عباس شریفی: بزرگترین دستاورد دولت یازدهم و دوازدهم به استناد رئیسجمهور و تمام مقامات عالیرتبه دولتی خلاصه میشد در برجام! دولت تدبیر هر آنچه در چنته داشت در برجام به میدان آورد، از گرفتن تایید شخصیتهای محترم گرفته تا به میدان آوردن سلبریتیهای سینما و ورزش، از اختیار ترغیب و پاداش گرفته تا قدرت زور و اجبار رسانهها برای تمجید از برجام، از نمایش وجهه علمی و نخبگانی به خود گرفته تا ناسزاگویی و تهمتهای مکرر به منتقدان. تقریبا ابزاری نمانده که دولت در این راه استفاده نکرده باشد. از برجام حالا دیگر لاشه بیجانی بیشتر باقی نمانده اما هنوز هم اگر ریسمانی مانده قطعا دولت بدان برای بیرون شدن از چاه تمسک خواهد جست؛ چاه خودساخته برجام! ادا و اطوارها و خندههای بیحساب در بالکن هتلها، رویای جذب افکار عمومی با کلیپ پر کردنها و خیال موثر بودن با استفاده از آخرین متدهای رسانهای نظیر توئیتها شاید برای کوتاهمدت عوامفریبی قابل ملاحظهای در پی داشته باشد اما اندک فهمی، راهنمای خوبی برای تغییرات پایدار و بلندمدت است. حتی با اتکا به قبول منطق دولت برای صحنهآرایی، همه این نمایشها وقتی به ثمر مینشیند که متکی به واقعیتی محکم باشد نه اینکه بر پایه واقعیتی خیالی چیده شود. از این جنس بازیها، حاشیهای بر اصل محسوب میشود و آینده محصول اصول غیرقابل انکار است نه حاشیههای زودگذر. ایالات متحده با علم به این موضوع گام در عرصه مذاکرات نهاد و زمانی که دل ملتی را به دست دادنها و قدم زدنها خوش کردند، در اندیشکدههای آمریکایی متن توافق بود که چکشکاری میشد. انگار نه انگار که سرداران دیپلماسی ما 2 سال تمام، شبانهروز در حال تلاش برای احقاق حقوق مسلم ملتی بودهاند! برای توجه به عمق تلاش انجام شده در جهت طراحی برجام، کافی است به گزارشی از گروه بینالمللی بحران (یکی از اندیشکدههای موثر در تصمیمسازی سیاست خارجی آمریکا) مراجعه کنیم. این گزارش اردیبهشت ۹۳ و ۱۴ ماه قبل از توافق جامع هستهای یا همان برجام تنظیم شده است. بازخوانی دوباره این تلخیها شاید به کار امروز یا فردای خیرخواهان این کشور بیاید. این متن ماهها قبل از تصویب برجام منتشر شده بود که در سراسر آن دوره توسط دولت تکذیب میشد. تکذیبهای متعدد دولت به قدری خردمندانه و حکیمانه بود که حتی پس از رونمایی از برجام نیز ادامه داشت! حتی 2 سال بعد از اجرای برجام! در این راستا حمید بعیدینژاد، مدیرکل سابق امور اقتصادی و تخصصی بینالمللی وزارت امور خارجه و رئیس هیات مذاکرهکننده ایران و سفیر فعلی ایران در لندن با درکی بینظیر اینگونه به تکذیب چیزی که وجود داشت، پرداخت: «هر خواننده ساده با مقایسه این متن با برجام بهسرعت پی خواهد برد که اتفاقا هیچگونه شباهتی میان عبارتبندیهای این دو متن وجود ندارد». با این اوصاف برای تشخیص سره از ناسره و با توجه به سفارش عقلای دیپلماسی کشور، باید سراغ متن برجام رفت.
رئوس مفاد پیشنهادی گزارش گروه بحران و همچنین بندهای برجام در ادامه آورده شده است.
ماده اول پیشنهادی گروه بحران: اجازه به غنیسازی محدود در ایران و آن هم با سقف 6400 سو در نطنز
طبق متن توافق: (بند 27 ضمیمه 1 برجام)
27-Iran will keep its enrichment capacity at no more than 5060 IR-1 centrifuge machines in no more than 30 cascades in their current configurations in currently operating units at the Natanz Fuel Enrichment Plant (FEP) for 10 years.
۲۷- ایران به مدت ۱۰ سال ظرفیت غنیسازی خود را در حدی که بیشتر از۵۰۶۰ ماشین سانتریفیوژIR-1 و بیشتر از ۳۰ زنجیره با چیدمان فعلی در واحدهای در حال تولید سایت نطنز (FEP) نباشد حفظ خواهد کرد.
ماده دوم پیشنهادی گروه بحران: جمعآوری سانتریفیوژها از فردو و سالن A و انتقال آن به انبار در سالن B نطنز
طبق متن توافق: (بند 29 ضمیمه 1 برجام)
29-Iran will remove the following excess centrifuges and infrastructure not associated with 5060 IR-1 centrifuges in FEP, which will be stored at Natanz in Hall B of FEP under IAEA continuous monitoring.
۲۹- ایران ماشینهای سانتریفیوژ و زیرساختهای مازاد زیر را که با ۵۰۶۰ ماشین سانتریفیوژ IR-1 در تاسیسات نطنز مرتبط نیست، از محل نصب شده خارج و تحت نظارت پیوسته آژانس در سالن B سایت نطنز قرار خواهد داد.
ماده سوم پیشنهادی گروه بحران: اکسید کردن ذخایر سوخت 20 درصد و 5 درصد ایران
طبق متن توافق: (بند 57 ضمیمه 1 برجام)
57- All enriched uranium hexafluoride in excess of 300 kg of up to 3.67% enriched UF6 (or the equivalent in different chemical forms) will be down blended to natural uranium level or be sold on the international market and delivered to the international buyer in return for natural uranium delivered to Iran.
۵۷- تمام اورانیوم غنی شده مازاد بر ۳۰۰ کیلوگرم گاز UF6 (یا معادل آن در ترکیبهای شیمیایی دیگر) با غنای تا ۶۷/۳ درصد، یا به سطح غنای طبیعی رقیق خواهد شد یا اینکه در عوض تحویل اورانیوم با غنای طبیعی به ایران، در بازارهای بینالمللی به خریدار فروخته خواهد شد.
ماده چهارم پیشنهادی گروه بحران: بازطراحی رآکتور اراک با هدف از بین رفتن بازفرآوری پلوتونیوم
طبق متن توافق: (بند 4 ضمیمه 1 برجام)
4- Iran will take the leadership role as the owner and as the project manager, and have responsibility for overall implementation of the Arak modernisation project, with E3/EU+3 participants assuming responsibilities regarding the modernisation of the Arak reactor as described in this Annex. A Working Group composed of E3/EU+3 participants will be established to facilitate the redesigning and rebuilding of the reactor.
۴- ایران به عنوان مالک و مدیر پروژه، نقش راهبرد و مسؤولیت اجرای پروژه مدرنسازی رآکتور اراک را به عهده میگیرد و هر کدام از اعضای ۱+5 تقبل مسؤولیتی که در این پیوست ذکر شده است را در ارتباط با مدرنسازی رآکتور اراک به عهده میگیرند. کارگروهی متشکل از اعضای 1+5 تشکیل خواهد شد تا بازطراحی و بازسازی این رآکتور را تسهیل کنند.
ماده پنجم پیشنهادی گروه بحران: تبدیل مرکز غنیسازی فردو به یک مرکز تحقیقاتی
طبق متن توافق: (بند 44 و 45 ضمیمه 1 برجام)
44- The Fordow Fuel Enrichment Plant (FFEP) will be converted into a nuclear, physics, and
technology centre and international collaboration will be
encouraged in agreed areas of research. The Joint Commission will be informed in advance of the
specific projects that will be undertaken at Fordow.
44- تاسیسات غنیسازی فردو به مرکز تحقیقات هستهای، فیزیک و تکنولوژی تبدیل خواهد شد و همکاری بینالمللی در زمینههای توافق شده تحقیقاتی تشویق خواهد شد. اجرای پروژههای مخصوص در فردو از قبل به اطلاع کمیسیون مشترک رسانده میشود.
45- Iran will not conduct any uranium enrichment or any uranium enrichment related R&D and will have no nuclear material at the Fordow Fuel Enrichment Plant (FFEP) for 15 years.
۴۵- به مدت ۱۵ سال، ایران در فردو هیچ گونه فعالیت غنیسازی اورانیوم یا تحقیق و توسعه مربوط به غنیسازی اورانیوم نخواهد داشت و هیچگونه مواد هستهای در آن نگهداری نخواهد کرد.
ماده ششم پیشنهادی گروه بحران: ایجاد شفافیت و نظارت کامل بر فرآیند غنیسازی ایران
طبق متن توافق: (بند 15 برجام)
15- Iran will allow the IAEA to monitor the
implementation of the voluntary measures for their
respective durations, as well as to implement
transparency measures, as set out in this JCPOA and its Annexes. These measures include: a long-term IAEA presence in Iran; IAEA monitoring of uranium ore concentrate produced by Iran from all uranium ore concentrate plants for 25 years; containment and
surveillance of centrifuge rotors and bellows for 20 years; use of IAEA approved and certified
modern technologies including on-line enrichment
measurement and electronic seals; and a reliable mechanism to ensure speedy resolution of IAEA
access concerns for 15 years, as defined in Annex I.
15- ایران به آژانس اجازه خواهد داد بر اجرای اقدامات داوطلبانه خود برای دورههای زمانی مربوطه و نیز اجرای تدابیر شفافیتساز به شرح مندرج در این برجام و پیوستهای آن نظارت کند. این اقدامات شامل حضور بلندمدت آژانس در ایران، نظارت آژانس بر کنسانتره سنگ معدن اورانیوم تولیدی توسط ایران در همه کارخانههای تغلیظ سنگ معدن اورانیوم به مدت 25 سال، نظارت و مراقبت درباره روتورها (چرخانندهها) و بیلوزهای (اتصالات) سانتریفیوژ به مدت 20 سال؛ استفاده از فناوریهای مدرن تایید شده و گواهی شده توسط آژانس از جمله دستگاه سنجش میزان غنیسازی به صورت مستقیم، و مهر و مومهای الکترونیک و یک سازوکار قابل اتکا برای اطمینان از رفع سریع نگرانیهای آژانس در زمینه دسترسی به مدت 15 سال، به شرح مندرج در پیوست 1.
ماده هفتم پیشنهادی گروه بحران: تعلیق تحریمها در بازههای زمانی محدود و تمدید آن متناسب با اقدامات ایران
به دلیل بندهای متعدد برجام در این موضوع به توضیح اصلیترین قسمت تعهدات آمریکا بسنده میشود. آمریکا قرار است اعمال قوانین تحریم را که در بندهای 4.1 تا 4.5 و 4.7 از ضمیمه دوم مشخص شده است متوقف کند. در اینجا لازم است درباره عبارت Cease the application توضیحی داده شود. این عبارت به معنای توقف اجرای قوانین است. این مفهوم یک مرتبه پایینتر از مفهوم تعلیق است. این عبارت نخستینبار در لوزان مورد استفاده قرار گرفت. تعلیق و لغو توسط قانونگذار انجام میشود اما توقف اجرا توسط مجری قانون انجام میشود و در نتیجه مرتبهای پایینتر از تعلیق است. پس تحریمهای آمریکا تنها در اجرا (آن هم در حیطه اختیارات رئیسجمهور) متوقف میشود و ناپایدارتر از تعلیق است. توقف اجرای تحریمها در آمریکا منوط به اختیارات رئیسجمهور است و بر این اساس هر 4 ماه یا 6 ماه رئیس جمهور باید طبق قانون آمریکا معافیتهای تحریمی را اعلام کند. اختیار دستورهای توقف بر اساس قوانینی که کنگره آمریکا تعیین میکند به رئیسجمهور داده میشود لذا قابلیت تغییر قوانین ابلاغی به رئیسجمهور وجود دارد. در حال حاضر، کنگره اعلام معافیتهای تحریمی را منوط به گزارش 4 یا 6 ماهه رئیسجمهور کرده است و میتواند در آینده براحتی آنها را تغییر داده و عملا نقش رئیسجمهور را کمرنگ کند. اگر رئیسجمهور آمریکا از اعلام منظم معافیتهای تحریمی خودداری کند، تحریمها پابرجا خواهد ماند و طبیعی است ایران باید به این روند اعتراض کند که در این صورت دوباره تحریمها بازمیگردد.
ماده هشتم پیشنهادی گروه بحران: حفظ بازگشتپذیری تحریمها
طبق متن توافق: (بند 37 برجام)
37- Upon receipt of the notification from the complaining participant, as described above,
including a description of the good-faith efforts the
participant made to exhaust the dispute resolution process
specified in this JCPOA, the UN Security Council, in accordance with its procedures, shall vote on a
resolution to continue the sanctions lifting. If the
resolution described above has not been adopted within 30 days of the notification, then the provisions of the old UN Security Council resolutions would be re-imposed, unless the UN Security Council decides otherwise.
37- متعاقب دریافت ابلاغ طرف شاکی، به نحو مشروح در بالا، به همراه توضیحی از تلاشهای توأم با حسن نیت آن طرف برای طی فرآیند حلوفصل اختلاف پیشبینی شده در برجام، شورای امنیت سازمان ملل متحد باید منطبق با رویههای خود درباره قطعنامهای برای تداوم لغو تحریمها رایگیری کند. چنانچه قطعنامه یادشده ظرف 30 روز از تاریخ ابلاغ به تصویب نرسد، آنگاه مفاد قطعنامههای سابق شورای امنیت سازمان ملل متحد دوباره اعمال خواهند شد، مگر اینکه شورای امنیت سازمان ملل متحد به نحو دیگری تصمیمگیری کند.
ماده نهم پیشنهادی گروه بحران: اجرای پروتکل الحاقی از سوی ایران و کد 1/3
طبق متن توافق: (بند 13 برجام)
13- Consistent with the respective roles of the
President and Majlis (Parliament), Iran will
provisionally apply the Additional Protocol to its Comprehensive Safeguards Agreement in accordance with Article 17(b) of the Additional Protocol, proceed with its ratification within the timeframe as detailed in Annex V and fully implement the modified Code 3.1 of the Subsidiary Arrangements to its Safeguards Agreement.
13- ایران، منطبق با اختیارات مربوطه رئیسجمهور و مجلس (پارلمان) وفق ماده 17 «ب» پروتکل الحاقی به موافقتنامه جامع پادمان خود، این پروتکل را به صورت موقتی اجرا میکند و در چارچوب زمانی پیشبینی شده در پیوست 5 اقدام برای تصویب آن را پیش میبرد و کد 1/3 اصلاحی ترتیبات فرعی بر موافقتنامه پادمان خود را به طور کامل اجرا خواهد کرد.
ماده دهم پیشنهادی گروه بحران: اجازه به آزمایش سانتریفیوژها در مراکز تحت نظارت بازرسان آژانس
در بند 6 توضیح داده شد.
ماده یازدهم پیشنهادی گروه بحران: اقدام ایران برای حل مسأله PMD
طبق متن توافق: ( بند 3 قطعنامه 2231)
3- Requests the Director General of the IAEA to undertake the necessary verification and monitoring of Iran’s nuclear-related commitments for the full
duration of those commitments under the JCPOA, and reaffirms that Iran shall cooperate fully as the IAEA requests to be able to resolve all outstanding issues, as identified in IAEA reports.
3- از مدیرکل آژانس میخواهد که راستیآزمایی و نظارت ضروری بر تعهدات مرتبط هستهای ایران را برای تمام مدت اجرای وفق برجام انجام دهد و مجددا تاکید میکند که ایران باید به طور کامل آنگونه که آژانس درخواست میکند، همکاری کند تا آژانس بتواند تمام موضوعات معوقه به نحو مشخص شده در گزارشهایش را حل کند. با توجه به این موارد مشاهده میکنید که در آن شبها و روزهای طاقتفرسا(!) تیم مذاکرهکننده تنها چیزهایی را که وجود داشته، پذیرفته و امضا کرده است. حتی در برخی موارد ثمره چانهزنی این تیم منجر به پذیرش تعهداتی فراتر از آنچه مورد نظر این اندیشکده بوده، شده است که جای تعجب دارد. با این تفاسیر از رئیس دولتی که علت مخالفت با اقداماتش را بیعقلی میداند و به اهدای مدال بر گردن کسانی که 2 سال در حال دیکته نوشتن بودهاند میپردازد، چه انتظاری میتوان داشت؟! آیا توقع حل مشکلات کشور از کسانی که چشم امید به دستان بیگانه دوختهاند و نقاط قوت داخلی را به دست خود تضعیف میکنند، خاماندیشی نیست؟