خورده نیز متوجه می‌شدند ادعای مسلمانی و هم‌نژادی بعثی‌ها، دروغی بیش نیست و اگر در برابر این ارتش جنایتکار مقاومت نکنند، همه چیز خود را از دست خواهند داد. در مجموع واکنش مردم خوزستان در جنگ تحمیلی علیه تبلیغات و تجاوزات عراق به گونه‌ای بود که به واقع افتخار آن در تاریخ برای این مردم ثبت خواهد ماند.
در خاطرات فرماندهان جنگ نظیر محسن رضایی و سرلشکر رحیم صفوی و بسیاری دیگر از فرماندهان به وضوح دیده می‌شود که بسیاری از بخش‌های مهم و استراتژیک مرزی ایران با عراق به دست عشایر عرب ایرانی حفظ شد. این عشایر در طول جنگ مال و جان خود را خرج حفظ انقلاب و نظام کردند. بسیاری از فرماندهان سپاه هنگامی که برای سرکشی به سمت عشایر می‌رفتند تا درخواست‌های لجستیکی آنها را تأمین کنند، نه‌تنها هیچ درخواستی دریافت نمی‌کردند که باری بر دوش نظام باشد، حتی در خاطرات این افراد دیده شده که همین عشایر شجاع مانع اقامت فرماندهان جنگ در مناطق مرزی می‌شدند، زیرا بیم آن را داشتند که آسیبی به فرماندهان نظامی برسد. عرب‌های ایران بخشی از پروژه صدام برای تجزیه ایران و پیروزی در جنگ بودند که نه‌تنها هیچ‌گاه به موفقیت نرسید، بلکه در عمل تبدیل به نقطه قوت جمهوری اسلامی ایران برای ایستادگی در برابر تجاوز عراق شد.


Page Generated in 0/0060 sec