printlogo


کد خبر: 199958تاریخ: 1397/7/19 00:00
کلیه‌های تیمسار

[رادیو آوا:دیوانه جان ،از هوایت لبریزم...دیوانه جان...بی تو قطعا پاییزم....دیوانه جان..]
پیرمرد: دیوانه هفت جدو آبادته..مردکِ....
راننده: پدر جاان،شما به دل نگیر...این منظورش از دیوانه اون دختر بدبختیه که عاشقش شده...همه چیز شده جنگولک بازی...بیخود نیست میگن دیوانه چو دیوانه ببیند خوشش آید...
زن: ای آقا،واقعا هم ملتو دیوانه کردن..تو این گیرودار دلار و ارزو کوفت و زهرمار بیان برات امشُو شوِ شه پخش کنن؟
پیرمرد:باباجان،یاد دوران جوانی بخیر...
بنده اون زمان که شیفته  عیال شدم، تیمسار گفت دخترمو بگیر منم در عوض نصف اموالمو میزنم به نامت...ولی یه تار موی عذرا(عیالو میگم)می ارزید  به کل دارایی تیمسار!

راننده:خدا حفظشون کنه پدرجان...ان شاءالله که به پای هم مومیایی بشین...هر هر هر

پیرمرد:دست رو دلم نزار آقا...پول فیزیوتراپی بیچارم کرد... دو روز یه بار باید دلبرکمو ببرم فیزیو تراپی...
راننده زیر لب:دلبرم،دلبرکم،دلبر با نمکم...
پدرجان، حالا کجاشو دیدی؟  جدیدا دارن یه قانونی تصویب میکنن به اسم #خودت_  بمال...خلاصه فیزیوتراپیو بیخیال شو دیگه...اون برا از ما بهترونه... راستم میگن ،با این وضع هزینه‌ها ما بدبختا باید خودمون بمالیم تا خوب شه....
حالا عیال شما که وضعش خوبه... یه بنده خدایی تو فامیل ما غده سرطانی اندازه کله صدام درآورده، خانواده‌اش هم در به در دنبال دوا دکترن...اونوقت این وسط آقایون وزیر وزرا نشستن سوار پورشه کاینشون سخنرانی میکنن که اونایی که پاشون لب گوره رو هلشون بدیم تو گور بلکه زودتر بمیرن یه نون خور اضافی از سفره مملکت کم شه....
پیرمرد زیر لب گفت:شاید اگه دختر تیمسارو گرفته بودم منم الان سوار پورشه بودم به قول جوونا میرفتم دور دور جوج میزدم بر بدن... هعیی جوانی کجایی که یادت بخیر:(

راننده ریز میخندد: پدر من، فعلا شما عذرا خانومو سفت بچسب که با این وضع بالارفتن قیمت سکه مهرشو بزاره اجرا بیچاره میشی، دو تا کلیتم  یه جابفروشی کفاف نمیده ...از ما گفتن بود!
پیرمرد:کلیه های تیمسارو میفروشیم :)
[راننده ساکت است و فکر می‌کند اگر قیمت دلار بازهم پایین بیاید چه کند]
 


Page Generated in 0/0068 sec