۳- زیرساختها
اینکه جوانان یک سرزمین به دنبال یک تکه چمن یا آسفالت، ساحل یا حتی زمین سنگی باشند یا اینکه به عنوان عضو تیم جوانان یک باشگاه مشخص و منظم، نگرانیای از این بابت نداشته باشند، همه به زیرساختهای یک کشور بازمیگردد. فرض کنید استعدادیابها شما را کشف کنند و وارد یک باشگاه با سطح و امکانات مناسب کنند. شما ممکن است هنگام تمرین در زمینی استاندارد با یونیفرمی باکیفیت و تجهیزات مدرن حضور داشته باشید و از گرمای حضور مربیانی مجرب و کارکشته بهره برید، در مقابل میتوانید خود را در زمینی سنگلاخی و کثیف با پیراهنی مندرس ببینید که باید به خانه برده و آن را بشویید!
۴- آب و هوا
آب و هواهای خیلی گرم یا خیلی سرد برای رشد فوتبال یک کشور مناسب نیست. شما نمیتوانید زیر برف و باران یا در صحرا، فوتبال بازی کنید یا حداقل نمیتوانید خیلی خوب بازی کنید. معمولا برای نتیجه گرفتن در فوتبال، باید قسمت اعظم جمعیت فوتبال کشورتان، در مناطق خوشآب و هوا با باد ملایم، رطوبت حداقل و باران کم، ساکن باشند. بیشتر ملتهای دنیا در چنین آب و هوایی قرار ندارند، ولی همه چیز به درجه هوا و میزان تحمل شما بازمیگردد. البته تعجبی هم ندارد که بیشتر جمعیت 8 تیم فینالیست
جام جهانی در 50 سال گذشته، در مناطق خوش آب و هوا میزیستهاند. آب و هوا همچنین در نوع بازی یک کشور و نوع بازیکنان تولیدی آن هم تاثیر دارد. اگر کلی نگاه کنیم، آب و هوای گرم و مرطوب، بازیکنانی کند بهوجود میآورد در حالی که آب و هوای خشک کوهستانی، بازیکنانی سرعتی و قدرتی پرورش میدهد. آب و هوای معتدل بازیکنانی ادغام شده از دو حالت پیش میسازند ولی در ساخت ویژگیهای پایهای بازیکن تاثیر خود را دارند.
5- دانش و آگاهی
تخمین میزان این فاکتور راحت نیست ولی وجود آن قابل تشخیص است. دانش و آگاهی شامل تاریخچه فوتبالی قدرتمند، بهرهگیری از جمع کثیری از مربیان بادانش، استعدادیابهای مجرب و رسانههایی است که پیوسته از فوتبال صحبت میکنند. در واقع در این مورد، «فوتبالی بودن یک ملت» حرف اول را میزند. در بعضی کشورها، مفاهیم و عادتهایی چون «تمرین حداکثر» توسط گروهی از فوتبالیهای مصمم و باهوش، تغییر یافته و حتی از بین رفتهاند. این مساله در نهایت سبب شده بعضی کشورها بیش از آن چیزی نتیجه بگیرند که از تاریخچه آنها انتظار میرود. اروگوئه بهترین مثال در این مورد است. آنها با جمعیتی حدود 3/3 میلیون نفر، از این نظر در دنیا در رده یکصد و سی و چهارم قرار دارند ولی تنها برزیل، ایتالیا و آلمان بیش از آنها جامجهانی را فتح کردهاند. شاید منتقدان ادعا کنند موفقیتهای آنها قبل از جهانی شدن فوتبال (سالهای 1930 و 1950) به دست آمده، ولی این مساله را هم باید در نظر گرفت که آنها از سال 1970 به این طرف، دو بار در جمع 4 تیم پایانی جام جهانی حضور داشتهاند. علاوه بر این، آنها از سال 1980 تا امروز، 4 بار قهرمان کوپاآمهریکا شدهاند که بیشتر از آرژانتین است و غیر از 3 مورد، همیشه در جمع 4 تیم پایانی بودهاند. هلند هم با تنها 8/16 میلیون نفر جمعیت مثال خوبی است. آنها طی 44 سال، 3 بار به فینال جام جهانی رسیدهاند. تنها آلمان، برزیل و ایتالیا از آنها بهتر عمل کردهاند. تعجبی هم ندارد که ابداعکنندگان دو سبک عالی در تاکتیکهای فوتبال امروزی یعنی توتالفوتبال و تیکیتاکا هم دو هلندی یعنی رینوس میشل و یوهان کرویف بودهاند.